پسر جوان که در جریان درگیری با مزاحم تلفنی مادرش باعث مرگ وی شده بود پس از محاکمه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به اتهام قتل شبهعمد به پرداخت دیه و سه سال حبس محکوم شد.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال 94 بهدنبال مرگ مشکوک مردی افغانستانی در بازداشتگاه پلیس در حالی آغاز شد که نخستین بررسیها نشان میداد وی به اتهام مزاحمت تلفنی برای یک زن دستگیر شده بود.
در ادامه تحقیقات شاکی پرونده که زن میانسالی بود بههمراه پسرش احضار شدند. پسر این زن گفت: از مدتی قبل مردی ناشناس برای مادرم تلفنی مزاحمت ایجاد میکرد وقتی متوجه ماجرا شدم از مادرم پرسیدم این مرد کیست که او گفت نمیشناسمش مزاحم است.
همان روز به مادرم گفتم با وی قرار ملاقات بگذارد. وقتی سر قرار رفتیم مردی افغانستانی را دیدم که مزاحم تلفنی مادرم بود. با او درگیر شدم از آنجا که سرباز وظیفه بودم و در کلانتری خدمت میکردم بلافاصله موضوع را به همکارانم خبر دادم و متهم را دستگیر کردند اما در راه هنگام انتقال به کلانتری آنقدر از رفتار و حرفهای مرد مزاحم عصبانی شدم که او را کتک زدم دوستانم نیز به هواخواهی از من کتکش زدند و بعد هم او را تحویل بازداشتگاه دادیم. من فکر نمیکردم بمیرد.
در ادامه پزشکی قانونی علت مرگ را ضربه مغزی عنوان کرد و پسر جوان که تنها دوماه به پایان خدمت سربازی اش مانده بود به اتهام قتل عمد دستگیر و در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد. قضات پرونده وی را به قصاص محکوم کردند اما با اعتراض به رأی و پیگیریهای وکیل مدافع متهم و ارائه برخی اسناد و مدارک سرانجام پس از سه سال قضات دادگاه قتل را شبهعمد تشخیص دادند و متهم به پرداخت دیه و از جنبه عمومی جرم به سه سال حبس محکوم شد.
با گذشت حدود 4 سال از این ماجرا و درحالی که دو سال از محکومیت پسر زندانی گذشته است مادر وی با کمک مددکاران زندان حدود 130 میلیون تومان از دیه را فراهم کردند و 140 میلیون تومان دیگر لازم است تا در صورت تکمیل آن با پرداخت این مبلغ به خانواده مقتول وی از زندان رهایی یابد.
مادر علی در این باره به خبرنگار «ایران» گفت: همسرم به خاطر معلولیت و بیماری توان کار ندارد و سالهاست که خودم نان آور خانه هستم همیشه فکر میکردم وقتی پسرم از سربازی برگردد در تأمین هزینههای خانواده کمکم خواهد کرد و باری که سالها بر دوش کشیدم سبک خواهد شد اما با این اتفاق باری سنگینتر بر دوشم گذاشته شد. برای تأمین دیه پسرم خیلی سختی کشیدیم اما فقط توانستیم نیمی از آن را تهیه کنیم اگر نتوانم پول دیه را جور کنم پسرم باید سالها در زندان بماند.