فریبرز ناطقی الهی، در خبرآنلاین نوشت: سالهاست بنده ناچیز و برخی همکاران دانشمندم در خصوص زلزله تهران، تبعات آن و راه های دستیابی به ایمنی نسبی آن از صبح تا اخر وقت یا تحقیق و تدریس می کنیم، یا می نویسیم، یا سخنرانی و هشدار می دهیم.
هر از گاهی هم افرادی ما را به زلزله هراسی محکوم می کنند و البته تعداد بسیار زیادی هم تشویق و انرژی لازم را برای بیان حقایق زلزله تهران به ما القا می کنند. در این میان حداقل در سی سال گذشته بنده افرادی را هم یافته ام که مهم نیست موضوع و بحران چه باشد، آنها یک برکه یا بهتر بگویم صد البته دریایی را می خواهند که فقط ماهی بگیرند و حاضرند با خواندن یک مقاله، زلزله شناس بشوند یا با چند جمله از یک کتاب مدیر بحران بشوند و ...
بعد در جلسات مهم اظهار نظر بکنند و مسیرها را کاملا منحرف و به ایده های یک خطی که صدها سال پیش تجربه و جواب نداده سوق بدهند، ولی ماهی سر سفرهشان باشد! عموما این افراد موفق هم هستند و چون حرکت های مالی بی مطالعه و غیر معقول هم ایجاد می کنند. طرفدار هم زیاد دارند و در ضمن حمایت هم میشوند.
صدمه ای که این افراد به پیکره تصمیمات کشور می زنند از نظر حقیر غیر قابل محاسبه است. تجربه نشان داده بعد از گذشت مراحل اولیه این طرحهای فوق العاده! عموما کار یا متوقف و یا مسیر کاملا به کویر بی حاصل منحرف می شود!
امروز بعد از این همه سال بحث و ارایه طریق برای رویارویی منطقی و علمی با زلزله تهران، خبری را دیدم که تیر خلاصی بود حداقل به سی سال رنج خودم در این مسیر!
عین خبر این است:
مدیرکل امور خدمات شهری شهرداری تهران گفته است: شهرداری تهران به منظور واکنش مناسب در برابر بحرانهای احتمالی نظیر زلزله در یک قطعه مجزا ۱۵۰۰۰ قبر آماده کرده است. اصغر عطایی مدیرکل امور خدمات شهری شهرداری تهران در جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران استان تهران که در ساختمان استانداری تهران برگزار شد، گفت: مجموعه شهرداری تهران به منظور واکنش مناسب در برابر بحرانهای احتمالی نظیر زلزله روزانه ۱۰ هزار قبر آماده دارد که علاوه بر آن در یک قطعه مجزا هم ۱۵۰۰۰ قبر آماده کرده ایم.
مدیرکل امور خدمات شهری شهرداری تهران تصریح کرده است که: دو هزار دستگاه آمبولانس را به کارگیری کردهایم و ۱۰۰ سوله بحران هم در تهران داریم.او افزوده: در دو سال گذشته به اندازه ۳۰ سال گذشته بالابرها را افزایش داده ایم و امروز ۷ هزار نیروی آموزشدیده زبده در آتش نشانی داریم. در ادامه انوشیروان محسنی بندپی استاندار تهران با تاکید بر اینکه تاب آوری شهر تهران باید ارزیابی و بافتهای فرسوده شناسایی شوند گفت: تراکم جمعیت در بافتهای فرسوده بالاست و ساختمانهای بلند مرتبه بیشتر از حد معمول شهرهای دنیاست.
او با بیان اینکه سه هزار و ۲۰۰ هکتار بافت فرسوده داریم که یک و نیم میلیون نفر جمعیت در آن ساکن هستند گفته است: وظیفه شهرداری است که نسبت به تقویت بافت فرسوده اقدامات لازم را انجام دهد.
عجب داستانی است این خبر، تمامی روشهای لازم برای مقابله با زلزله در اختیار ماست، بارها درباره روشها صحبت کرده ایم و بخش علمی جامعه کاملا آماده برنامه ریزی و سرو سامان دادن به آسیب پذیری وحشتناک تهران است، ولی حالا این ساخت قبر...!؟
حقیقا شهری که برنامه ندارد باید هم قبرستان بسازد، آنهم نه ۱۵۰۰۰ تا به گمانم بالای حداقل 4 میلیون قبر آن هم برای شروع !
