به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه بیستم فروردین در حالی چاپ و منتشر شد که آمار نگرانکننده قربانیان مشروبات تقلبی در ایران و کنترل ویروس، پایان اردیبهشت و انداختن توپ قرنطینه از صحن بهارستان به حیاط پاستور از عناوینی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
نعمت احمدی، کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: مجلس دهم دیگر انگیزهای برای ماندن ندارد. اکنون در اکثر کشورها کرونا وجود دارد، اما هیچکدام مجالس خود را تعطیل نکردند بلکه از شیوهای علمی برای نشست غیرحضوری استفاده کردند یا اینکه با رعایت موارد بهداشتی جلسات خود را تشکیل دادند. مجلس فعلی ما واقعا نوبرانه بود.
البته ناکارآمدی مجلس در شرایط فعلی را میتوان به ردصلاحیتهای گسترده و تصمیمات شورای نگهبان ربط داد. وقتی چهار سال پیش شورای نگهبان نمایندگان را تایید صلاحیت کرد، اما اکنون ۹۰ نفرشان را ردصلاحیت میکند این روند نشان میدهد نوع گزینش و فیلتر به شدت سمتوسودار شورای نگهبان هم نمیتواند مجلسی که مورد نظرشان بود را به وجود آورد بنابراین این مجلس آنقدر بیانگیزه بود که رییس مجلس هم برای انتخابات مجلس بعدی کاندیدا نشد. این مجلس بودن و نبودن علی السویه است.
مردم هم مجلس را باور ندارند چرا که مجلس دهم مانند پدری بود که در حادثهای که برای فرزندان شان اتفاق افتاد برای نجات جان خود از میدان حادثه گریخت. ما در ایران حزب نداریم بنابراین مجلس کارکرد رابطهای دارد و حلقه وصل مردم با طبقه حاکمیت است. مردم به نمایندگان دسترسی دارند. وقتی مردم میبینند در حادثههایی از این دست نمایندگانشان اولین گروهی هستند که میدان را ترک میکنند، اعتمادشان را از دست میدهند. البته این موضوع چندین علت داشت؛ یکی گرفتن انگیزه توسط شورای نگهبان بود. عدهای هم رای نیاورند و برخی هم اصلا شرکت نکردند. توقعی بیش از این نباید از این مجلس که بودجه را رها کرد داشت. مجلسی که میتوانست در شرایطی که وضع اقتصاد کشور با وجود کرونا به هم ریخته و طبقات وسیعی از افراد فاقد پشتوانه مالی هستند، مصوباتی مهم برایشان بگیرد، خود را به تعطیلی کشاند. درصد وسیعی از مردم بیمه بیکاری ندارند. بیمارستانها به دلیل کمبود، تعدیل نیرو میکنند و بخشهای وسیعی از جامعه به خاطر کرونا عملا به بیکاری رفتند. مجلس میتوانست با حضور خود در صحنه از حداقل منابعی که داریم مصوباتی بگذراند. ما بسیاری از نهادها را داریم که ۴۰ سال مالیات ندادند و حسابرسی نشدند. الان کارد به استخوان مردم رسیده است. پول انباشته شده نزد نهادها و سازمانهایی خارج از ردیفهای بودجه سراسری بودند باید به سرانجام برسد. واقعیت آن است که دولت مکلف است منابع مالی مردم را تامین کند، اما دولت کفگیرش به ته دیگ خورده و تنها نهادی که میتواند در شرایط موجود با طرحهای انساندوستانه و واقعبینانه به وضعیت کشور و مردم نگاه کند و مانع از وضعی شود که دو سه ماه دیگر با قابلمههای خالی مردم روبهرو شویم مجلس است. مجلس اگر احساس مسوولیت میکرد نباید به دامان عافیت میافتاد.
مهدی تقوی، استاد اقتصاد بازنشسته دانشگاه علامه طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه شرق نوشت: اواخر سال گذشته و ابتدای سال جاری، علاوه بر شیوع ویروس کرونا و معضلات اقتصادی که با افزایش هزینههای بخش درمان و تعطیلی کسبوکارها و کاهش تقاضا در پی دارد، سقوط آزاد قیمت نفت هم رخ داد. اگرچه گویا بناست توافقاتی در اوپکپلاس برای کاهش تولید کشورهای اصلی صادرکننده نفت انجام شود؛ اما درباره ایران، شرایط متفاوت است؛ چراکه مقدار فروش نفت ایران به دلیل تحریمهای ظالمانه آمریکا و شرایطی که کرونا بر چین حاکم کرد، به کمترین میزان رسیده و به نظر میرسد زیر یک میلیون بشکهای است که در بودجه ۹۹ پیشبینی شده است. فروش کمتر نفت یعنی دلار کمتری هم وارد اقتصاد کشور خواهد شد. در چنین شرایطی، اگر قرار باشد وارداتی از خارج انجام شود؛ بهویژه واردات دارو که در این ایام بسیار مورد نیاز شده است، مشکلات جدی ایجاد میشود. نرخ دلار در مقطعی تا حدود ۲۰ هزار تومان جهش داشت؛ یعنی دو سال قبل و یکی از دلایل آن خود صرافیها بودند که با ورود بهموقع دولت و بانک مرکزی با متخلفان برخورد شد. اکنون کاهش درآمدهای ارزی میتواند این بازار را هم دچار تغییراتی کند. از طرفی با شیوع ویروس کرونا، بهرهوری نیروی انسانی کاهش یافته و تعدادی از نیروهای کار هم جان خود را از دست دادهاند و بسیاری هم در قرنطینه به سر میبرند. باید امیدوار بود که این ویروس هرچه زودتر از بین برود تا بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش تبعات ناشی از شیوع این ویروس اتفاق بیفتد.
