انفجار بمب در روز هفتم تیر سی و نه سال پیش در دفتر حزب جمهوری اسلامی، به شهادت گروه بزرگی از چهرههای موثر در انقلاب کادر رهبری را قرار بود برعهده داشته باشند از جمله شهید آیت الله بهشتی منجر شد؛ عملیاتی که به تصور سازمان منافقین شبکه سیاسی و اجرایی نظام نوپای جمهوی اسلامی را فلج میکرد اما چنین اتفاقی رخ نداد و این تلاش بیفرجام تروریستها راه به جایی نبرد.
به گزارش «تابناک»؛ روز 7 تیر 1360 بر اثر انفجار یک بمب نیرومند در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آيتالله بهشتي و 72 تن از ياران امام خميني به شهادت رسيدند؛ آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.
این حادثه شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاستجمهوری صورت گرفت. روز سهشنبه 30 /3 /1360 طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با 177 رای موافق، 12 رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنیصدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند.
سازمان منافقین پس از این وقایع، در 30 خرداد 1360، اعلام كرد كه فعالیتهای این سازمان وارد فاز نظامی شده است، موج این فعالیتها به قدری گسترده بود كه از مردم عادی در كوچه و خیابان تا مسوولین شاخص نظام را در بر گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیتالله خامنهای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
در ساعت ۲۰:۳۰ هفتم تیر ۱۳۶۰ جلسه ای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران واقع در سرچشمه تهران برگزار شد. موضوع جلسه تورم و انتخابات ریاست جمهوری آینده بود. پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه، سید محمد حسینی بهشتی سخنانش را به این شکل آغاز کرد: «ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهرهسازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمیگیرند انتخاب شوند…» که در این لحظه انفجاری سالن اجتماعات را ویران کرد.
مرتضی محمدخان که از این انفجار جان به در بردهاست این واقعه را چنین شرح میدهد: «بهشتی هم پشت همین میز نشسته بودند و مدت کوتاهی از شروع جلسه نگذشته بود که بمب عمل کرد و دفتر حزب منفجر شد، در ردیف جلوی من محمد منتظری نشسته بود، باغانی و قندی هم در اطراف من بودند. جواد سرافراز، در ردیف پشت من بود… وقتی بمب منفجر شد ما یک زردیای دیدیم و دیوار را من دیدم که زرد شد و انفجار… در آن شرایط همه قرآن میخواندند و ناله هم شنیده میشد ولی بیشتر همه قرآن میخواندند و شهادتین میگفتند، صداها به تدریج کمتر میشد، و بعد هم از بالا مثل اینکه یک جرثقیل آوردند که این طاق یکتکه را بردارند.
جرثقیل نتوانست سقف را بلند کند و زنجیرش پاره شد و دوباره این طاق افتاد روی آوار، البته در این شرایط افراد در لابهلای صندلیها قرار گرفته بودند. عبدالکریمی نماینده لنگرود، که در حال قرائت قرآن بود، در همین شرایط شاید با افتادن مجدد طاق، شهید شد. از بعضی دوستان دیگر هم صداهایی میآمد، بعداً متوجه شدم که تقریباً سرم روی سینه آقای باغانی بود و این بنده خدا داشت به لقاءالله میرفت. صداها، از هزاران نفری که روی پشتبام ایستاده بودند شنیده میشد، که هیچ کاری هم از دستشان برنمیآمد. گویا در فضای روی طاق گرد و خاک بوده، اینها با پاشیدن آب، قصد رفع کردن گرد و خاک را داشتند، غافل از اینکه این کار تمام منافذی که برای تنفس ما وجود داشت مسدود میکرد. با حدود ۴ ساعت، احساس کردم که مقداری راه تنفس ایجاد شد و دست چپم را از زیر خاک بردم بالا و دست مرا پیدا کردند.»
سعید شاهسوندی عضو سابق کمیته مرکزی سازمان مجاهدین میگوید که این انفجار توسط سازمان مجاهدین خلق طراحی و اجرا شدهاست و او و گروه دیگری که در جریان انجام این عملیات قرار داشتهاند در آن شب بیسیم سپاه را شنود میکردند تا از میزان موفقیت عملیات مطلع شوند. اجرای این عملیات را محمدرضا کلاهی به عهده داشت که خود از نیروهای خدماتی حزب بهشمار میآمد.