انسان از داشتن چنین شهری و زندگی کردن در این شهر احساس حماقت می کند. مگر توکیو، مکزیک، ایالت کالیفرنیا، زلاندنو و ... برنامه نریختن و کشور و شهرهای خود را به مراتب ایمنتر نکردند؟ ما هم داریم قبرستان می سازیم! ایرادی ندارد که در فرایند مدیریت بحران به این موضوع هم بها داده شود، شاید با رجوع به کتاب ۲۵ سال پیش بنده، می بایستی فکری هم از دیدگاه شرعی به کفن و دفن و مجوزهای لازم هم باید فکر شود! ولی اصل کار را رها کرده اند و با افتخار به ساختن ۱۵۰۰۰ قبر توسط شهرداری تهران می نازند!
هیهات، همانگونه که در بالا عرض کردم، برای تمامی مراحل مقابله با زلزله برنامه مدون داریم و موجود است؛ شما فقط شروع کنید آن هم با افراد جوان خوش فکر (تذکر دادم که نگویند بنده طالبم، اصلا) و با کمک پیشکسوتان این عرصه، والله هر که در این وادی صحبت می کند سیمرغ نیست!
از انجا که استاندار محترم تهران هم در جلسه بودند شایسته می بینم چند اصل که همه به آن اعتقاد دارند را بیاورم و دوباره برای برنامه ریزی تاکید نمایم:
الف) تهران در منطقه ای از کشور قرار گرفته است که پر از گسل است و بنا به مطالعات ریز و درشت داخلی و خارجی باید منتظر یک زلزله بالای ۷ ریشتری بود، یک نفر هم معتقد است نمی آید آنهم مجنون است؛
ب) آسیب پذیری تهران نه فقط در بافت های فرسوده بلکه در بافت های مختلف و زیر ساخت ها هم به همان نسبت بسیار بالاست. تاب آوری کلمه ای که این روزها زیاد به کار می رود، شاخص درستی از وضعیت شهر تهران را تداعی نمی کند!
به عبارتی تاب آوری = (آسیب پذیری -۱) که برای تهران عملا بی معنی است، توجه داشته باشید اگر تهران مثلا ۱۶درصد تاب آوری داشته باشد، بقیه اش خراب است و عملا شهری وجود نخواهد داشت.
این عبارت را برخی فرنگی ها بکار بردند تا پس از سالها کسب درامد از آسیب پذیری و سپس توابع شکنندگی و حالا از تاب آوری کسب درآمد کنند و متاسفانه ما هم همه سریعا شروع به استفاده از آن کردیم.
پس یادمان باشد شهری که در فلان مورد در زلزله ۱۶ درصد تاب آوری دارد و به ذهن خوشایند است، ۸۴ درصد تخریب و ویرانی و .... دارد و دیگر بدرد نمی خورد؛
تا ۲۱ سال پیش میگفتم زلزله تهران بزرگترین فاجعه دو قرن اخیر خواهد بود، در حال حاضر سه قرن حاضر!
پ) نیازهای مدیریتی لازم برای رویارویی با زلزله در تهران با ۱۵۰۰۰ قبر و چندین بالابر و آمبولانسی که به دلیل خرابی پله ها نتوانند تردد کند و چند عدد سوله و ... قابل مدیریت نخواهد بود.
بارها عرض کرده ام برای دستیابی به طرح جامع مدیریت بحران تهران، اول باید آسیب پذیریها مشخص و نقشه کامل آسیب پذیری شهر حاصل شود، سپس بر اساس آن تخصیص وظایف و نقشه مدیریت بحران آن تهیه و به صورت موازی اجرا شود؛ متاسفم راه دیگری ندارد. این مراحل را به تفصیل در یادداشت چند سال پیش خودم شرح داده ام: ۱۱ مرحله برای مدیریت زلزلههایویرانگر؛ قبلاز لرزش را دریابید
توجه بفرمایید کاملترین برنامه جامع مدیریت بحران تهران که تمامی مواردی که امروز با آب و تاب توسط برخی بحث می شود، در سال ١٣٧٨ طی یک برنامه ده ساله تقدیم کردم، ( تصاویر پیوست) اگر اجرا شده بود ایمنتر بودیم و نیازی شاید به آماده سازی پر افتخار قبر نداشتیم، چه کنم باید بگویم هنوز هم دیر نیست! فقط از منافع شخصی عده ای باید گذشت و اجازه نداد برنامه زلزله کشور و تهران از مسیر های علمی منحرف شوند.