تابناک ـ سید مسلم بهشتی نژاد؛ این روزها به رغم تکذیبهای متعدد مقامهای دولتی و نزدیکان رئیس جمهور درباره عدم استعفای رئیس جمهور، خبر استعفای رئیس جمهور در شبکههای اجتماعی همچنان داغ است. برخی از قول منابع موثق و درگوشی شان میگویند که حسن روحانی میخواسته استعفا دهد، اما از او خواسته اند پس از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی استعفا دهد؛ برخی دیگر هم مدعی اند که رئیس جمهور درصدد بوده حتی پیش از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، استعفا دهد که بنا به دلایلی مجبور شده استعفا ندهد. صرف نظر از این نقل قولهای تکذیب شده سوال اصلی اکنون این است که چرا حسن روحانی رئیس جمهور ایران باید استعفا دهد؟
به گزارش «تابناک»؛ زمزمه استعفای رئیس جمهور، هم در اردوگاه موافقان و هم در اردوگاه مخالفان او، ساخته و پرداخته میشود و به عنوان خبر موثق به گوش مردم میرسد؛ خبری که البته موثق نیست، بلکه خواسته موافقان و مخالفان رئیس جمهور است.
برخی از طرفداران رئیس جمهور که خواهان استعفای او هستند بر این نظرند رئیس جمهور به هر دلیل در اجرای برنامه هایش به بن بست رسیده و باقی ماندن او در این سمت، صرفا هزینههای او را به دلیل القای ناکارآمدی اش بالا میبرد و البته مردم و کشور هم در بودن او در این سمت به دلیل مخالفتهایی که در اجرای برنامه هایش با او میشود، متضرر خواهند شد.
این عده البته در محاسبات خود، نگاهی هم به انتخابات مجلس شورای اسلامی دارند و از این موضوع نگران هستند که احتمال دارد یک مجلس اصولگرا، حسن روحانی را استیضاح کند؛ از دید آنان یک رئیس جمهور استعفا داده، قطعا از یک رئیس جمهور استیضاح شده، بهتر است، لذا آنان میکوشند در فضای خبری مردم را با خبر استعفای روحانی -ضمن اینکه عامل فشاری بر جناح رقیب است- آماده کنند.
در بین مخالفان روحانی، بحث پیچیدگی بیشتری دارد. مخالفان روحانی از یک سو، رئیس جمهور را باعث شرایط کنونی کشور میدانند که باید استعفا دهد و از سوی دیگر، استعفای روحانی را زمینه ساز فتنهای دیگر میدانند و به طرق مختلف وی را از استعفا برحذر میدارند.
در واقع در حالی که عدهای از مخالفان روحانی، خواهان استعفای او هستند و خبرهایی از استعفای او منتشر میکنند، عدهای دیگر از همین مخالفان، استعفای او را فتنهای تازه میدانند و او را از این کار برحذر میدارند. گروه سوم نیز هرچند خواهان کنار رفتن روحانی هستند، نمیخواهند وی با استعفا امتیازی برای خود به دست آورد، بلکه میخواهند روحانی تا روی کار آمدن مجلس جدید، در سمتش بماند و پس از آن توسط مجلس برکنار شود و در تاریخ نامش به عنوان یک رئیس جمهور برکنار شده، ثبت شود.
البته در این میان هم هستند افرادی از موافقان و مخالفان روحانی که خواهان کنار رفتن روحانی پیش از پایان دوره ریاست جمهوری اش نیستند، حال چه با استعفا و چه با استیضاح. این عده بر این باورند استعفا یا استیضاح روحانی در دو سال باقی مانده از ریاست جمهوری اش، نه تنها دردی را دوا نخواهد کرد که احتمالا بر مشکلات هم خواهد افزود. موافقان رئیس جمهور که چنین دیدگاهی دارند، بحث استعفای روحانی را کار ادامه و عوامل داخلی شبکه آمد نیوز میدانند و مخالفان رئیس جمهور که خواهان کناره گیری وی نیستند، بحث استعفا را کار خود عوامل نزدیک به دولت میدانند که میخواهند با مطرح کردن بحث استعفا به نظام فشار بیاورند تا خواستههای خود را بر نظام سیاسی کشور تحمیل کنند.
حقیقت آن است آنچه بحث استعفا یا برکناری روحانی وسط موافقان و یا مخالفانش را دامن زده، عدم وجود مفاهمه ملی در کشور است؛ هر دو گروهی که طرفدار استعفای روحانی هستند در باطن استدلال هایشان، منافع فردی و جناحی را به نمایش میگذارند و آن را بر منافع ملی مسلط میکنند. در واقع این مطلب که روحانی باید استعفا دهد تا برکنار نشود، صرفا بر اساس ملاحظات فردی و جناحی است و این مطلب هم که روحانی حتما باید بماند تا سال آینده استیضاح و برکنار شود، این هم بر اساس ملاحظه جناحی و فردی است و ملاحظات مردم و کشور در آن لحاظ نشده است.
این مطلب بدان معنا نیست که استعفای مقامهای کشور لزوما به معنای ضد ملی بودن اقدام به استعفا یا برکناری است؛ گاهی استعفای یک مقام ارشد، بن بستی را در کشور از میان برمی دارد؛ با وجود این، استدلالهایی که موافقان و مخالفان استعفاء و برکناری روحانی ارائه میدهند، هیچ یک از جنس دغدغهای ملی گرایانه و یا مردم گرایانه نیست.
به نظر میرسد، شاید زمانی که خود رئیس جمهور از ضرورت «نو شدن جمهوری خواهی» کشور صحبت میکند و از سوی دیگر، مخالفان معقول هم فرایند برکناری یا استیضاح رئیس جمهور کشور را بسیار «پر هزینه» میدانند، شاید دو سال آینده فرصت خوبی باشد که هم مخالفان و هم موافقان رئیس جمهور که در جهت نو شدن سیستم جمهوری خواهی، اشتراک نظر دارند، اصلاحاتی را به منظور نو شدن سیستم جمهوریت نظام، انجام دهند؛ در غیر این صورت این دو سال هم با بحث های بی فایده ای چون استیضاح یا برکناری طی خواهد شد. یادآوری می شود دو سال آخر دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد هم بر همین سیاق گذشت و دریغ از اینکه کامی رو به جلو حرکت کنیم.