دو سال از زمان خروج آمریکا از برجام میگذرد؛ توافقی که ترامپ آن را یکی از بدترین توافقات تاریخ میداند و مدعی است و به همین جهت شانزده ماه پس از ورود خود به کاخ سفید و به رغم هشدار بسیاری از مقامات و ناظران آمریکایی، در هشتم می، خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد و راهبرد فشار حداکثری برای تسلیم کردن ایران را در پیش گرفت.
بدون تردید خروج آمریکا از برجام با اهدافی همراه بوده است؛ اهدافی که می توان از آن تحت عنوان نابودی برجام و فشار بر ایران جهت عقب نشینی از مواضع هسته ای و منطقه ای ارزیابی کرد.
حال این سوال پیش می آید که آمریکا با خروج از برجام توانسته به اهداف خود دست یابد؟
برای بررسی اینکه دستاوردهای آمریکا پس از خروج از برجام چه بوده و آیا آمریکا توانسته به اهداف خود دست یابد یا خیر، باید به تقابل تهران-واشنگتن در چند حوزه بپردازیم.
برنامه هسته ای ایران
یکی از استدلالاتی که دولت ترامپ بارها از آن برای کوبیدن برجام استفاده کرد، این بود که چنین توافقی راه ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای را هموارتر می کند. در واقع، از نظر واشنگتن، توافق هسته ای قادر نیست ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران را تضمین کند، در عوض راه گریز را برای این کشور به سوی تولید سلاح هسته ای هموار می کند؛ بنابراین، ترامپ با خروج از برجام اعلام کرد که تحریم ها و فشارهای آمریکا، مانع از گسترش برنامه هسته ای ایران خواهد شد.
با این حال، خروج آمریکا از برجام، عزم ایران برای ازسرگیری فعالیت های هسته ایش را جزم تر کرد و این مسئله منجر به آن شد که ایران براساس مفاد برجام در پنج گام، تعهدات خود در برجام را کاهش دهد.
این کاهش تعهدات منجر به آن شد که ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی سازی، درصد غنی سازی، میزان مواد غنی شده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و محدودیت در تعداد سانتریفیوژها را کنار گذاشت.
اقدامات خصمانه آمریکا و عدم پایبندی اروپا به تعهدات خود در برجام باعث شد ایران به سمت از سرگیری فعالیت های هسته ای خود پیش رود و عملا به دوران پیش از برجام بازگشت. بسیاری از ناظران این مسئله را یکی از تبعات خروج آمریکا از برجام می دانند. جایی که ایران به خوبی نشان داد می تواند در بازه زمانی کوتاه فعالیت های متوقف شده خود را از سر گیرد.
از سوی دیگر، در هرگونه مذاکره ای که قرار است در آینده صورت گیرد، آمریکا و غرب یک بار دیگر باید در مورد توقف فعالیت های از سر گرفته شده ایران چانه زنی کنند!
بنابراین می توان گفت خروج آمریکا از برجام نه تنها دستاوردی برای آمریکا در زمینه محدود کردن فعالیت های هسته ایران نداشته است، بلکه زمینه را برای بازگشت ایران به برنامه هسته ایش را فراهم کرده است.
فعالیت های منطقه ایران
مقامات دولت آمریکا و به ویژه ترامپ پیش از خروج از برجام، این توافق را در راستای منافع منطقه ای ایران ارزیابی کردند. ترامپ بارها اعلام کرد که برجام زمینه افزایش توسعه طلبی منطقه ای ایران را فراهم می کند.
به همین جهت، ترامپ مدعی شد که خروج از برجام توانسته است فعالیت های منطقه ای ایران را محدود کند. در واقع، آمریکا با ابزار تحریم و تشدید تحریم های اقتصادی و همچنین دامن زدن به تنش های منطقه ای با ایران (از جمله ترور سردار سلیمانی) در پی عقب راندن ایران از مواضع منطقه ایش بود.
اما به نظر می رسد واشنگتن در حوزه منطقه ای نیز نتوانست مانع از فعالیت های منطقه ای ایران شود. به گونه ای که در عراق شاهد مصوبه پارلمان این کشور برای بیرون راندن نیروهای آمریکایی از عراق بودیم.
