حکایت ایام کرونایی جزو بدیع ترین شنیده های آیندگان خواهد بود و این، خود قابل تأمّل هست و عجیب تر از خزان حاصل و ناشی از این ایام، جان دادن جانانی است که ماحصل مراجع ومآخذ علمی و حوزوی اين سرزمين كهن اند. در این جرگه،گاه و بیگاه خبری در شبکه های اجتماعی و اذهانِ آگاهان به دانش فقه می پیچد که غیر از صدق و کذبش به لحاظ ماهيتِ إخباري اش، فقط سویه صدقش، شنونده یا مخاطب را مؤثر نموده و حیران می سازد.
آشنایان به فقه اسلامی، آگاه و بصیر به این موضوع وگزاره مهم اند که ترسيم و تکمیل نظام اندیشه ای در بستر دانش فقه و اصول، سالیانی بس دراز می طلبد که آن خواهان، طی طریق نموده و معارف اصیل آن علم را از سرچشمه های نابش اخذ تلمذّي مداوم کند و لذا، این نظام اندیشه ای را به هر فردی یا محققی نمی توان بار نمود؛ چرا که تحمیل لوازم این صفت، در نوع خودش قواعد و ضوابطی را لازم دارد که یکی از آنها، داشتن توان اجتهادی و به کاربستن آن توان در استخراج و استنباط احکام شرعی با رعایت اصول مسلم فقاهت و شریعت اسلامی است و غیر از این توان که به مسامحه از آن، می توان به ملکه اجتهادی یاد کرد،داشتن قلم و بیان وافی به مقصود مخاطبین و جامعه هدف، ضرورتی دیگر است.
ناگفته پيداست كه دارندگان آن ملکه و صاحبان قلم و بیان مزبور، در مجامع دانشگاهی و حوزوی حضور داشته و خواهند داشت. اما در این دایره دوار برخی از این افراد آنچنان بروز و نفوذ می یابند که محاسن اخلاقی و معارف عرفی جامعه معاصر شان را، نیک دریافته و نیک به آن پای بند بوده و عامل به آن می شوند! اینان در این چرخه دوار، نمی چرخند، بلکه آن چرخه را به دور خود می چرخانند تا از زاویه دیگر مراجعت به علم و اخلاق محقق گردد. حال، اگر مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید عباس موسويان را در عداد این اشخاص اخیرالوصف قرار دهیم، بیراهه نرفته ایم و گزاف نگفته ایم!
ایشان، واجد نظام اندیشه ای خاصی بودند که غالبا آثارش به زیور طبع، آراسته گردیده و آنچنان، مسایل غامض و مستحدث را به بیانی روشن، تبیین می نمودند که نه تنها مخاطب، به مسیری معلوم رهنمون می شد، بلکه حاصل نظام اندیشه ای وی را در می یافت و به این گفته نزدیک می شد که دارنده این نظام اندیشه ای، فقیهی نظریه پردازو آشنا به دستگاه استنباطی و مستظهر به تراث جامع و ناطق شیعه و نیز واجد ادبیات رسا با الگوی نگارشی و ترتیبی منحصر به فرداست.
در حیطه فقه بانکی و الگوی بانکداری اسلامی، اسم ورسمشان زبانزد بود و مطالعه آثارش خواننده را مجذوب ادبیاتی می کند که سیر تکوینی و در مواردی تاسیس الگوی مذکور، مشهود است و در کنار این توان اجتهادی و بنان اندیشه نگارش، حجب و حیایی داشت ستودنی و به غایت، دخور تأمل.
هیچ وقت از خاطرم نمی رود روزی که با ایشان تماس تلفنی برقرار کرد چنان جواب سلامم را داد و آنچنان خواسته ام را شنید و اجابت کرد که بی درنگ بر خود لرزیدم که مگر می شود از فردی، آخرین نسخه کتاب نزدیک به انتشار را خواست و آن فرد به تمام و کمال برایت ارسال نماید. آیا جز این است که این فرد را غیر از مجتهد صاحب سبک و نظریه پرداز فقه مستحدثات، سیدی محجوب بنامیم که این وصف را از برادرم جناب دکتر سید احمد حبیب نژاد به عاریه گرفتم که زیبا و متین، در محلش به کار رفت.
*دکتر ابوالفضل احمدزاده پژوهشگر فقه اسلامی