البته در این ایام نیازمند آرامش در اقتصاد هم هستیم؛ چراکه وضعیت اقتصاد ایران عادی نیست و هزینههای زیادی هم صرف مقابله با کرونا شده است. در شرایط کنونی، تولید کشور هم کاهش یافته و همین موضوع به مشکلات اقتصادی دامن زده است. در این ایام نیاز به حمایت از تولید داریم. بانکها باید منابع مالی تولیدکنندگان را تأمین کنند. این مهمترین اقدامی است که میتوان در راستای حمایت از تولیدکنندگان انجام داد؛ چراکه بانکها مهمترین محل برای تأمین مالی تولید در شرایط کنونی هستند. مشکلاتی که بخش تولید با آن مواجه شده است، نیز یک سوی ماجراست. تولیدکنندگان نیازمند حمایت مالیاتی هم هستند. آنها تاکنون مالیات خود را به میزان لازم به دولت پرداخت کردهاند؛ بنابراین دولت منابع زیادی در اختیار دارد که امور کشور را اداره کند. اکنون باید از تولیدکنندگان حمایت مالیاتی شود و مثلا تخفیفها و مشوقهای مالیاتی برای آنها در نظر گرفته شود؛ چراکه تولید آنها بسیار کاهش یافته است. باید تولیدکنندگان بتوانند سر پا بمانند. این یکی از وظایف مهمی است که دولت در راستای حاکمکردن آرامش بر اقتصاد کشور باید انجام دهد. در شرایط بحرانی معمولا احتکار هم افزایش مییابد که دلیل آن سودجویی است. دولت باید این مسائل را بررسی و کنترل کند. کالاهایی را که کمبود آنها باعث گرانی شده است، باید از انبارها خارج کرد. البته وقتی قوانین چندان سفتوسخت نباشد، برخی دست به احتکار میزنند. با چنین افرادی باید برخورد قانونی شدید شود تا بتوان آرامش را بر اقتصاد کشور حکمفرما کرد. وظایف خانوادهها برای حاکمکردن آرامش بر اقتصاد مردم در ایام شیوع کرونا نیز حائز اهمیت است. آنان باید صرفا مایحتاج ضروری را تأمین کنند و نباید دست به احتکار اجناس و مواد غذایی بزنند. در کنار این مسئله، مصرف صحیح و صرفهجویی، یک رفتار اقتصادی صحیح است. بسیاری از این کالاها فاسدشدنی هستند و این کار اخلاقی و اقتصادی نیست که برخی افراد به فروشگاهها مراجعه و هر آنچه در توان دارند، خرید کنند و در نتیجه کالاهای مورد نیاز دیگران نایاب شود. پیشبینی نگارنده از اقتصاد ایران در سال ۹۹ وضعیت درخشانی از لحاظ اقتصادی را نشان نمیدهد. اگر بتوان فروش نفت را افزایش داد که نیازمند دیپلماسی و کاهش تحریمها یا فعالشدن اروپا در اینستکس است و قیمت نفت در بازارهای جهانی به بالای ۴۰ دلار بازگردد، میتوان با افزایش درآمدها به بهبود وضعیت اقتصادی کشور امیدوار بود؛ در غیراینصورت همچنان با تورم فزاینده مواجه خواهیم بود و روزبهروز قدرت خرید مردم کاهش مییابد. در این شرایط برای جبران فشار بر مردم، نیازمند افزایش دستمزدها هستیم. به دولتمردان توصیه میکنم به فکر افزایش قدرت خرید مردم باشند. برای سال ۹۹ میزان ۱۵ درصد به حقوق کارمندان اضافه شده و تکلیف دستمزد کارگران روشن نیست. این افزایش حقوق فقط مقداری از تورم را جبران میکند؛ بنابراین دولت باید به فکر افزایش بیشتر قدرت خرید خانوارها باشد تا با عادیشدن فضا، تصمیمات جدیتری برای اقتصاد ایران گرفته شود.
