به گزارش «تابناک»، بزرگترین مثالهای Commodityها، فلزهای با ارزش همانند طلا، نقره و پلاتین؛ مواد خام همانند نفت، گاز و کربن و محصولات غذایی همانند دانههای قهوه،گندم، سیب زمینی، قند و گوشت هستند. Commodityها معمولا ورودیهایی (مواد اولیهای) برای تولید جنسهای دیگر هستند. اصطلاح کامودیتی (Commodity) یا کالای اولیه، ابتدا توسط اقتصاددانها مطرح شد.
در زبان عمومی اقتصاد، معمولاً کامودیتی را به کالا ترجمه میکنند.
به عنوان مثال، Commodity Market به بازار کالا ترجمه میشود. همچنین کلمهی کالا در عبارت بورس کالا هم، در مقابل واژهی Commodity مورد استفاده قرار گرفته است.
با این حال از آنجا که در مدیریت و بازاریابی، معمولاً واژهی کالا در مقابل خدمت قرار میگیرد و ما واژهی Goods را هم مانند واژهی Commodity به کالا ترجمه میکنیم، در حوزهی مدیریت و بازاریابی از واژهی کالای اولیه و یا شکل فارسی همان واژهی انگلیسی (کامودیتی) استفاده میشود.
وقتی یک کالا یا خدمت در تمام بازار خود، دارای ویژگیهای کیفی تقریباً یکسانی باشد و جز قیمت نتوان تفاوت دیگری بین نمونههای آن یافت، اصطلاحاً به آن کالا، کالای اولیه یا کامودیتی میگویند.
ویژگی اصلی آن ها قیمت است.این بازار کاملا به عرضه و تقاضا وابسته است. Commodityها اکنون هیچ تولیدکنندهای در بازار ندارند، تمام شرکتها یکسان هستند و تفاوت خاصی در بین آنها به چشم نمیخورد. بنابراین قیمت بر اساس فرصتهای بازاری و تقاضا تنظیم شده است و این واقعیت باعث شده تا دلالان زیادی پا به این عرصه بگذارند.
ویژگی دیگر Commodityها، داشتن معیار و استاندارد اندازهگیری است. هر Commodity باید چیزی را داشته باشد که برای هر واحد همانند وزن، چگالی، اندازه و باقی موارد معمول و یکسان باشد. به همین علت است که برخی محصولات همانند الماسها Commodity نیستند.
الماسها منحصر به فرد و یکتا هستند و ویژگیهایی مانند اندازه، برش، چگالی و رنگ دارند که با هر جواهر دیگر متفاوت است و این ویژگیها در مکانیسم های پولی به کار میروند.
Commodityها چگونه به پول مرتبط میشوند؟ در واقع Commodityها روشی برای پرداخت بوده اند! در گذشته و قبل از اینکه روابط بازاری در جامعه برقرار شود، از دام و اقلام گران بها مانند مروارید برای پرداخت قیمت کالاها و سرویسها استفاده میشد. کمیبعدتر، فلزات ارزشمند مخصوصا نقره و طلا، جای دیگر کالاها را گرفت. برای مدتی طولانی، پول تعهدی بود که مالکیت مقداری طلا را تایید میکرد. اما در سال ۱۹۷۱ همه چیز تغییر کرد.
قانون نیکسون که به عنوان شوک نیکسون شناخته میشود همه چیز را عوض کرد. امروزه هیچ یک از ارزهای فیات با طلا پشتیبانی نمیشوند و باید در نظر گرفت که تقریبا هیچ ارزی نمیتواند تعهداتش را عملی کند زیرا که انتشار پول بسیار بیشتر از ذخایر بینالمللی است و طلا فقط به کشورها کمک میکند تا اقتصاد و گردش مالی خود را حفظ کنند. آیا ارز رمزها یک Commodity هستند؟ بیشتر ارزها و اغلب ارزهای دیجیتال هیچ پشتوانهای ندارند. در حقیقت، اغلب ارزهای دیجیتال به هیچ Commodity خاصی مرتبط نیستند و فقط زمانی قیمت دارند که مردم ارزش آنها را قبول داشته باشند.
در ابتدای کار، ارزهای دیجیتال از سیستم پول فیات استفاده میکردند؛ اما این سیستم با در نظر گرفتن غیرمتمرکز شدن و ناشناس بودن آنها کمی تغییر کرد. ارزش این ارزها به اجتماعی که از ارزهای رمزنگاریشده استفاده میکنند وابسته است و اگر تعداد کاربران نسبتا بالا باشد، جنسها را میتوان با این ارز فروخت. این ارزها به اندازه کافی ایمن و پایدار هستند و حتی اگر ارزهای دیجیتالشده معادلی در دنیای واقعی نداشته باشد، باز هم ارزشمند خواهند ماند. آیا Commodityها راه بدی برای سرمایه گذاری هستند؟ خیر!
اگرچه Commodityها جایگاه مستحکم خود را در سیستم اقتصادی از دست دادهاند، هنوز هم یک ابزار اقتصادی عالی محسوب میشوند. آنها محصولاتی هستند که مردم و صعنت همیشه به آن ها نیاز دارند و ما نمیتوانیم این چیزها را حذف یا با موارد دیگر جایگزین کنیم؛ بنابراین ما از آنها بارها و بارها استفاده خواهیم کرد و تقاضای ما زیاد کاهش نخواهد یافت. به علاوه، Commodityها به اندازه باقی موارد اقتصادی دیگر آسیب نمیبیند.
امروزه رمزارزها بیشتر و بیشتر مورد بررسی و پیگرد قرار میگیرند و هنوز روی این موضوع که آن ها فقط حباب هستند بحث میشود، ولی برای یک شهروند معمولی بسیار عادی است که کمیطلا داشته باشد و در واقع همه ارزشهای جدید در واقع همان چیزهای فراموش شده قدیمیهستند و به همین علت شرکتهایی همانند GoldMint توصیه میکنند که به اصل قدیم خود و زمانی که طلا یک ارزش بازاری محسوب میشد، بازگردیم.
منبع: اقتصاد برتر