به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ستوه مردم از قیمت خودرو، صدرنشینی در مهاجرت نخبگان، مستاجران در اسارت دلالان و شورش و خشم پس از بازداشت عمران خان در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
جلال خوشچهره طی یادداشتی در سرمقاله امروز ابتکار نوشت: سفر سلطان عمان به تهران، تنها یک دید و بازدید معمول میان مقامهای بلند پایه دو کشور همسایه نخواهد بود. این سفر از آن رو مهم است که حلقهای از زنجیره رخدادهای سیاسی و بلکه ژئوپلتیک در هفتههای اخیر در منطقه خاورمیانه را شامل میشود.
«هیثم بن طارق آل سعید» در این سفر آیا آخرین بخت خود را برای میانجیگری در روابط تهران و غرب به آزمون میگذارد؟ یا تنها حامل پیامی از جانب غرب است که در صورت هرگونه تصمیم تهران، چشمانداز آتی این روابط پر تنش را در ماههای سرنوشت ساز پیشرو ترسیم میکند؟
رخدادهای جاری در خاورمیانه ممکن است سبب این تصور اشتباه شود که غرب و به ویژه واشنگتن، عرصه منطقهای را به رقیبان خود واگذار کرده و اکنون سیاست «بنشینوببین» را تا روشن شدن تکلیف جنگ اوکراین در دستور کار دارد. این تصور از آن رو بیراه است که تحولات کنونی بیرون از کلاف به هم پیچیده و متقابل پدیدههای سیاسی، تفسیر و تحلیل شود. بر خلاف این تصور، اکنون غرب هرآنچه در خاورمیانه و منطقه نفتی خلیج فارس رخ میدهد را در چارچوب نزاع بر سر تعیین ساختار نظام بین المللی ارزیابی میکند که در حال شکل گیری است. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی دولت « جوبایدن» اشاره صریح خود را در این باره بیان کرده است. او در سفر این روزهایش به منطقه، از تحولات عمیق در خاورمیانه پیش از پایان سال ۲۰۲۳ میلادی سخن گفته است. سالیوان سال جاری را زمان اتفاقات تعیین کننده در منطقه خوانده است. اهمیت سفر و اظهارات او را نخست باید در تفاوت رویکردهای دو نهاد وزارت امور خارجه و امنیت ملی ایالات متحده به پرونده اختلافات و منازعه ایران و امریکا دانست که از آغاز دولت بایدن تاکنون ادامه داشته و دارد.
این دو نهاد یکی همواره از سیاست مماشات و تعامل پیش برنده در قبال تهران حمایت کرده و بر حفظ مذاکرات برجامی تأکید داشته است. دیگری، یعنی بخش مشاوره امنیت ملی به ریاست سالیوان از تشدید فشارها به اندازه تشویق ماجراجوییهای تلآویو علیه هرگونه آرام سازی تنشها میان تهران و غرب استقبال کرده است. از مدتها پیش هشدار داده میشد که در صورت ناکامی در مذاکرات برجامی، ممکن است ابتکار ادامه تعاملات با تهران از وزارت امور خارجه به سکانداری «آنتونی بلینکن» و نمایندگی ویژه «رابرت مالی» به جیک سالیوان واگذاشته شود. او از همان ابتدا نگاهی انتقادی و مأیوس به سلسله مذاکراتی داشت که تا اردیبهشت سال ۱۴۰۱ در وین جریان داشت.
اکنون سالیوان در منطقه به رایزنی مشغول است و اظهارات نگران کننده او میتواند بهانه آتش تهیه برای بالا بردن درجه حرارت دیگ درحال جوش باشد. سالیوان به عنوان مشاور امنیت ملی دولت ایالات متحده برای نخستین بار گفته است؛ در صورت ادامه فعالیتهای هستهای ایران و افزایش اختلافها، واشنگتن مانع اقدام نظامی اسراییل نخواهد شد. این اظهارات در کارنامه دولت بایدن کم سابقه و شاید بیسابقه تلقی میشود. مهمتر اینکه سکوت دولتهای غربی در قبال چنین اظهاراتی نمیتواند بیرون از همسویی اروپاییان با سیاستهای واشنگتن باشد.
