به طور کلي در مواجهه با تخلفات دو راه وجود دارد: تکيه بر کنترل دروني نظير تقوا و دعوت به انابه به درگاه خداوند و به تعبير حضرت امام (ره) عالم را محضر خدا ديدن، و ديگر تکيه بر کنترل بيروني به نحوي که فرد از عکس العملهاي بيروني در مقابل تخلف خود واهمه داشته باشد. در اسلام بر هر دوي اين امور تکيه شده است. البته تکيه بر تقواي صرف براي بسياري از مردم و مسئولان کفايت ميکند، اما متأسفانه بيپروايي عدهاي جز با اهرم کنترل خارجي قابل مهار نيست.
اگر قرار بود کار با نصيحت تنها پيش برود، امروز نبايد مسئول تجملگرا در کشور وجود داشت. امام امت و رهبر انقلاب دهها بار بر پرهيز از تجملگرايي تأکيد کرده و هر دو به اعتراف دوست و دشمن، خود دقيقا به توصيه خود عامل بودهاند، اما در طول اين سي سال، اين توصيهها هرگز از سوي گروهي از مسئولان مورد توجه قرار نگرفته است.
اما اگر بخواهيم از ابزارهاي بيروني استفاده کنيم، آيا ميتوان از در خطر قرار دادن آبروي افراد متخلف، به عنوان اهرمي براي کنترل آنان استفاده کرد؟ آبرو بردن چنان در درگاه الهي گناه بزرگي به شمار ميآيد که يکي از چند گناهي است که طبق روايت، خداوند براي مجازات مجرم تا قيامت صبر نميکند و آبروي شخص آبروبرنده در همين دنيا توسط ديگري لگدمال ميشود و به عبارت ديگر بخشي از تاوان بايد در همين دنيا داده شود. اما بايد توجه داشت که اين در جايي است که آنچه شخص انجام داده، عملي فردي بوده است، ولي آبروي کسي که با تخلف خود به حقوق ديگران تجاوز کرده، آرامش رواني را از جامعه گرفته و در مسير اعتلاي جامعه اسلامي سنگ اندازي ميکند محترم نيست که نمونه آن در مورد برخورد اميرالمؤمنين (ع) با ابن هرمه در بخش گذشته آورده شد...
ادبياتي که برخي فرماندهان نيروي انتظامي براي وضعيت اطراف مدارس دخترانه و يا پاركهايي که در دل شهر واقع شده، به کار ميبرند درباره وضع موجود کاملا گوياست: "اطراف مدارس دخترانه «پاکسازي» شده است" و يا "پاركها براي رفت و آمد خانوادهها «پاکسازي» شده و «امن» است". اين مانند آن است که شرکت آب هر روز اعلام کند آب تهران امروز سمي نيست. گويي جامعه هم پذيرفته است که اصل اولي، ناامن بودن پارک و يا اطراف مدارس دخترانه است مگر آنكه مأموران قبلا منطقه را پاکسازي کرده باشند. مگر پارک جز براي آرامش و استراحت مردم ساخته شده است و مگر فرستادن دختر نوجوان خود تا مدرسه يا براي خريد با آرامش کامل، از حقوق اوليه مردم نيست؟...
با کمک نيروي انتظامي، در «سراسر کشور» از مزاحمان خياباني به نحو نامحسوس تصويربرداري شده و «بدون پوشاندن چهره» نمايش داده شوند. تصور کنيد که برنامهاي مثلا تحت عنوان «مزاحمان خياباني خود را ساعت 10 شب ببينند» چند روز در هفته پخش شود و تصاوير مزاحمان در بيابان و خيابان و بعضا با طعمهگذاري، از مناطق دور و نزديک و کوچک و بزرگ، از آق قلا گرفته تا فسا، و از سنندج گرفته تا طبس پخش شود، آنگاه معلوم ميشود که تاکنون از چه نيروي عظيمي براي ايجاد آرامش رواني مردم استفاده نشده است. اگر چنين برنامهاي به طور جدي در سيما دنبال شود، پس از چند هفته مشکل اساسي پيداکردن سوژه خواهد بود.
چند ماه پيش، و نيز ماه گذشته، در همان برنامه «چراغ خاموش» تاثير شگرف چنين روشي ولو به طور «ناقص» ـ زيرا طبق قانون فعلي رسانه ملي مجاز به پخش چهره متهمان نيست ـ تجربه شد. در يكي از اين برنامهها مزاحمان خياباني كه براي بانوان مزاحمت ايجاد ميكردند با پوشاندن چهره به تصوير کشيده شدند. چنان لرزهاي بر اندام مزاحمان افتاده بود كه به رغم اينكه مصاحبهگر بارها تأکيد ميکرد كه چهره شما به صورت شطرنجي نمايش داده ميشود به التماس افتاده بودند. مجري برنامه تعبير زيبايي كرد: اينها به صغير و كبير رحم نميكنند...
البته يک نکته را نبايد از نظر دور داشت و آن اين است که مردم را نميتوان از ابتدا و با شتاب به دو دسته مزاحم و غير مزاحم تقسيم کرد. بسياري از کساني که ما «مزاحم» ميناميم به دليل نداشتن تربيت صحيح و يا عدم توجه به زشتي آنچه انجام ميدهند چنين رفتاري از خود بروز ميدهند و در واقع کسي آنان را آگاه نکرده است. (برخي از متلکپرانان امروز، وقتي ازدواج ميکنند تازه ميفهمند که مزاحمت براي ناموس مردم چقدر زشت بوده است). بسياري از اين افراد چه بسا با نصيحت مشفقانه از اقدامات خود دست بردارند. بنابراين عملي کردن پيشنهاد فوق بايد پس از دادن آموزش کافي از سوي رسانه ملي و با اعلام قبلي انجام شود...
نقش مهمي که مجلس هشتم در اين زمينه ميتواند ايفا کند، اين است که قانوني را به تصويب برساند تا اجازه دهد تصوير کساني ـ مانند لاييکشان و مزاحمان خياباني ـ که در «ملأ عام» آرامش مردم را به هم ميزنند و يا به اموال عمومي آسيب ميرسانند به وضوح نمايش داده شود. طبق قانون کنوني، اعلام نام و نشان دادن تصوير متهم تنها پس از اثبات جرم در دادگاه امکان پذير است. آنچه لازم است لباس قانون بپوشد، اين است که وقتي جرمي در مقابل دوربين و چشم مردم انجام ميشود، از نظر جواز پخش چهره متهم، مانند فردي باشد که جرمش در دادگاه اثبات شده است.
اما «راهحل دوم» براي برخورد با برهم زنندگان آرامش رواني مردم مانند مزاحمان خياباني، تشکيل پروندههاي الکترونيکي «کارنامه سلامت رفتاري» است. کساني که در حين مزاحمت از آنان فيلم گرفته شده، تخلفشان در «کارنامه سلامت رفتاري» نيز درج شود. ارائه چنين کارنامهاي براي استخدام و گرفتن هر نوع مجوز کار و بسياري فعاليتهاي ديگر الزامي شود. همچنين خانوادهاي که قصد شوهر دادن دختر خود را دارد بتواند از خواستگار، چنين کارنامهاي را طلب کند و ارائه آن هنگام ثبت ازدواج الزامي باشد. دهها طرح تشويقي و تنبيهي مبتني بر «کارنامه سلامت رفتاري» ميتوان ارائه کرد. مثلا کساني که کارنامه سلامت رفتاريشان هيچ مشکلي ندارد، يک ماه از مدت خدمت سربازيشان کاسته شود...
متن کامل را در ستون «يادداشت» بخوانيد.