ایجاد اجماع منطقه ای و بین المللی
پس از خروج از برجام، واشنگتن برای تحت فشار قرار دادن ایران و ایجاد مشروعیت بین المللی برای اقدامات خود علیه ایران هدف دیگری را نیز دنبال کرده و آن هم اجماع منطقه ای و بین المللی بوده است.
آمریکایی ها در ماه های آغازین پس خروج از برجام، تلاش گسترده ای برای همراهی متحدان اروپایی خود کردند. واشنگتن پس از اینکه نتوانست نظر متحدان اروپایی خود برای اجماع علیه ایران را فراهم کند، راهبرد جدیدی برای ائتلاف سازی منطقه ای در خاورمیانه علیه ایران در پیش گرفت که مهم ترین آن، طرح ناتوی عربی و ائتلاف نظامی در خلیج فارس بود. راهبردی که با بی رغبتی کشورهای عربی منطقه مواجه شد و پس از رفت و آمدهای دیپلماتیک متعدد مقامات آمریکایی به کشورهای منطقه در نهایت عقیم ماند و ائتلاف سازی به نتیجه ای نرسید.
اجبار ایران به مذاکره
دونالد ترامپ و سایر مقامات دولت او به صراحت اعلام کرده اند که یکی از اهداف آمریکا از اعمال گسترده تحریم ها و سیاست فشار حداکثری، اجبار تهران به پذیرش میز مذاکره بوده است.
با این حال، این هدف واشنگتن نیز محقق نشد و مقامات کشورمان اعلام کرده اند که تا رفع تحریم های اعمالی آمریکا تمایل و عزمی برای مذاکره وجود نخواهد داشت.
مساله موشکی و تسلیحاتی
یکی از مهم ترین اهداف آمریکا در چند سال اخیر و به ویژه پس از خروج از برجام محدودسازی برنامه موشکی ایران بوده است.
منطق راهبردی ایران در توسعه این جنگ افزارها، دستیابی به توان بازدارندگی است اما ایران نشان داده که چنانچه بحران اوج گیرد در به کارگیری و استفاده از این توان درنگ نخواهد کرد. در واقع، هم در سطح بازدارندگی روانی و هم در سطح عملیاتی ایران جایگاه ویژه ای در زمینه موشکی دارد. حمله موشکی ایران به عین الاسد توان عملیاتی ایران را بیش از پیش نمایان ساخت.
آخرین مورد از توان موشکی ایران و ناکام ماندن آمریکا برای محدود کردن آن، پرتاپ ماهواره نور به مدار بود که نگرانی آمریکایی از توسعه قابلیت های موشکی ایران را دوچندان کرد.
علاوه بر این، انتقال تکنولوژی فنی- عملیاتی موشکی ایران به متحدان خود در یمن و لبنان که در حملات انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو خود را نشان داد، این مسئله را اثبات کرد که واشنگتن نتوانسته به هدف دیگر خود پس از خروج از برجام دست یابد.
به طور کلی، آمریکا تا ماه های آینده با چالش جدی مهمی مواجه است. اینکه آیا قادر خواهد بود تحریم های تسلیحاتی ایران را که قرار است براساس قطعنامه ۲۲۳۱ لغو شوند را تمدید کند یا خیر؟
به نظر می رسد آمریکا اگر بتواند اروپا، چین و روسیه را به خود همراه و تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کند، به بخشی از اهداف خود در دوران پس از خروج از برجام دست خواهد یافت. کما اینکه این مساله می تواند منجر به فروپاشی کامل برجام شود.
با این حال، اگر دستگاه دیپلماسی آمریکا نتواند ابتکارت دیپلماتیک و سیاسی خود برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را عملی کند، می توان گفت آمریکا نتوانست به اهداف عینی خروج از برجام دست یابد.
در نهایت مهم ترین ابزار آمریکا برای فشار بر ایران تحریم بوده است. در همین زمینه دونالد ترامپ راهبرد تحریم های هوشمند و هدفمند باراک اوباما و متخصصین آمریکایی تحریم را کنار گذاشت و راهبرد حداکثر تحریم و حداکثر فشار را در پیش گرفت، به گونه ای که تحریم بیش از آنکه یک ابزار برای دستگاه دیپلماسی آمریکا باشد، تبدیل به یک هدف در سیاست های آمریکا علیه ایران شده است. به همین جهت، ریچارد نفیو معمار تحریم های آمریکا علیه ایران معتقد است که این سیاست تحریمی دولت ترامپ نتیجه ای نخواهد داشت.