دوگانه جعلی؛ اقتصاد یا کرونا؟
روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان دوگانه جعلی؛ اقتصاد یا کرونا؟ نوشت: رفتار افراطی و تفریطی در جامعه، در انتظارات از سیاستگذاری نیز خود را بازتاب میدهد. برخی افراد با برجسته کردن زندگی و مرگ افراد، همه چیز را نادیده میگیرند و به طور مشخص اقتصاد را فراموش میکنند و برخی دیگر نیز با نادیده گرفتن زندگی مردم و خطرات کرونا، اقتصاد و گردش امور را برجسته میکنند. گویی که از نظر هر دو گروه مسأله به راحتی و بدون توجه به دیگری حل خواهد شد. از سوی دیگر متأسفانه سیاستمداران ایران از گذشته به گونهای تربیت شدهاند یا عادت کردهاند که نمیتوانند حقیقت را با مردم در میان بگذارند و گمان میکنند که اگر حقیقت بویژه هنگامی که تلخ است با مردم در میان گذاشته شود، مردم ناامید و افسرده میشوند...
لذا همیشه میکوشند که تصویری مثبت از وضع ارایه دهند. این دو ویژگی موجب میشود که سیاستگذار دچار مشکل شود و تصمیمات از ثبات و عقلانیت کافی برخوردار نباشند و به همین علت است که مواجه با شرایطی در ایران شدهایم که یک روز همه در خانه هستند، و روز دیگر در سطح شهر ترافیک شدید است.
واقعیت این است که خطرات کرونا همچنان جدی است. امید به تولید واکسن تا دو سال آینده جدی نیست. داروی مؤثر نیز تاکنون تولید نشده است. سرعت انتشار آن نیز بیش از برآوردهای اولیه است؛ و از همه بدتر اینکه میزان مرگ و میر آن نیز بالاتر از برآوردهای اولیه است. در نتیجه ما همچنان با این پدیده ویرانگر مواجه هستیم. هر چند احتمال میرود که در تابستان فروکش کند ولی در پاییز و زمستان ممکن است با شدت بیشتری برگردد؛ و این اصلاً قابل تحمل نیست.
از سوی دیگر برای پرهیز از این وضع نمیتوان اقتصاد را تعطیل کرد، چرا که بدون اقتصاد نیز نمیتوان هیچ گامی برداشت و نمیتوان زنده بود. بویژه آنکه روند بیکاری رو به افزایش است. به احتمال فراوان رکود جهانی همگانی خواهد شد و نفت به این زودیها جایگاه قبلی خود را پیدا نخواهد کرد نه از حیث تقاضا و نه از حیث قیمت. تبعات رکودهای سخت و طولانی مدت برای جامعه خطراتش کمتر از اپیدمیهای جهانگیر نیست. میتوانیم میان آنفلوانزای اسپانیایی و بحران رکود اقتصادی ۱۹۲۹ مقایسه کنیم. ولی مشکل امروز ما فراتر از این دو وضعیت است، زیرا ممکن است جهان با هر دو پدیده مواجه شود و این خطرناکتر از هر دو حالت دیگر است. اقتصاد چرا مهم است؟ به این دلیل روشن که توان مقابله با کرونا را میدهد. ترسی که امروز وجود دارد این است که کرونا دامنگیر کشورهایی شود که به لحاظ اقتصادی ضعیف و ناکارآمدتر هستند، زیرا آنها نخواهند توانست پیشگیری مؤثری کنند و همین امر موجب میشود که به کانونی برای اشاعه بیشتر و مرگ و میر افزونتر تبدیل شوند.
بنابراین دوگانه انتخاب میان کرونا و اقتصاد، دوگانه جعلی و غیر واقعی است. اینها دو روی یک سکه هستند. اقتصاد را میخواهیم تا زندگی کنیم، زندگی خوب، از جمله بتوانیم از شرّ کرونا خلاص شویم؛ بنابراین سیاست بهبود اقتصاد در مقابل سیاست مبارزه با کرونا نیست، همسو و مکمل و لازمه آن است. از این رو باید پرسید که نقطه بهینه توجه همزمان به شیوههای مبارزه با کرونا با چرخیدن چرخههای اقتصاد کجاست؟ فراموش نکنیم که فوت افراد به دلیل ابتلا به بیماری لزوماً بدتر از فوت افراد به دلیل نداشتن درآمد و پول برای تأمین خورد و خوراک نیست. مهمتر اینکه در این میان طبقات فقیر و ضعیف جامعه بیش از همه از ضعف اقتصادی ضربه خواهند خورد. هم به دلیل بیکار شدن آنان و هم به علت ساختار درآمدی و هزینهای این طبقات.
از این رو باید تأکید کرد که چگونه میتوانیم فعالیتهای اقتصادی را روان کنیم و از شدت بیکاری کم کنیم و تولید را به راه انداخته و در عین حال با رعایت پروتکلهای بهداشتی و نیز حداکثر رعایت فاصله بدنی و کم کردن تحرک مکانی، به کنترل موج دوم بیماری کرونا امیدوار بود؟
آنچه امروز شاهد آن هستیم، فراموش کردن بخش اخیر یعنی مهار حداقلی و جابجایی فیزیکی شهروندان است، میتوان با کاهش تعداد افراد ادارات و حتی کارخانجات و... اقدام مؤثری در جلوگیری از دچار شدن به موج دوم کرونا انجام داد. نکته مهم این است که این کار را با توصیه نمیتوان انجام داد. تدوین مقررات و اجرای قاطعانه آن، لازمه رسیدن به این هدف است. باید از دوگانه اقتصاد و کرونا گذشت.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.