این روزها بیشتر از هر وقت، حسرت فراوان ظهور امام زمان علیه السلام را داریم. در مناجاتها و دعاها خداوند را قسم میدهیم که فرج او را برساند تا لبیک گوی او باشیم و جان و مالمان را فدایش کنیم و از جمله "المستشهدین بین یدیه" گردیم. آقا زود بیا که زود هم بیائی دیر است، خصوصا در این روزهایی که ویروس کرونا جهان را در خانهها حبس کرده و نگرانی و اضطراب سراسر کره خاکی را فرا گرفته است. صوتها بغض الودتر شده و شعرها رنگ استغاثه به خود گرفته تا جایی که برخی معتقد شدند که همه چیز اماده امدنش شده است.
اینها بخشی از جملات شاعرانه و عاشقانه این روزهای شیعیان و منتظران است که گاهی از خطر ویروس و بلایا نیز متاثر شده است و امید که این حال خوب همیشه ما را همراهی کند. ولی همگان و به حق معتقدیم که دوای راستین همه رنجهای جهان و غصهها و قصههای درد اور در ظهور امام عصر علیه السلام است که پایان میپذیرد، چون تنها اوست که عدالت و پاکی و دانش را در سراسر گیتی میگستراند. اما به راستی اگر ظهور موعود را درک کنیم حقیقتا چه کاره ایم؟
انسان کامل در وجه الارض و ولیّ مطلق الهی که در عصر غیبت در وجود حضرت، ولی عصرمتعیّن است، عِدل مساوی قرآن کریم است.
تمام اوصاف این دو وجود شریف در یکدیگر متمثل است، نه امام معصوم چیزی زیادی بر قرآن دارد و نه قرآن افضل از معصوم است، هر دو ثقل یادگار خاتم صلوات الله علیه هستند و هر دو ازعصمت وجودی برخوردارند و هر دو مقام هدایت گری انسان را عهده دارند و اینها همه از کلام نورانی "لن تضلوا بعدی ابدا" استفاده میشوند.
یکی از اوصاف منحصر ولیّ مطلق خدا دربین بندگان، تجلّی اوصاف الهی و اسمای حسنی و اسم اعظم خدای سبحان در وجود او، و وجه الله، عین الله، اذن الله، یدالله، ثارالله، لسان الله.
و در یک کلمه خلیفة الله بودن امام است. قرآن نیز از این وصف برخوردار است و خداوند به تمام اسمای حسنایش واسم اعظمش درآن تجلی دارد.
چنانچه امیر مومنان درنهج البلاغه فرمودند: "فتجلی سبحانه لهم فی کتابه من غیر ان تکونوا رأه" و همان گونه که امام معصوم دارای مقام شفاعت است به شهادت امیرمومنان قرآن نیز این مقام والا را داراست؛ "فعلیکم بالقران فانه شافعٌ مشفَّع". همانگونه که امام میزان نجات از ظلمت و رهایی از فتنه است قرآن نیز همین میزان را داراست "اذا التبس علیکم الفتن فعلیکم بالقران"
درقیامت نیز همانطور که حبّ و اطاعت از امامان میزان عبور ازصراط و ورود به درجات بهشت است قرأن نیز چنین است "فاذاکان یوم القیامه یقال لقاری القران اقرا وارق".
از همین جا روشن میشود ماهیّت ارادت ما به ساحت حضرت حجّت سلام الله علیه چیست و محبت ما به پیشگاهش چقدر است و اگر ظهور نماید چه کاره ایم. هر تعاملی که در مواجهه با قرآن داریم، هر هزینهای که در راه قرآن از جان و مال و عمرمان میپردازیم و هر ارادت و انسی با ساحت قرآن و دستورات قران داریم به ساحت آن عزیز غایب از نظر نیز خواهیم داشت امام چیزی جز حقیقت قران نیست.
میزان رابطه ما و کمیت و کیفیت آن و غیرت و تعصّب ما در برابر امام زمان سلام الله علیه با میزان رابطه ما باقرآن و عشق و تعصّب به آن ساحت والا مشخّص میشود و ختم کلام اینکه هنوز ما از آن وجود نازنین خواستهها داریم و در این اندیشه که ما ازو چه بخواهیم، باید دید که او از ما چه میخواهد؟