او پس از انفجار توانست فرار کند و بعد از آن راهی فرانسه شد و با اینکه از مجاهدین بریدهبود ولی به دلیل سابقهاش امکان زندگی علنی را نداشت تا سرانجام سال ۱۳۹۴ کشته شد. مدفن تعدادی از شهدای این واقعه در بخشی از قطعه ۲۴ بهشت زهرا قرار دارد که بعداً آرامگاه شهدای هفتم تیر در آن بنا گردید. امروزه در محل سابق دفتر مرکزی حزب جمهوری که در انفجار ویران شد مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی بنا شده است و زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشود.
محمدرضا کلاهی فرزند حسن متولد 1338، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران که نامبرده در حین وقوع حادثه متواری شده است.
سخنگوی سپاه نیز در مصاحبهای با ارائه توضیحات بیشتر در مورد نتایج تحقیقات گفت: ... بمب گذاری از ناحیه سازمان مجاهدین خلق، این گروه وابسته و مزدور آمریکایی، صورت گرفته است. شکل و نحوه کار هم به این طریق بوده که به وسیله یک عامل نفوذی به نام محمدرضا کلاهی که در میان کارکنان حزب جمهوری اسلامی نفوذ کرده بود ... این بمب گذاری صورت میگیرد ... این بمبگذاری خیلی ساده و به نوعی بوده که هر کسی میتوانسته این کار را انجام دهد، به جهت اینکه فرصت کافی داشته و یکی از بمبها را در زیر تریبون قرار داده، بمب دیگر را در کنار ستونی از سالن کار گذاشته ... بمبگذار در ارتباط با همان سالن کنفرانس و به عنوان یک کارمند معمولی و ساده کار میکرده است.
حجتالاسلام محمدی ریشهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران نیز در خاطرات خود آخرین و کاملترین اطلاعات منتشره درباره کلاهی را ارائه داده است: محمدرضا کلاهی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1357 به سازمان منافقین پیوست. ابتدا در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتی با خطدهی سازمان از انجمن اظهار بریدگی نموده، ضمن اینکه در همان مقطع با سازمان ارتباط تنگاتنگی داشته است، به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی ولی عصر (تهران) واقع در خیابان پاستور، شروع به فعالیت و بهتدریج با هدایت منافقین، وارد حزب جمهوری اسلامی میشود.
کلاهی از تاریخ 1359/9/1 در منزل شخصی فردی به نام سعید عباس مودبصفت، به عنوان مستاجر و به صورت انفرادی زندگی میکرده و بعضا افرادی را نیز با خود به منزل میآورده است. وی ساعت 7 صبح از خانه خارج و حدود 8 شب به خانه باز میگشت و در رفت و آمد بسیار محتاط و مرتبا خودش را چک میکرد و حتی برای رفتن به دستشویی، در اتاق خودش را قفل مینموده است.
وی چند روز قبل از انفجار حزب، کیف سامسونت خود را عوض کرده و یک کیف بزرگ را با خودش حمل مینموده و چون رفت و آمد وی در طول روز به حزب زیاد بوده، کمتر مورد بازرسی قرار میگرفت.
کلاهی پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی، متواری و در خانههای تیمی منافقین مخفی و نهایتاً از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد. در مقطعی که وی در ایران مخفی بود، گزارشهای متعددی مبنی بر محل اختفای وی در مناطقی از جمله جاده چالوس، روستای سیاهبیشه و قلعه میرفتاح در اطراف همدان، واصل که با مراجعه تیمهای عملیاتی، نتیجهای حاصل نشد.
گفته میشود کلاهی در سال 1370، نسبت به سازمان منافقین مسئلهدار شد و پس از جدایی از سازمان طی سال 1372 از عراق به آلمان گریخته است.
در این بمبگذاری ۷۳ تن دربردارنده ۲۷ نماینده مجلس، ۴ وزیر و ۱۲ معاون وزیر جان باختند.
