موضوع با یک شوخی تلخ توسط سخنگوی وزارت بهداشت آغاز شد ایشان در مصاحبه مطبوعاتی خود دولت چین را تلویحاً به ارائه آمار غلط با سوء نیت در خصوص کرونا متهم کرد. سفیر چین در ایران فقط در یک جمله پاسخ داد که وزارت بهداشت چین هر روز کنفرانس مطبوعاتی داشت و بهتر بود به آن کنفرانس ها مراجعه میکردید. همین! سفیر چین نه به ملت ایران توهین کرد و نه مداخله در امور داخلی ایران و نه به اقدامات بهداشتی وزارت بهداشت ایران در مقابله با کرونا!
ناگهان فریادهای بنفش از سوی برخی غرب گرایان بلند شد که چین در امور داخلی ایران دخالت کرده است و باید سفیر به وزارت خارجه فراخوانده شود و غیره... حتی به این هم اکتفا نکردند فریاد بر آوردند که ایران به سمت چین متمایل شده و عزت و استقلال ایران پایکوب شده و سیاست نه شرقی و نه غربی لگد مال شده است و الخ...
ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
جریان متمایل به غرب و آمریکا که در میان برخی سیاسیون بسیار قوی است چشمان خود را برروی بزرگترین جنایت های تاریخ بشری توسط آمریکا و اروپا یعنی عدم ارسال ملزومات پزشکی به ایران در کوران بیماری واگیر جهانی میبندند اما به یک پاسخ لطیف سفیر کشور بزرگ چین، پرخاشگری میکنند.
آمریکا به بزرگترین تروریسم بهداشتی (به تعبیر وزیر امور خارجه) دست زده که در تاریخ کم سابقه است حتی در کوران تمام جنگها نیز آمبولانسها و امدادگران پزشکی اجازه دارند که بدون تعرض طرفین جنگ، در خطوط مقدم جبهه حرکت کنند و هیچ کس حق هدف قراردادن آنها را ندارد. اما آمریکا و اروپا نه تنها با ارسال کوچکترین اقلام بهداشتی به ایران مخالفت کردند (بدلیل عدم امکان پرداخت بانکی اقلام مربوطه) بلکه حتی از اعطای وام بانک جهانی به ایران برای مقابله با کرونا نیز ممانعت کردند.
این جنایتهای تاریخی در حق یک ملت و بلکه بشریت، باید علیالقاعده فریاد برخی جریانهای سیاسی در داخل کشور را بلند کند و حتی گریبان چاک نمایند. اما دریغ از یک اعتراض کوچک! بجای آن وقتی سفیر چین که دومین اقتصاد بزرگ جهان را دارد و شاید بزودی اولین اقتصاد جهان شود، خیلی محترمانه سخنگوی وزارت بهداشت را به ارائه آمار توسط دولت چین ارجاع میدهد؛ غربگرایان را به عکس العمل آنچنانی وادار می کند.
این جماعت زیاد نگران نباشند دولت آقای روحانی طی چند سال اخیر چنان بی محلی و کم توجهی به روابط استراتژیک ایران وچین کرده که اعتراض مقامات چین در ملاقاتهای خصوصی را باعث شد.
برجام چنان برخی دولتمردان مارا مست کرد که روابط با چین و روسیه در محاق رفت. حتی قریب یکسال ایران در چین سفیر نداشت. بعداً که برجام توسط ترامپ پاره شد و تحریمهای گسترده برقرار شد؛ همین دو کشور تا حدودی که میتوانستند از ایران نفت و گاز خریدند و اندکی مبادلات بانکی مربوط به ایران را انجام دادند.
از فعالان اقتصادی بپرسید که طی دو سال گذشته، بیشترین پرداختهای ایران از طریق چین بوده یا غرب؟ شروع ماجرای کرونا، میرفت که روابط سرد ایران و چین را اندکی گرمترکند تا اینکه این جماعت به بهانه یک توئیت سفیر چین چنان بر آشفتند که گویی کشور ایران به چین فروخته شده است، آیا این اعتراضات مشکوک نیست؟
پر واضح است که چینیها مانند هر کشور دیگری به دنبال منافع ملی خودشان هستند. کدام کشور در جهان را می شناسید که روابط دو جانبه را به منافع ملی خودش ترجیح دهد؟ شما هم اگر میخواهید در جهان امروز سری در میان سرها بلند کنید و کشورهای دیگر برای منافع ملی خودشان بدنبال روابط با ایران باشند، قوی شوید. قدرتمند شوید تا قادر باشیم بدون وابستگی به غرب و شرق، منافع ملی خودمان را دنبال کنیم.
این آقایان هنوز از درک کوچکترین تحولات بینالمللی عاجز هستند. هنوز نمیخواهند باور کنند که چند دهه است قدرت اقتصادی جهان از غرب به شرق در حال انتقال است. این افراد هنوز هم به غرب همانند یک موضوع ناموسی نگاه میکنند که کسی نباید کوچکترین انتقادی از آن کند.
بعد از داستان برجام، می بایست چشمان بسیاری بر واقعیت های غرب باز میشد. از دولتمردان تا روشنفکران؛ اما ظاهرا معالاسف نشده است.
سیاست قطعی و بدون تغییر این نظام از ابتدا و برای همیشه، نه شرقی و نه غربی است و استقلال در ماهیت ایدئولوژیک این حکومت نهفته است. برای این سیاست طی چهل سال گذشته، هزینههای زیادی پرداختیم و باز هم خواهیم پرداخت. آدرس غلط هم ندهید. این نظام در نهایت وابسته به هیچ قدرتی نخواهد شد اما نه از طریق هزینه دادن. بلکه از طریق قوی شدن.