به گزارش تابناک به نقل از تسنیم ، شاید ویروس کرونا به این دلیل که از ابتدای شیوعاش گفته شد که سراغ جوانترها بویژه کودکان نمیرود، آنچنان ترسی در میان عامه مردم بوجود نیاورد، اما اکنون که این ویروس نفرین شده، دخترک 10 ساله بندرعباسی را به کام مرگ کشاند، استان هرمزگان را به بهت فرو برد.
به لطف وزارت بهداشت، دیگر آماری از مبتلایان جدید در هر روز به تفکیک استانها اعلام نمیشود، اما میدانیم تا این لحظه طبق آمار دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، 155 زندگی بخاطر بیتوجهی مسئولین و رعایت نکردن بسیاری از مردم استان، خاموش شده است.
افرادی که با اعلام کردن وضعیت سفید هرمزگان، احساس شور و شعف در مردم استان بوجود آورند تا آنان فکر کنند دیگر این مهمان ناخوانده را ضربه فنی کردهاند و از این پس میتوانند بدون ماسک نفسی راحت بکشند.
اما همین مسئولان بلندپایه کشوری، در ایامی که در استان این موجود خبیث، به پیر و جوان و کودک و ورزشکار و پرستار رحمی نمیکند و نفسشان را میگیرد، در دستورات فوری خود، دیگر نام هرمزگان یادشان نمیآید.
صدایمان را میشنوید؟ اینجا دیگر امیدی به رعایت کردن مردم نیست، اصلا نمیدانم در بین مهمانی و عروسی رفتن هایشان، بازارگردی و تفریحات ساحلیشان، تنها زمانی را برای دیدن آمار مربوط به کرونا پیدا میکنند؟
حواستان هست مردم این استان تا همین قبل از کرونا نیز با کمبودهای متعددی در تجهیزات و امکانات بهداشت و درمان دست و پنجه نرم میکردند و درحال حاضر برای بیشتر کارهای جراحی و درمانی خود به استانهای همجوار مسافرت میکنند.
حتی مرکز این قطب اقتصادی کشور، امکانات پزشکی و درمانیاش بطور کامل جوابگوی نیازهای مردم نیست چه برسد به شهرستانها و روستاهایش که حتی در برخی از آنها یک پزشک که سهل است حتی یک بهورز هم پیدا نمیشود.
آیا فکر نمیکنید پای درمان هرمزگان لنگ میزند و توان این حجم بالای بیماران کرونایی و وضعیت بحرانی موجود را ندارد و از پا در میآید؟ با این حال باز هم از نظر شما مسئولین پایتختنشین، حال استان ما خوب است؟
بگذارید کمی از شرایط فوق بحرانی اینجا برایتان بگویم، جایی که هرروزه مبتلایان زیادی بستری میشوند و دیگر رمقی برای کادر بهداشت و درمان نمانده، افراد سالم و جوانی نیز جان خود را از دست میدهند و اکنون هرمزگان داغدار کودکی 10 ساله است.
در گفتگو با یکی از پزشکان عمومی در بیمارستان کودکان بندرعباس، پیرامون این کودک، متوجه شدم که وی بیماری زمینهای نداشت و اتفاقا ورزشکار هم بود.
این پزشک عمومی میگوید: دخترک حدود 2 هفته پیش در نیمههای خرداد ماه، با علائم سرماخوردگی، تب و لرز، بیحالی، تنگی نفس و تندنفسی به بیمارستان کودکان مراجعه کرده و در بخش مراقبتهای ویژه بستری میشود.
وی با اشاره به اینکه ابتدا حال عمومی نسبتا بدی نداشت، ادامه میدهد: سپس روز بعد حالش رو به وخامت میگذارد و درصد اکسیژن خون پایین آمده که بدنبال آن بیمار اینتوبه(لوله گذاری نای) شده و به دستگاه اکسیژن متصل میشود.
او اضافه میکند: در ادمه وی دچار هواجنبی در ریه میشود که برای کودک لوله قفسه سینه در هر دو ریهاش گذاشته میشود. متخصصین اطفال و فوقتخصص عفونی کودکان نیز پیوسته پیگیر حال این دختر بودند تا بلکه از این وضعیت نجات پیدا کند.
پزشک بیمارستان اطفال بندرعباس اظهار میکند: سطح اکسیژن خون کودک با وجود دستگاه تنفس مصنوعی بسیار پایین بود و حدودا بین 70-75 قرار داشت و نهایتا با ترزیق دارو به 80-85 میرسید، همچنین ترشحات ریویاش اغلب خونی بود.
او در خصوص اینکه از کجا مبتلا شده، میگوید: اکثر خانواده و اقوام این کودک مبتلا شدهاند و بعضی از آنها در بیمارستان بستری بودهاند، حتی پدربزرگش شرایط وخیمی پیدا میکند ولی خوشبختانه وضعیتاش خوب میشود و به زندگی برمیگردد و تنها کسی که جان خود را از دست میدهد، این دخترک 10 است.
پزشک عمومی ادامه میدهد: حتی شانس هم با این کودک یار نبود و نتوانست با وجود تمام اقدامات درمانی و دارویی که تا آخرین لحظه به بهترین نحو برایش صورت میگرفت، نجات پیدا کند.
وی تصریح میکند: روزهای آخر دست و پاهایش هم ورم کرده بود و دیگر اکسیژن کافی به مغزش نمیرسید و در نهایت به علت آسیب شدید واردشده به بافت ریهاش در اثر عفونت، زندگیاش پایان یافت.
آری آقایان، اینجا کرونا به اوج خود رسیدهاست، شاید هم شما چون وضعیت هرمزگان سیاه است، آن را جزو استانهای قرمز اعلام نکردید، یا شاید هم چرخ اقتصاد این استان نباید از حرکت بایستد.
اگر صدایمان را میشنوید، این را بدانید که تنها راه نجات این شرایط بحرانی، تخصیص امکانات ویژه به استان بخصوص در بحث بهداشت و درمان، ایجاد محدودیتهای بیشتر و همچنین نظارت اصولی بر رعایت پروتکلهای بهداشتی میباشد.
نگذارید این بار هم همانند مشکلات و کمبودهای دیگری که بر سر این مردم آوار شده و مسئولین همواره بدان بی توجهاند، این ویروس کوچک که از ناکجاآباد آمده، بیشتر از این نفسشان را ببرد و کار از کار بگذرد.آقایان مسئول، صدایمان را شنیدید؟