سید محمد حسینی بهشتی - رئیس دیوان عالی کشور
رحمان استکی - نماینده شهرکرد در مجلس
محمدحسین صادقی - نماینده دورود و ازنا در مجلس و امام جماعت هفشجان
سیدمحمدباقر حسینی لواسانی - نماینده تهران در مجلس
سید رضا پاک نژاد - نماینده یزد در مجلس
علیرضا چراغزاده دزفولی - نماینده رامهرمز در مجلس
غلامحسین حقانی - نماینده بندرعباس در مجلس
محمدعلی حیدری - نماینده نهاوند در مجلس
سیدمحمدتقی حسینی طباطبائی - نماینده زابل در مجلس
عباس حیدری - نماینده بوشهر در مجلس
سیدشمس الدین حسینی نائینی - نماینده نائین در مجلس
سید محمد کاظم دانش - نماینده شوش و اندیمشک در مجلس
علی اکبر دهقان - نماینده تربت جام در مجلس
عبدالحمید دیالمه - نماینده مشهد در مجلس
غلامرضا دانش آشتیانی - نماینده تفرش و آشتیان در مجلس
سید فخر الدین رحیمی - نماینده ملاوی لرستان در مجلس
جواد شرافت - نماینده شوشتر در مجلس
میربهزاد شهریاری - نماینده رودباران در مجلس
قاسم صادقی - نماینده مشهد در مجلس
سید نورالله طباطبایی نژاد - نماینده اردستان در مجلس
حسن طیبی - نماینده اسفراین در مجلس
سیفالله عبدالکریمی - نماینده لنگرود در مجلس
عبدالوهاب قاسمی - نماینده ساری در مجلس
عمادالدین کریمی بیژنینژاد - نماینده نوشهر در مجلس
محمد منتظری - نماینده نجف آباد در مجلس
عباسعلی ناطق نوری - نماینده نور در مجلس
مهدی نصیری لاری - نماینده لارستان در مجلس
علی هاشمی سنجانی - نماینده اراک در مجلس
حسن عباسپور - وزیر نیرو
محمدعلی فیاضبخش - وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی کشور
محمود قندی - وزیر پست و تلگراف و تلفن
موسی کلانتری - وزیر راه و ترابری
جواد اسدالله زاده - معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی
عباس ارشاد - معاون دفتر آموزش سازمان بهزیستی
مهدی امین زاده - معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی
محمدصادق اسلامی - معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت بازرگانی
محمود تفویضی زواره - معاون وزارت راه و ترابری
هاشم جعفری معبری - معاون امور مالی وزارت بهداری
ایرج شهواری - معاون وزارت آموزش و پرورش
عباس شاهوی - معاون وزارت بازرگانی
حسن عضدی - معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالی
علی اکبر فلاح شورشانی - معاون اداری و مالی وزارت آموزش و پرورش
حبیبالله مهمانچی - معاون امور پارلمانی و هماهنگ وزارت کار
غلامعلی معتمدی - معاون رفاه تعاون وزارت کار
سید کاظم موسوی - معاون وزارت آموزش و پرورش
حسن اجارهدار - سردبیر نشریه عروة الوثقی
عباس ابراهیمیان - عضو حزب جمهوری اسلامی
علی اکبر اژهای - عضو دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی
علی اصغر آقازمانی - عضو حزب جمهوری اسلامی
محمود بالاگر - عضو حزب جمهوری اسلامی
حسن بخشایش - عضو حزب جمهوری اسلامی
محمد پور ولی - عضو حزب جمهوری اسلامی
رضا ترابی - عضو حزب جمهوری اسلامی
مهدی حاجیان مقدم - مسئول آموزش واحد مهندسی حزب جمهوری اسلامی
محمد خوش زبان - عضو حزب جمهوری اسلامی
علی درخشان - عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
جواد سرافراز - عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
حسین سعادتی - مسئول آموزش شهرستانهای حزب جمهوری اسلامی
حبیبالله مهدیزاده طالعی - عضو حزب جمهوری اسلامی
سید محمد موسوی فر - عضو حزب جمهوری اسلامی
محسن مولائی - عضو حزب جمهوری اسلامی
جواد مالکی - عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
عبدالحسین اکبری مازندرانی ساوی - عضو هیئت پنج نفره کشاورزی منطقه مازندران
حسین اکبری - مدیر عامل بانک کشاورزی
هادی امینی - عضو واحد مهندسین حزب جمهوری اسلامی
سید محمد پاک نژاد - عضو هیئت مدیره شرکت چوب و کاغذ
محمد رواقی - مدیرعامل شرکت فرش ایران
توحید رزمجومین - عضو هیئت مدیره گروه صنعتی ملی
علی اکبر سلیمی جهرمی - دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی
جواد سرحدی - مدیر عامل سازمان تعاون مصرف شهر و روستا
محمد حسن محمد عینی - عضو حزب جمهوری اسلامی
حبیب مالکی - فرماندار ایرانشهر
محمد علی مجیدی - مشاور عمرانی وزارت کشور