سلام بر کفشهاي کهنهات که مايه کرامت شيعهاند.
سلام بر عباي پر وصلهات که سبب شرافت شيعهاند.
سلام بر دستهاي پينه بستهات که بوسه گاه ملائک مقرّب خداست...
سلام بر بازوان تنومندت وقتي خيبر را از جاي برکندي.
سلام بر تو وقتي که در حلقه کوچک دستان کودکي يتيم جاي ميگرفتي!
سلام بر دستان يداللّهيات وقتي در خندق، «عمر بن عبدود» را به خاک افکندي و بر سينه او نشستي.
سلام بر تو وقتي براي دلخوشي طفلي بيسرپرست، مرکب او شدي و او را بر دوش خود نشاندي!
سلام بر تو وقتي در «ليلة المبيت» در بستر محمد(ص) خوابيدي و به استقبال مرگ رفتي و مرگ از ابهت تو گريخت.
سلام بر تو وقتي ريسمان به گردن به مسجدت ميبردند و تو براي رضاي خدا خاموش بودي!
سلام بر تو وقتي از هيبت ذوالفقارت دشمنان دونت برهنه شدند تا در پناه سپر حيايت حياتشان محفوظ بماند.
سلام بر تو وقتي همسرت را پيش چشمانت سيلي زدند و ذوالفقارت براي حفظ دين محمد(ص) در غلاف بود!
سلام بر تو وقتي در مشرق دستان پيامبر خدا در غدير بوسعت عالم طلوع کردي
سلام بر تو وقتي استخوان در گلو و خار در چشم يک ربع قرن آفتاب خانهات بودي!
سلام بر تو وقتي اوّلين گرويده به دين محمد (ص) بودي
سلام بر تو وقتي چهارمين خليفه بعد از محمد(ص) شدي!
سلام بر تو وقتي چشم فتنه را در آوردي در حالي که هيچ کس ديگري قادر بر آن نبود
سلام بر تو وقتي در کوچه هاي کوفه توشه نان و خرما بر دوش طعام درماندگان را شبانه قسمت ميکردي!
سلام بر تو وقتي داماد رسول خدا شدي
سلام بر تو وقتي نگين انگشتري حضرت خاتم (ص) را شبانه در خاک تيره پوشاندي!
سلام بر تو وقتي که جهان اسلام در چمبره حکومت عدالت پرورت بود
سلام بر تو و قتي در دادگاه اسلامي کنار مرد مسيحي نشستي و قاضي رأي بر ضد ّ تو داد و تو بيهيچ مقاومتي به حکم او تن در دادي!
سلام بر تو وقتي خزانه دار اموال جهان اسلام بودي
سلام بر تو وقتي که آهن گداخته در دست برادر نيازمندت عقيل گذاشتي تا به سوي بيت المال دراز نشود!
سلام بر تو وقتي که مشعل عدالت را بر افروختي
سلام بر تو وقتي شمع بيت المال را خاموش کردي!
سلام بر آه
سلا بر چاه
سلام بر نان جو
سلام بر نمک
سلام بر فدک...
يا مجمع الاضداد
سلام بر تو روزي که در کعبه، زاده شدي و روزي که در محراب، زندگي فاني را وداع گفتي و روزي که «قسيم النّار والجنة» خواهي بود.
از مکه نسيمي به سماوات وزيده است
از کعبه خمي مي به خرابات رسيده است
مقصود دعا روح مناجات رسيده است
از عرش خدا عين عبارات رسيده است
جز دست علي کيست نگهدار ضعيفان؟
نويسنده: دكتر عليرضا مخبر دزفولي