سایت حزب اعماد ملی(سحام) نوشت:
اخيراً يكي از بانوان محترم و علاقهمند به كارهاي خيرخواهانه كه در انجمنهاي خيريه متعددي فعاليت دارد و سالهاست كه در انجمنهاي خيريه و همچنين دانشگاه با بنده همكار بوده است، با مراجعه به اينجانب خبر از وقوع حادثه اسفناكي در خصوص سه نفر از كودكان يتيم تحت سرپرستي سازمان بهزيستي در «مركز نگهداري كودكان مهر زنجان»، واقع در خيابان دانشسرا، جنب انبار گندم داد. ابتدا براي اينجانب باور كردني نبود، ولي با توجه به شناختي كه از اين بانوي محترم داشتم در صدد تحقيق در اين زمينه برآمدم و با كمال تأسف به طور مستند، اطلاع حاصل كردم كه بر روي بدن سه نفر از كودكان يتيم اين مركز به نامهاي زهرا، مريم و محمدمهدي داغ گذاشته شده است. بعد از تلاش بسيار موفق به تهيه عكس از بدن مجروح اين كودكان شدم كه در اين عكسها به وضوح مشاهده ميشود كه بر اثر داغي كه بر بدن اين كودكان گذاشته شده، صورت زهرا و پاي مريم و گردن محمدمهدي سوخته شده است!
بعد از مشاهده اين عكسها چندين روز به شدت ناراحت بودم و روز و شب را با ناراحتي و حزن و اندوه شديد سپري ميكردم. ابتدا قصد داشتم كه فقط از طريق مراجع قانوني به پيگيري موضوع بپردازم، ولي به هنگام مطالعه در منابع اسلامي در خصوص رعايت حقوق يتيمان، در نهجالبلاغه به خطبه معروف علي(ع) برخوردم كه در شأن نزول آن آوردهاند: «روزي به آن حضرت خبر دادند كه عدهاي از طرف معاويه به شهر«انبار» واقع در مرز عراق و شام، حمله كرده و مرتكب جناياتي شدهاند. امام(ع) با حال غضبناك آنچنان كه دامن عبايش به زمين كشيده ميشد از كوفه خارج شد تا به«نخيله»كه منزلگاهى نزديك كوفه بود رسيد، و بر روى تپهاى ايستاد و در اجتماع مردم اين خطبه را خواند: «به من خبر رسيده كه يكى از مهاجمان به خانه زني مسلمان و زني غيرمسلمان كه در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده وارد شده و خلخال و دستبند، گردنبند، و گوشوارههاى آنان را از تنشان بيرون آورده است...در حالى كه هيچ وسيلهاى براى دفاع جز گريه و التماس كردن نداشتهاند،... حال اگر به خاطر اين حادثه مسلمانى از روى تأسف بميرد ملامت نخواهد شد، و از نظر منسزاوار و شايسته است!»
از اين مواجهه علي(ع) چنين بر ميآيد كه حكومت در قبال جان و مال همه شهروندان جامعه اسلامي اعم از مسلمان و غيرمسلمان مسؤول است و بايد پاسخگوي تعدي نه تنها به جان، بلكه به مال يك زن يهودي در مرزهاي وطن اسلامي نيز باشد. علي(ع) معتقد است كه اگر به خاطر ربوده شدن جواهرات يك زن يهودي تحت حمايت حكومت اسلامي، يك مسلمان از شدت ناراحتي بميرد سزاوار و شايسته است.
يقيناً جسم و جان سه كودك يتيم و مسلمان، كمتر از جواهرات يك زن يهودي نيست و بايد در صورت هر گونه تعدي به آن، مسؤولان مربوطه پاسخگو باشند. از اين رو تصميم گرفتم كه اين عكسها را در هفتهنامه بهارزنجان منتشر كنم تا شايد اطلاع افكار عمومي و حساسيت آنها مانع وقوع حوادث مشابه در آينده شود و مسؤولان استان و كشور احساس مسؤوليت كنند و در صدد پاسخگويي بر آيند. اما با كمال تأسف بعد از گذشت يك هفته از انتشار اين خبر كوچكترين اقدامي از سوي مقامات استان به منظور پاسخگويي در قبال اين فاجعه دردناك انجام نشده است.
در پيمان جهاني حقوق كودك كه داراي يك مقدمه و54 ماده است و در 41 ماده آن حقوق كودك را مطرح مي سازد و13ماده آن در باره چگونگي اجراي آن در هركشور ميباشد بر ضرورت تكريم كودك تأكيد فراوان شده است. با توجه به تعهد ايران در قبال پيمانهاي بينالمللي و تعهد كشور براي رعايت آنها، بر اساس لزوم و وجوب وفاي به عهد در فقه اسلامي عمل به اين تعهدات علاوه بر ضرورت عمل به ميثاقهاي بينالمللي شرعاً نيز واجب است.
در ماده 19 اين پيمان تحت عنوان «منع بدرفتاري با كودك» آمده است: «دولت ها موظف هستند كودك را از هر نوع بدرفتاري والدين يا سرپرستان ديگر محافظت كنند و براي جلوگيري از هر نوع سوء استفاده ازكودك، اقدامات مناسب اجتماعي را انجام دهند.»
همچنين در ماده20 تحت عنوان «كودكان بيسرپرست» آمده است: «دولتها بايد به كودكان محروم از خانواده كمك كنند و جايگزين مناسبي براي آنان تعيين نمايند.»
