مریم طالشی/روزنامه ایران : آخرین باری که از یک تولید کننده خانگی، کالایی خریدهاید کی بوده؟ اصلاً اهل خرید از تولیدکنندگان کوچک خانگی هستید؟ شاید بگوییدای بابا چه حوصلهای داری، توی این اوضاع و احوال دیگر چه کسی حوصله دارد خرید کند، آن هم از تولید کننده خانگی.
شاید برایتان سوال باشد که تولیدکننده خانگی دیگر چه جور شغلی است؟ در واقع مشاغل خانگی طیف گستردهای دارند، از تولید مواد غذایی و تولیدات گیاهی و صنایع دستی گرفتی تا برنامه نویسی و طراحی وب. آنچه بیشتر مد نظر ماست، تولید کنندههایی هستند که مستقیم با مردم سر و کار دارند و کالای خود را بدون واسطه به خریدار میرسانند. میخواهیم بدانیم چقدر از شرایط بد اقتصادی لطمه خوردهاند و چطور خودشان را سرپا نگه میدارند.
مهتاب سرمدی یکی از این تولیدکنندگان خانگی است که در زمینه تولید مواد غذایی فعالیت دارد. او چند سالی است با فروش چاشنیهای خانگی هزینه زندگیاش را تأمین میکند.
دارای تحصیلات دانشگاهی است و به دلیل نبود شغل متناسب با رشتهاش، به کار خانگی روی آورده و تا چند ماه پیش چندان ناراضی نبوده، اما حالا میگوید: «شرایط بد اقتصادی به شدت روی کارم تأثیر گذاشته و مشتریها دیگر به ندرت سفارش خرید میدهند. مسأله این است که در کسب و کارهای کوچک خانگی، محصولاتی که عرضه میشود، محصولاتی نیست که مربوط به معاش روزانه و دارای اولویت برای مردم باشد، در واقع مواد غذایی خانگی غیر ضروریاند که بود و نبودشان در سبد خانوار تأثیر زیادی ندارد. مثلاً کسی در کسب و کار خانگی سیب زمینی یا نخود و لوبیا عرضه نمیکند. بیشتر کسب و کارهای خانگی در زمینه مواد غذایی، محصولاتی مثل مربا، ترشی و یا شیرینیهای خانگی تولید میکنند. طبیعی است که وقتی اقتصاد حالش خوب نیست، اینها هم از اولویت زندگی مردم حذف میشود و خریدارانی که تا دیروز این مواد را از تولیدکنندگان خانگی میخریدند، دلیلی ندارند در وضعیت بحران اقتصادی بیایند و مثلاً بیسکوییت خانگی سفارش دهند.»
محمود محب، دیگر شاغل خانگی است که کارش فروش مواد غذایی ارگانیک است که بیشترشان تولید خودش است و بقیه را از تولیدکنندگان محلی در شهرهای مختلف تهیه میکند. او میگوید: «وقتی اقتصاد وضعیت خوبی ندارد، طرف چرا باید برایش مهم باشد ارده مال فلان شهر را بخرد که ارگانیک است یا مثلاً شیره انگوری که هیچ مادهای به آن زده نشده و خالص است، اولویتش را برای خریدار از دست میدهد. او در این شرایط میرود سراغ اقلامی که ارزانتر هستند و تولید انبوه و کارخانهای دارند. ممکن است تفاوت قیمت محصول خانگی ارگانیک با کارخانهای، مثلاً ۱۰ هزار تومان باشد، ولی در این شرایط ۱۰ هزار تومان هم ۱۰ هزار تومان است و جمع این صرفهجوییها در ماه عددی میشود که هرچند زیاد نیست، اما غنیمت است و به چشم میآید.
درمورد دیگر تولیدکنندههای خانگی هم این قضیه وجود دارد. چند نفر را میشناسم که در زمینه تولید صنایع دستی در ابعاد کوچک فعالیت میکنند و تولیداتی مثل زیورآلات، کیف پارچهای و عروسک دارند. آنها تا سه ماه پیش میتوانستند از این راه درآمد داشته باشند، اما الآن در شرایط بد اقتصادی چرا من باید بیایم یک کیف گلیم بخرم؟! در واقع اولویتبندی اقتصادی باعث میشود این مشاغل درآمدشان پایین و پایینتر بیاید و کم کم حذف شوند.
مسأله این است که افزایش قیمت تولید که تولیدکنندههای بزرگ را تحت تأثیر قرار داده، روی تولیدکننده خانگی هم اثر میگذارد. الآن کسی که در خانه کیف چرمی میدوزد، قیمت چرمی که میخرد بالا رفته و باید قیمت فروش اش را ببرد بالا. این درحالی است که قبلاً هم رقابت با تولیدات کارخانهای برایش سخت بود، چون به هرحال کارخانه با دستگاه میدوزد و تولید انبوه دارد. حالا گران شدن مواد اولیه، رقابت را برای تولیدکننده خانگی سختتر کرده است و در واقع آنها در این رقابت مغلوب میشوند.»