حضور بلافاصله سالیوان در ریاض پس از گفتوگو با مقامهای اسراییلی، نوعی نمایش قدرت از سوی واشنگتن در منطقهای است که به تصور برخی ناظران، حالا حضور هژمونیک امریکا در آن رو به کم رنگ شدگی دارد. غرب متاع خاورمیانه و به ویژه منطقه نفتی خلیج فارس را به راحتی در اختیار رقیبان خود قرار نخواهد داد؛ بلکه در این راه دست به هرگونه ماجراجویی خواهد زد. بنابراین سفر سالیوان به ریاض میتواند حامل این پیام روشن به کاخ نشینان سعودی باشد که تصور در اختیار داشتن ابتکار تحولات منطقهای را از ذهن خود دور کنند.
بازگشت سوریه به جهان عرب اگرچه امتیاز ویژهای برای دمشق از یکسو و ریاض به عنوان معمار این فرایند از سوی دیگر به حساب میآید، اما واشنگتن اکنون یک مانع بزرگ در این باره شناخته میشود. آمریکاییان بیش از هرچیز به جایگاه امنیتی اسراییل توجه داشته و امتیازهای لازم را در این باره از طرفهای عربی خواستارند. «توافق ابراهیم» و استمرار روند عادی سازی روابط اسراییل با پایتختهای عربی در اولویت هرگونه مماشات در صورت قبول بازگشت دمشق به جهان عرب از سوی واشنگتن است. در این حال خروج از بن بست بلاتکلیفی در پرونده هستهای ایران پیش از شروع رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، در چارچوب محدود سازی قدرت روسیه در جنگ فرساینده اوکراین، اولویت دیگری است که به نظر میرسد واشنگتن با تفویض اختیار به نهاد مشاورامنیت ملی در پی تحقق آن است.
سلطان عمان در سفر به تهران، ممکن است حامل ابتکار تازهای باشد برای آب کردن یخ نشسته بر پیکر برجام و یا حامل پیامی که واشنگتن با ابتکار عمل جیک سالیوان در پی انتقال آن به مقامهای تهران است. در هردو صورت، توپ باردیگر به زمین تهران فرستاده میشود؛ اینکه تهران چه واکنشی به هریک از دو احتمال بالا خواهد داشت، توان آن در پاسخ به فشارهایی است که از هر سو و در سطحی گسترده با آنها روبروست.
به نظر میرسد، سلطان هیثم بن طارق ابتکارهای خود را پیش از این هزینه کرده است و اکنون ترجیح او، آوردن پیامی باشد که ممکن است با انعطاف تهران روبرو شود. آمدن او به تهران، همراه است با امیدهایی که به آن دلبسته است. سوغات او در پایان این سفر چه خواهد بود را باید در تحولات روزهای پیشرو جستوجو کرد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که چند روزی است خبر آن از زبان مسئولین اروپائی و ایرانی شنیده میشود، میتواند آثار مثبتی برای ایران و منطقه داشته باشد.
در شرایط عادی شاید چنین خبری اهمیت چندانی نداشته باشد ولی برای مردم کشور ما که هر روز شاهد افزایش قیمتها هستند و از نظر معیشتی با تنگناهای شدید مواجهند، این خبر دارای اهمیت زیادی است. اگر مشکلات کشور ما با آژانس بینالمللی انرژی اتمی حل شود، گشایشهائی در زندگی مردم پیش خواهد آمد که بسیار مهم است. مشکلات اقتصادی حل خواهند شد، گرانی مهار خواهد شد و آرامش روحی به جامعه بازخواهد گشت.
