هنگامی که زنان در نقش دوگانه نانآور و مراقبتکننده در خانواده قرار میگیرند، موضوع اصلی، چگونگی ترکیب این نقشهای دو گانه با هم است.
به گزارش ایسنا، مقدار ساعت کار زنان یک عامل مهم در رفتار فرزندآوری زنان شاغل شناخته شده است. مصالحه این نقشها ممکن است با شرایط کاری خاصی حمایت شود که به زنان اجازه میدهد الزامات کاری و خانوادگی را به آسانی برآورده کنند. اشکال انعطاف پذیری اشتغال (ساعت کوتاه تر، برنامه کاری انعطاف پذیر و ...)، فرزندآوری را آسان میکند و ممکن است در باروری بالاتر موثرتر باشد.
در پژوهشی که در خصوص "تاثیر مقدار ساعت کاری زنان شاغل بر باروری" توسط مهری شمس قهفرخی (استادیار، گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان) با جامعه آماری زنان 20 تا 40 سال انجام شده، آمده است:« زنان شاغل پاره وقت نسبت به زنان شاغل تمام وقت تعداد فرزند بیشتری به دنیا میآورند و شغل پاره وقت، فاصله ازدواج تا فرزند اول و فرزند دوم را کاهش و احتمال رسیدن به فرزند دوم را افزایش میدهد؛ اما احتمال رسیدن به فرزند اول را کاهش میدهد. به عبارت دیگر، شغل پاره وقت، با بیشتر شدن احتمال به دنیا آوردن فرزند، در زنانی مرتبط است که قبلا یک فرزند داشته اند. این امر ناشی از این حقیقت است که این زنان در هنگام به دنیا آوردن فرزند اول به دلیل نگرانی از ثبات خودشان در بازار کار به صورت تمام وقت کار میکردند و کمبود زمان برای مسئویت خانوادگیشان را تجربه کردهاند. پس با افزایش شغلهای پاره وقت و در نتیجه آن، کاهش سطح فشار شغلی زنان، زمینه افزایش باروری فراهم میشود.»
محققان میگویند:« با ایجاد شرایط مناسب، زنان به آسانی میتوانند در کنار انجام وظایف مادری و خانوادگی، در زمینههای متفاوت شغلی نیز موفق ظاهر شوند. تصمیم باروری زنان تنها به دستمزد بستگی ندارد بلکه به فراهم بودن خدمات مراقبت فرزند نیز بستگی دارد. زنان با درآمد خیلی زیاد با وجود خدمات گران قیمت مراقبت فرزند، فرزند بیشتری خواهند داشت زیرا از عهده مراقبتهای فرزند بیشتر برمیآیند. آنهایی که دستمزد کمتری دارند، احتمال کمتری دارد که از عهده مراقبتهای فرزند برآیند، اما به دلیل هزینههای فرصت پایینتر ممکن است باروری بالاتری داشته باشند. زنان با درآمد کم و زیاد، فرزند بیشتری خواهند داشت؛ درحالی که آنهایی باروری پایینتری خواهند داشت که درآمد متوسط دارند.»
یافتهها نشان میدهند:« بررسی نسبت پیشرفت موالید از ازدواج به فرزند اول بر اساس مقدار ساعت کاری زنان شاغل قبل از کنترل نشان میدهد این نسبت برای زنان شاغل تمام وقت 88 درصد و شاغلان پاره وقت 85 درصد است.»
در نتایج این پژوهش آمده است:« زنان شاغل پاره وقت، باروی بالاتری نسبت به زنان شاغل تمام وقت دارند. در نهایت نتایج کلی با محاسبه میزان باروری جزئی نشان داد زنان شاغل پاره وقت نسبت به زنان شاغل تمام وقت، تعداد فرزند بیشتری به دنیا میآورند که در این رابطه، تفاوتهایی بین زنان در سطح و الگوی باروری مشاهده شد.
در کشورهایی که شغل پاره وقت کمتر در دسترس است، سطوح بالاتر فشار شغلی و تضاد کار خانواده با میزان باروری کمتر مرتبط است. بنابر این از زنان در کشورهایی مثل ایران انتظار میرود فشردگی زمانی شدیدتری را هنگام ترکیب مسئولیتهای خانوادگی و شغلی تجربه کنند. پس اشتغال زنان باید به گونهای طراحی شود که زنان در عین شاغل بودن و تحصیلات دانشگاهی، فرزندآوری هم داشته باشند. در این صورت، سیاستهای جمعیتی کشور موفق خواهد شد؛ زیرا هم گامی در جهت توسعه کشور برداشته شده وهم گروهی را حمایت کرده است که باروری پایین دارند.
هر چقدر وضعیت افراد را در جنبههایی مانند رفاه و امنیت اجتماعی تقویت کنیم، احتمال افزایش باروری آنها بیشتر میشود. در ادامه نیز باید سیاستهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی هوشمندانهای در این خصوص اتخاذ شود تا با افزایش امنیت شغلی زنان و با حمایتهای قانونی از آنها بسترهای لازم برای موفقیت سیاستهای جمعیتی و مهمتر از آن، افزایش کیفیت فرزندان فراهم شود.
همچنین دولت و سیاستگذاران با حمایت از زنان شاغل دارای فرزند و ایجاد بسترهای مناسب برای رفاه حال این دسته از زنان، برای افزایش فرزندآوری آنها در زمان مناسب و بدون هرگونه دغدغه شغلی، در افزایش رضایت عمومی آنها از زندگی نقش موثری ایفا کنند که این خود در افزایش راندمان و بهرهوری آنها در زمان کار نیز موثر است و ضمن افزایش ساعات کار مفید آنها اشتباهات شغلی و به تبع آن خسارات ناشی از آن را نیز به حداقل برسانند که این خود در بهبود شرایط اقتصادی جامعه و بازگشت غیر مستقیم بخشی از هزینههای مرتبط با حمایت از زنان شاغل نقش زیادی دارد.»
این پژوهش در شماره هفتاد و یکم فصلنامه جامعه شناسی کاربردی منتشر شده است.