بعد از شیوع ویروس کرونا در ووهان چین، این کشور بزرگترین قرنطینه تاریخ را ایجاد نمود. اما بر خلاف آن چیزی که عموما تصور میشود، این قرنطینه، صرفا اعلام ممنوعیت رفتوآمد نبود. چین، یک مجموعه قوانین سفتوسخت را با به کارگیری پلیس مسلح این کشور به کار گرفت و تمامی فعالیتهای فردی، رویدادهای عمومی و کسبوکارهای اقتصادی مردم خود را محدود کرد. نیروهای نظامی مستقیما وارد عمل شدند و تصمیمات اتخاذ شده توسط مقامات رسمی را با به کارگیری اقدامات جدی اعمال کردند.
بهعنوان مثال در همان شروع قرنطینه، سربازهای این کشور ماسکهای سیاه پوشیدند و در سنگرهایی در ایستگاههای قطار مستقر شدند. به همه شهروندان ووهان هشدار داده شد از خانه خارج نشوند و برای کسانی که از دستور سرپیچی میکردند، یک جریمه سنگین مالی در نظر گرفته شد. دولت، استادیومها و سالنهای نمایش و دیگر فضاهای بزرگ را بهعنوان مراکز قرنطینه در نظر گرفت و، ماموران بهداشت و امینیت چین، خانه به خانه، به معاینه مردم میپرداختند تا افراد دارای علائم را شناسایی کنند. این قرنطینه، بزرگترین قرنطینهی تاریخ بشر بوده است.
در روزهای اخیر، ایتالیا مناطق شمالی خود از جمله ونیز و میلان یعنی قلبهای اقتصادی خود را در قرنطینه قرار داده است. این قرنطینه حداقل به مدت یک ماه ادامه خواهد داشت تا یکی از بزرگترین مناطق شیوع بیماری در اروپا را پوشش دهد. در سرتاسر این کشور، تمامی مراسمها و گردهماییها ممنوع شدهاند. نخست وزیر ایتالیا در یک نشست خبری فوری در نیمه شب، «وضعیت اضطراری» را برای این کشور اعلام کرد. برخی از مسئولان محلی، دستورالعملهایی را برای مقابله با این بحران اعلام نمودند و برخی دیگر از نبود برنامه منسجم توسط دولت گلایه داشتند. اما دولت ایتالیا اعلام کرد گزینههای چندانی برای مقابله با بحران وجود ندارد و وضعیت بسیار وخیم است. اما با وجود این اقدامات در عرض ۲۴ ساعت، چندصد نفر به این بیماری مبتلا شدند و با اینکه بیشتر مناطق شمال ایتالیا قرنطینه شده است، نه تنها آمار مبتلایان یک رشد سریع را در پیش گرفته بلکه تا امروز میزان مرگومیر مردم بر اثر کرونا از چین هم پیشی گرفته است. مقامات برخی از کشورهای اروپایی، ایتالیا را بهعنوان مدلی شکستخورده مثال میزنند و بر اساس آن با قرنطینه مخالفت میکنند.
متخصصان میگویند با قرنطینه میتوان از انتشار این بیماری ویروسی جلوگیری کرد؛ اما فقط در صورتی که قرنطینه به درستی انجام شود. اگر به هر دلیلی، یک برنامه منسجم در اعمال قرنطینه به کار گرفته نشود، میتواند کاملا نتیجه عکس بدهد و کنترل بحران را از دست خارج کند. پروفسور «لاورنس گاستین» استاد و مدیر مرکز همکاریهای سازمان جهانی بهداشت در دانشگاه جورجتاون آمریکاست؛ او در یادداشتی که در مجله علمی «امور سلامت» (HealthAffairs) درج شده به بررسی میزان کارایی قرنطینه برای جلوگیری از شیوع کرونا پرداخته است و مینویسد: «چین برای اعمال قرنطینه، از کنترل شدید اجتماعی، پلیس مسلح و نظارت الکترونیکی استفاده کرد. بهعنوان مثال، مقامات چینی با استفاده از یک اپلیکیشن موبایل، جابجاییهای مردم را ردگیری میکردند و آنها را به تبعیت از یک مجموعه قوانین سفتو سخت وامیداشتند. قوانینی که تعیین میکرد هر کس مجاز به انجام چه کارهایی هستند و کدام فعالیتها برای آنها غیر مجاز است.».
اما ویژگی مهمی که باعث شد این تمهیدات حکومتی برای کنترل شیوع کرونا جواب دهد، فرهنگ عمومی مردم چین بود. پروفسور گاستین میگوید با وجود اینکه شهروندان چینی بهخاطر این اقدامات وحشتزده و حتی عصبانی میشدند، فرهنگ عمومی آنها تبیعت از قوانین دولتی در هر شرایطی است.
او سپس این شرایط حاکم بر چین را با ویژگیهای جامعه آمریکا مقایسه میکند و ادامه میدهد در ایالتهای متحده ابزارهای لازم برای ایجاد چنین محدودیتهایی نیست و حتی اگر این ابزارها را هم داشته باشد، دولت به سختی میتواند یک همراهی عمومی با چنین اقداماتی را ایجاد کند.
طبق بررسیهای پروفسور گاستین، شرایط مهم دیگری که در کنار قرنطینه باید تأمین شود، امکانات مورد نیاز مردمی است که قرار است مدت زمان قابل توجهی در یک محدوده جغرافیایی حبس شوند. چین توانست یک بسیج عمومی برای تأمین غذا، دارو، بیمارستان و سایر منابع ضروری را برای ساکنان ووهان فراهم کند. اما آمریکا نه یک طرح عملیاتی و نه توان و ظرفیت اورژانسی برای چنین کاری دارد و به همین خاطر قرنطینه در این کشور جواب نمیدهد.