از افزایش روزانه گرانیها صحبت کردن و نوشتن به معنای این یا آن دولت را مقصر جلوه دادن نیست. متاسفانه دولتها در شرایطی که سیاست خارجی کشورمان در زمینه روابط بینالملل دچار انسداد است، قدرتی برای مهار تورم و حل مشکلات اقتصادی ندارند. قابل قبول نیست که موضوع پرونده هستهای دهها سال باز بماند و مردم همواره دچار عوارض تحریمی آن باشند. هیچ ایرانی غیرتمندی خواهان تسلیم شدن در برابر اراده آمریکا و غرب در هیچ زمینهای نیست ولی نباید رفتن به سوی حل موضوع هستهای و بستن پرونده آن را به معنای تسلیم شدن در برابر اراده آمریکا و غرب تلقی کرد. ما یک کشور مستقل هستیم و میتوانیم با تمام کشورهای جهان غیر از رژیم صهیونیستی که نامشروع و اشغالگر و نژادپرست است، تعامل داشته باشیم و در عین حال هرگز زیر بار زور و قلدری آنها نرویم. این، کاری است که چین با آمریکا میکند. تردیدی وجود ندارد که چین بیشترین تضاد منافع را با آمریکا دارد و در عین حال این دو کشور در بالاترین سطح مشغول تعامل، مذاکره و تجارت هستند. ما هم میتوانیم با تمام قدرتهای جهانی مذاکره، تعامل و تجارت داشته باشیم و در عین حال منافع ملی خودمان را حفظ کنیم و زیر بار زور و خواستههای زیادهخواهانه هیچ کشوری نرویم. در اینصورت، گشایشی در اقتصاد حاصل خواهد شد که کشور را از شرایط دشوار کنونی خارج و مردم را از تنگناهای معیشتی خلاص خواهد کرد.
دست یافتن به این هدف، با توجه به اینکه کشور ما از نیروهای کاردان، باتجربه، متعهد، وفادار به منافع ملی و صاحب افکار انقلابی برخوردار است، کار آسانی است. زمانی که دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا به خواست رژیم صهیونیستی در اردیبهشت 1397 آمریکا را از برجام خارج کرد، در ایران کاسبان تحریم برای او کف زدند و از سرگرفته شدن تحریمها علیه کشورمان را جشن گرفتند. روشن است که اصحاب چنین تفکری نمیتوانند و نمیخواهند برجام احیا شود. بعد از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و روی کار آمدن دموکراتها فرصت خوبی برای احیاء برجام و بستن پرونده تحریمها به وجود آمد ولی کاسبان تحریم مانع رسیدن به توافق در این زمینه شدند و تا امروز هم به ایجاد مزاحمتها ادامه دادند و میدهند. همه میدانند که کشور از ناحیه این عناصر مزاحم که استمرار تحریمها به نفع آنان است، متحمل چه زیانهای بزرگی شده و مردم دچار چه فلاکتی در زمینه معیشت شدهاند. این واقعیت تلخ را حضرات میدانند و در عین حال حاضر نیستند کار را به افراد کاردان بسپارند تا با حفاظت کامل از منافع ملی، مساله هستهای را به سرانجام برسانند و پرونده تحریمها را مختومه و از ادامه اینهمه زیان و خسران به کشور و مردم جلوگیری کنند.
اگر همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که این روزها خبر آن به گوش میرسد جدی باشد و عناصر مزاحم مانع استمرار آن نشوند، میتوان امیدوار بود که گشایشی در امور حاصل شود، مشکلات اقتصادی فروکش کنند و مردم از تنگناهای معیشتی نجات یابند.
دنیا حیدری طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: رئیس فدراسیون فوتبال با اشاره به بدیهیات بار دیگر ثابت کرد اشراف کاملی به مسائل و مشکلات دارد! با این وجود جای سؤال دارد که چرا قدمی برای حل آن برنمیدارد.
تاج قبل از مهیا شدن برای سفر به قطر در افتتاحیه دوره داوری فوتبال بانوان حضور یافت و به مسائلی اشاره کرد که جای تعجب داشت. رئیس فدراسیون در نطقی که برای حاضران داشت تأکید کرد اشتباهات داوری سهوی است. با این وجود متأسفانه تأثیر خودش را روی شرایط بازی میگذارد.
