تحریریه تابناک جهان؛ دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به عنوان یک بازیگر مهم سیاسی در عرصه جهانی، در ابتدای دوران ریاست جمهوری اش، مجموعهای فعل منحصر بفرد در عرصه سیاست خارجی از خود بروز میداد که چندان موفقیت آمیز نبود و به تدریج با انسجام تیم سیاست خارجی و امنیتی او، سیاست ترامپ به ویژه در مقابل ایران، یکپارچهتر شد و دیگر کمتر از مواضع متناقض او درباره فشار و مذاکره، سخنی به میان آمد. شناخت حتی نسبی رویکرد یکپارچه شده دولت ترامپ در قبال ایران، برای اتخاذ واکنش مناسب، ضروری است.
به گزارش «تابناک»؛ چارچوب کلان طرح یکپارچه شده دولت ترامپ برای مواجهه با ایران، ترکیبی از دکترین ریگان در مواجهه با اتحاد جماهیر شوروی و دکترین جرج بوش پسر در خاورمیانه جدید و صدور دمکراسی به منطقه است. در این رویکرد، مذاکره با ایران در مورد مسائل منطقه ای، مسائل هستهای یا موشکی و ... مشکل را حل نخواهد کرد، بلکه باید با فشار بر ایران، زیربنای اسلام سیاسی را در منطقه هدف قرار داد و البته در کنار آن پیکار با دیگر گروههای اسلام گرای غیر شیعی هم ادامه خواهد یافت.
آنچه در این رویکرد نقطه عطف محسوب میشود که آنان در نگاه جدید خود بین گروههای مقاومت شیعی با گروههای جهادی یا تروریستی که ادعای خلافت دارند، تفاوتی قائل نیستند و اسلام سیاسی را عامل زایش گروههای مقاومت و همچنین فعالیتهای تروریستی در منطقه میدانند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی اش در موسسه هوور و در حضور کاندولیزا رایس وزیر خارجه اسبق و ژنرال مک مستر، چارچوب این رویکرد نوین را ترسیم میکند؛
«ایران و گروههای نیابتی اش در منطقه به فرماندهی قاسم سلیمانی، مادر همه بدبختیها هستند. تنها قاسم سلیمانی است که بیش از تروریستی به نام بن لادن آمریکاییها را به قتل رسانده؛ او ۶۰۰ تن از سربازان ما را کشته؛ جوانهایی را که من برخی از آنان را میشناسم. اما من در اینجا میخواهم چارچوب کلانتر تیم امنیتی و سیاست خارجی دولت ترامپ را ترسیم کنم.
اهمیت موضوع
اگر در یک تقسیم بندی استراتژیهای سیستم بازدارندگی به چهار استراتژی، دفاعی، تهاجمی، سازش و اطمینان ساز، تقسیم شود، استراتژی بازدارندگی دولت ترامپ در یک سال اخیر از فاز دفاعی به بازدارندگی تهاجمی در قبال ایران تغییر جهت داده است. در این استراتژی تلاش میشود توان نابودکنندگی با کمک تجهیزات پیشرفته در داخل خاک یا حوزه نفوذ دشمن به کار گرفته شود تا دشمن مجازات سخت و کشنده را احساس کند. این عبارت وزیر خارجه آمریکا که آمریکا دیگر رفتار سابق ایران را کنترل نمیکند، در کنار این موضع که باید از تجهیزات پیشرفته نظامی برای بازدارندگی استفاده کرد، در واقع همان بازدارندگی تهاجمی است که آمریکا در قبال ایران پیش گرفته است. در آن سو، برابر دانستن گروههای مقاومت در عراق، سوریه، لبنان و یمن با گروههای تروریستی مانند القاعده، مجوز انجام حملات نظامی به این گروهها را در قالب بازدارندگی تهاجمی فراهم کرده است. هدف این است که توضیح داده شود عقلایی نیست رفتار کشوری مانند ایران در قبال بازدارندگی تهاجمی، همان رفتاری باشد که در مواجهه با سایر استراتژیهای و از جمله بازدارندگی تدافعی، انجام شده است.
ما یک سیستم بازدارندگی واقعی علیه جمهوری اسلامی راه اندازی کرده ایم؛ بازدارندگی در واقع دنبال کردن رقیب است تا جایی که هزینه یک رفتار خاص او بر منافعش غلبه کرده و او آن را رها کند. رقیب شما باید بفهمد که شما چه ابزاری برای اقدام علیه او دارید و البته استفاده از آن ابزار را هم لمس کند. شما میتوانید بزرگترین ارتش جهان را داشته باشید، اما اگر آمادگی استفاده از تجهیزات نظامی برای رسیدن به اهداف استراتژیک خود نداشته باشید، ارتش بزرگ به چه دردی میخورد؟ توجه کنیم که ایجاد سیستم بازدارندگی سخت است، اما از دست دادن آن راحت است.
بگذارید شفاف باشیم؛ برای چند دهه مقامات ایالات متحده آنگونه که باید برای مهار ایران اقدام نکرده اند تا ما در ایالات متحده امنیت کافی داشته باشیم؛ به همین دلیل، ما فشار اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و همچنین مهار نظامی ایران را برنامه ریزی کرده ایم. هدف مان هم روشن است؛ اول میخواهیم ایران از دسترسی به منابع مالی برای سازماندهی فعالیتهای نظامی اش در سراسر جهان محروم شود و دوم اینکه همچون یک دولت نرمال مانند نروژ رفتار کند.
از لحاظ دیپلماتیک دوستان ما در مساله تنگه هرمز به ما پیوسته اند و برخی کشورها، حزب الله لبنان را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده اند. در بعد اقتصادی ۸۰ درصد درآمد نفتی ایران را قطع کرده ایم و به دنبال قطع آن ۲۰ درصد دیگر هم هستیم. از بعد نظامی به ایران هشدار داده ایم که کشتن آمریکاییها را تحمل نمیکنیم. آنان دولت ترامپ را مانند دیگر دولتهای آمریکا تست کردند و کشتن قاسم سلیمانی واکنشی بود که از اراده دولت ترامپ گرفتند. ایران اکنون باید فهمیده باشد اگر تنشها را بخواهد افزایش دهد، ما به شیوه خودمان آن را به پایان میرسانیم. ایران پس از حمله موشکی به پایگاه عین الاسد باید درک کند که اگر بار دیگر سربازان ما را در معرض ریسک قرار دهد، چه اقدامی انجام خواهیم داد.
هرچند ایران هفتههای گذشته شلوغ کاریهایی درباره ترک توافق هستهای انجام داد، رئیس جمهور به صراحت هشدار داد تا زمانی که من رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا هستم، ایران به سلاح هستهای دست نخواهد یافت و این اظهارات همان تقویت سیستم بازدارندگی است. ما البته نمیدانیم در حالی که مهار ایران را ادامه میدهی،م این کشور چه واکنشی نشان میدهد، اما اگر برگردیم به گزینههای درست و احترام متقابل بین دو کشور، این برای همه جهان بهتر خواهد بود».
این اظهارات خلاصهای از چارچوب دکترین جدید امنیتی دولت ترامپ است. مهار به هدف فروپاشی که البته بر خلاف گذشته به صراحت از آن نامی نمیبرند و همسان دانستن گروههای مقاومت با گروههای تروریستی نظیر القاعده و داعش.