یکی از مهمترین مولفههایی که در موثر بودن قرنطینه دخیل است، فضای رسانهای است که در کشورهای مختلف ایجاد میشود. در چین دولت بهصورت گسترده رسانهها را محدود کرد. هیچکدام از شهروندان چینی امکان و اجازه مصاحبه با رسانههای خارجی را نداشتند و شبکههای اجتماعی نیز بهشدت توسط دولت کنترل میشد. این اقدامات چند نتیجه مهم داشت؛ اول اینکه تا آنجا که ممکن بود از گسترش شایعات و اطلاعات نادرست جلوگیری شد و مردم تنها به توصیههای بهداشتی مقامات رسمی توجه میکردند. دوم اینکه باعث شد مردم کمتر در معرض جنگ روانی رسانههای خارجی قرار بگیرند و با امنیت روانی بیشتر، از قوانین سخت زمان قرنطینه تبعیت کنند. جنگ رسانهای که بهخاطر تضاد منافع رسانههای جریان اصلی با چین، میتوانست شرایط قرنطینه را به یک ناآرامی اجتماعی تبدیل کند.
به همین دلیل محققان معتقدند اگر قرنطینه با تمام ملزومات آن صورت نگیرد، تنها توهمی از مهار ماجرا را فراهم میکند؛ توهمی که باعث میشود سایر روشهای ضروری برای کنترل شیوع که در حالت عادی رعایت میشود نادیده گرفته شود و همین ابعاد بحران را گستردهتر کند.
تجربه شکستخورده ایتالیا و نظرات متخصصان بهداشتی و اجتماعی باعث شده قرنطینه در بسیاری از کشورها بهعنوان یک راهحل در نظر گرفته نشود. انگلیس یکی از این کشورهاست که صراحتاً اعلام کرد این روش را برای کنترل شیوع بیماری به کار نخواهد گرفت. مقامات این کشور برای تبیین این موضوع از زاویه تخصصی، یک کنفرانس خبری با حضور بوریس جانسون، نخستوزیر این کشور و دو تن از متخصصان بهداشتی و علمی این کشور برگزار نمود؛ پروفسور «کریس ویتی» مشاور ارشد بهداشت و پروفسور «پاتریک والانس» مشاور علمی ارشد دولت انگلیس. پروفسور ویتی در این کنفرانس اعلام کرد متوقف کردن پروازهای خارجی، قرنطینه و جلوگیری از تجمعات لزوما روشهای صحیح مقابله با کرونا نیستند. این متخصص بهداشتی سپس این نکته را مورد تأکید قرار داد که این اقدامات در متوقف نمودن ویروس در ایتالیا شکست خورده و اینطور توضیح داد که ایتالیا اولین کشور در اروپا بود که این اقدامات را در مورد مسافرانی به کار گرفت که همان اوایل شیوع ویروس در ووهان، از چین میآمدند. اما با این وجود در ایتالیا بیشترین میزان به کرونا ثبت شده است.
بر همین اساس از یکشنبه هفته قبل، در طی سه روز بیشتر از ۶۰ پرواز اجازه داده شدند از شمال ایتالیا به بریتانیا برگردند؛ در حالیکه ۱۶ میلیون نفر در آن مناطق تحت قرنطینه بودند و تعداد موارد مبتلا به حدود ۱۰ هزار نفر رسید. پروفسور والانس نیز ضمن تأیید نکات ویتنی، صراحتا گفت: حتی سنجش حرارت بدن مسافرانی که از ایتالیا را بر میگردند، یک روش موثر نیست و ممکن است افراد بهراحتی علائم ویروس را با خوردن برخی مسکنها مخفی کنند و یا افراد متعددی ناقل ویروس هستند و هنگام ورود به کشور علامت خاصی ندارند.
با این اوصاف متخصصان علوم بهداشتی دنیا چه روشهای جایگزینی را به جای قرنطینه پیشنهاد میدهند؟ پروفسور گاستین میگوید درخواست از مردم برای اینکه در خانههایشان بمانند، اولین و مهمترین اقدامی است که باید انجام شود و وقتی از مردم درخواست میکنیم خودشان «داوطلبانه» این اقدام را انجام دهند، اغلب افراد چارهای جز همکاری ندارند. او تأکید میکند برای معدود افرادی که طبق این روش همکاری لازم را ندارند، دولت باید یک دستورالعمل جهت برخورد داشته باشد.
پروفسور «ویندی مارینر» نیز که استاد حقوق سلامت در دانشگاه بوستون است، در مقالهای به بررسی این موضوع پرداخته که آیا قرنطینه برای ویروس کرونا ضروری است؟ و در آن به بررسی نکاتی پرداخته که به جای قرنطینه باید به کار برد. او میگوید: «قبل از متوسل شدن به قرنطینه اجباری، من معتقدم که باید روشهایی را به کار بگیریم که اصولا نیاز به قرنطینه را برطرف کند. دو اقدام مهمی که برای رسیدن به این هدف ضروری است از این قرار است: اول اطلاعات موثق را در اختیار عموم قرار دهیم؛ اطلاعاتی که بتوانند به آن اعتماد کنند؛ و دوم اینکه این امکان را برای مردم فراهم کنیم که بتوانند از توصیههای پیشگیرانه تبعیت کنند دون اینکه هزینه مالی و یا شخصی زیادی را متحمل شوند.»