فائزه درخشانی، مسئول گروه «دستادست» که در زمینه کمک به فروش تولیدات خانگی زنان سرپرست خانوار فعال است، در این رابطه میگوید: «بحث معیشت و مشکلات اقتصادی از چند جنبه روی مشاغل خانگی اثر گذاشته است. بخشی از آن که از سال گذشته شروع شده، این است که آنهایی که درآمدی داشتند و میتوانستند چیزهای اضافهای بخرند و تفریحاتی داشته باشند، دیگر آن درآمد قبل را ندارند و مجبورند اگر پولی هم هست، صرف خوراک و مسکن و بهداشت و چیزهای ضروری دیگر بکنند. بسیاری از تولیدات مشاغل خانگی جزو ضروریات نیست خصوصاً کارهای دست ساز، چون در حوزه اقلام ضروری هیچ خانوادهای قرار نمیگیرد. من اگر یک گردنبند اضافه گلدوزی یا یک رومیزی اضافه نداشته باشم، اتفاقی نمیافتد. نکته دیگر این که ما با افزایش قیمت مواد اولیه رو به رو بودیم که تولیدکنندگان خانگی را ناخواسته با قیمت تمام شده بالا مواجه کرد. همین مسأله فروششان را کم کرد و برخی را به جایی رساند که کلاً کسب و کار خانگی را تعطیل کردند. من کسانی را میشناسم که همین اتفاق برایشان افتاد. مثلاً طرف میگوید من با مواد اولیه جدید باید این عروسک را ۱۲۰ هزار تومان بفروشم که دیگر با این قیمت کسی از من نمیخرد و بهتر است کلاً قیداش را بزنم.
مشکلات اقتصادی به هرحال آثار خیلی بدی داشت برای مشاغل خانگی، خصوصاً تولیدات دست ساز و خصوصاً برای زنان. در ضمن مشاغل خانگی به شدت وابسته به شبکههای اجتماعی رایگان هستند و با توجه به اختلال اینترنت و نبود اعتماد و اطمینان به این موضوع، همچنین نگرانی برای فیلترینگ شبکهای مثل تلگرام، طبیعی است که مشاغل خانگی هم افت زیادی داشته باشد. ما هم انجمن مردم نهاد هستیم و تا حدی میتوانیم کمک کنیم و قطعاً مشکلات اقتصادی و مسائل مربوط به اینترنت روی کمکرسانی ما هم تأثیر منفی میگذارد.»
نگار مظفریان، دانش آموخته گرافیک که در زمینه چاپ باتیک در خانه فعالیت دارد، به نکته دیگری اشاره میکند که جالب توجه است. او نقش روحیه مردم را در خرید از تولیدکنندگان خانگی خصوصاً در زمینه صنایع دستی بسیار مهم میداند و میگوید: «علاوه بر مسائل اقتصادی، حال و هوای مردم و روحیه آنها هم روی مشاغل خانگی تأثیر میگذارد. وقتی افسردگی و ناراحتی در سطح وسیع در جامعه فراگیر میشود، آدمها دنبال خرید اقلام غیرضروری مثل عروسک نیستند، چون اولویت یا اهمیتی ندارد. این افسردگی البته نه فقط در مشاغل خانگی که در خیلی از کسب و کارها اثر دارد. مثلاً الآن در کار خود من که چاپ باتیک روی پارچه است، سفارش کم شده و درآمدم پایین آمده و با خودم فکر میکنم کسی که حال روحیاش خوب نیست چرا باید بیاید به من سفارش بدهد که روی مانتویش گل و بلبل چاپ کنم؟ در واقع در این شرایط، مردم حال و حوصله این کارها را ندارند. گاهی در مناسبتهایی مثل شب یلدا و عید نوروز، به هرحال آدمها به خاطر حال و هوایی که موقتاً به وجود میآید، سراغ این قبیل کارها میروند، اما در حالت کلی وقتی فضای جامعه غمگین است، طبیعی است کسی حوصله نداشته باشد برای دل خودش کاری بکند.»
اگر قبلاً اهل خرید از تولیدکنندههای کوچک خانگی بودهاید و حالا یادتان نمیآید آخرین باری که از آنها خرید کردهاید چه زمانی بوده، پس غم انگیز است که فکر کنیم دیگر چارهای ندارند برای آنکه بساط کسب و کار کوچک خود را از خانه جمع کنند. کسی دیگر حوصله ندارد برای دلش کاری بکند.