آنچه تاج در حاشیه این دوره آموزشی برای شرکتکنندگان به زبان آورد، نه اعتراف به اشتباه یا قبول مسئولیت، بلکه تنها توضیح واضحات بود! مسئلهای که بارها و بارها به اشکال مختلف توسط اصحاب رسانه، کارشناسان و حتی تیمها مطرح شده، اما راه به جایی نبرده است، خصوصاً در هفتههای پایانی لیگ که حساسیت بازیها به اوج خود میرسد، اما حتی در این مقطع زمانی هم تنها واکنش فدراسیون تهدید به برخورد با بیانیهنویسان است و ممنوع کردن هرگونه بیانیهنویسی! درحالیکه این شاید تنها ریسمانی باشد که تیمها میتوانند در مواجهه با اشتباهات داوری بدان چنگ بیندازند، اشتباهاتی که ماحصل تصمیمات نادرست، عدم نظارت بر کیفیت و توجه اصولی به جامعه داوری است.
اشاره تاج به تأثیرگذار بودن اشتباهات داوری و تأکید او به سهوی بودن آن، خصوصاً در این روزها که شاهد اوج رقابت در بالا و پایین جدول هستیم تنها نمک پاشیدن بر زخم منتقدان است، چراکه وظیفه رئیس فدراسیون نه حرف زدن در خصوص مشکلات که گام برداشتن در راستای حل آنهاست، اما به نظر میرسد رئیس فدراسیون ترجیحش صرفاً حرف زدن است و بس که اگر غیر از این بود باید تا به امروز شاهد اندک تغییراتی بودیم، درحالیکه نه فقط مشکلات به قوت خود باقیست که رفتهرفته پیچیدهتر و پررنگتر هم میشوند.
تبحر و تجربه به سادگی یا با برگزاری سالی یکی، دو دوره آموزشی به دست نمیآید، بیشک تاج به عنوان کسی که سالها در بدنه فوتبال حضور داشته بهتر از هر کسی میداند ریشه مشکلات داوری در چیست، اما چرا با چشمپوشی از مشکلات ترجیح میدهد تنها با اشارهای گذرا از کنار آن عبور کند، سؤال مهمی است که شخصاً باید پاسخ بدهد.
رئیس فدراسیون بار دیگر مسافر قطر است، اما همانطور که برای داوری و مشکلات آن برنامه تأثیرگذاری نداشت، بیشک برای حضور در دوحه نیز برنامه چندانی جز گرفتن عکس یادگاری ندارد! هرچند در حاشیه افتتاحیه دوره داوری فوتبال بانوان تأکید داشت امروز در قطر جلسهای با هانی بالان، نایبرئیس کمیته داوران ایافسی و عضو کمیته داوران فیفا و همچنین کولینا، رئیس کمیته داوران فیفا خواهد داشت و از آنها برای سفر به ایران دعوت خواهد کرد، اما جلساتی که هیچ نکته و عایدی مثبتی برای فوتبال ایران و داوری آن در پی نداشته باشد، برگزار شدن یا نشدنش تفاوتی ندارد.
حتی حضور امثال کولینا در ایران نیز تنها زمانی میتواند مثمرثمر یا مفید باشد که بتوان از تجربیات او برای آموزش داوران و بالا بردن دانش آنها استفاده کرد. در غیر این صورت اگر قرار باشد روند انتخاب داوران لابیبازی باشد، میزبانی از تمام داوران مطرح دنیا در ایران هم نتیجهای در پی نخواهد داشت و تأثیری در روند داوری ایران نمیگذارد. با این وجود به نظر میرسد تاج ترجیح میدهد به جای توجه به اینگونه مسائل حائز اهمیت با اشارهای سرسری به مشکلات، بیسروصدا از کنار آن عبور کند. نگاهی که هیچ دردی از داوری کشور دوا نمیکند، آنهم داوری که رئیس فدراسیون بهتر از هر کسی میداند تا چه اندازه بیمار و نیازمند درمان است.