همچنين در ماده37 تحت عنوان «منع شكنجه» آمده است: «هيچ كودكي نبايد مورد شكنجه، رفتارستمگرانه و بازداشت غيرقانوني قرارگيرد. مجازات اعدام و حبس ابد در مورد خلافكاريهاي كودكان زير18سال، ممنوع است.»
حال با توجه به سكوت مقامات استان اعم از استاندار، فرماندار زنجان، مديركل بهزيستي و ديگر مقامات مسؤول در قبال اين فاجعه دردناك، از عاليترين مسؤولان كشور انتظار ميرود كه با نهايت دقت اين موضوع را بررسي كنند و به افكار عمومي پاسخ دهند كه چرا در حيطه مديريتي مسؤولان استان زنجان چنين فاجعهاي رخ داده است؟ اين فاجعه از چنان اهميتي برخوردار است كه ضرورت دارد براي بررسي و رسيدگي به آن يك كميته حقيقتياب كه در آن مطبوعات و ديگر رسانههاي خبري نيز حضور داشته باشند تشكيل و بعد از كشف حقيقت، پاسخ قانعكنندهاي به افكار عمومي داده شود. همچنين از ائمه جمعه كه در باره بسياري از مسائل بسيار كوچك و ساده موضعگيري ميكنند انتظار ميرود كه در خطبههاي نمازجمعه به اين موضوع مهم بپردازند و خواستار رسيدگي به آن شوند. باور كنيم كه اگر امام جمعهاي به هنگام خواندن خطبههاي نمازجمعه از شدت درد و ناراحتي در قبال اين فاجعه، عمامه بر زمين بكوبد و فرياد برآورد شايسته ملامت نخواهد بود، بلكه اين عمل او سزاوار و شايسته تمجيد خواهد بود.
ضرورت تكريم ایتام در قرآن كريم
در تفكر اسلامي بر ضرورت تكريم ايتام تأكيد فراوان شده و در قرآن كريم بياعتنايي به يتيمان و راندن آنان،علامت كفر و نفاق نشانه تكذيب دين و روز قيامت دانسته شده است.
خداوند متعال در يكي از آيات قرآن كريم ميفرمايد: «آيا ديدي آن را كه دين و روز قيامت را دروغ مي پندارد؟ پس او كسي است كه يتيم را از خود مي راند.»1
و در جاي ديگر بر سبيل ملامت ميفرمايد: «چنان نيست كه شما خيال ميكنيد، بلكه شما يتيمان را گرامي نميداريد و يكديگر را بر اطعام مستمندان تشويق نميكنيد.»2
و در آيهاي ديگر از احسان به يتيمان با عنوان ميثاق الهي ياد ميكند و ميفرمايد: «[و به ياد آوريد] زماني را كه از بنياسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را نپرستيد و نسبت به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكي كنيد... .»3
و در آيهاي ديگر از نيكي به يتيمان بهعنوان مصداق بارز نيكي ياد ميكند و ميفرمايد: «نيكي[تنها] اين نيست كه به هنگام نماز صورت خود را به سوي مشرق و مغرب كنيد، بلكه نيكوكار كسي است كه به خدا و روز رستاخيز و فرشتگان و كتاب آسماني و پيامبران ايمان آورد و مال خود را با تمام علاقهاي كه به آن دارد به خويشاوندان و يتيمان و از كارافتادگان و ... انفاق كند... .»4
عنايت ويژه به يتيمان در سنت نبوي و سيره معصومين(ع)
در سنت نبوي و سيره معصومين(ع) نيز بر ضرورت توجه خاص و تكريم يتيمان سفارشهاي اكيدي رسيده است. پيامبر اكرم(ص) هرگز نميتوانست ناراحتي كودكان يتيم را تحمل كند، فلذا در اين زمينه فرمود: «... هرگاه كودك يتيمي گريه كند اشكهاي او در كف پر مهر و محبّت خداوند رحمان ميريزد و خداي تعالي ميفرمايد: چه كسي اين يتيمي كه پدرش را از دست داده(و اكنون زير خاك آرميده) به گريه درآورده است؟ هر كس او را آرام كند بهشت از آن اوست.»5
در حديثي ديگر از پيامبر اكرم(ص) آمده است: «هنگامي كه كودك يتيم گريه مي كند عرش خدا به لرزه در مي آيد. خداوند به فرشتگانش مي فرمايد: اي ملائكه من! چه كسي اين يتيم را كه پدرش در خاك پنهان شده است به گريه درآورد؟ ملائكه مي گويند: خدايا! تو آگاهتري. خداوند مي فرمايد: اي ملائكه من! شما را گواه ميگيرم كه هر كس گريه او را خاموش و قلبش را خشنود كند من روز قيامت او را خشنود خواهم كرد.»6
روزي پيامبر اكرم(ص) در راه اصلي مدينه ميگذشت، چند كودك را ديد كه طفلي را در ميان گرفتهاند و او را بهخاطر نداشتن پدر سرزنش ميكنند و ميگويند، تو پدر نداري، ولي پدر ما فلان است كه داراي شأن و مقام ميباشد. كودك يتيم بناي گريستن گذاشت. پيامبر اكرم(ص) نزد او رفت و پرسيد: «چرا گريه ميكني؟ گفت: من پسر فلاني هستم كه در جنگ احد كشته شد، مادرم شوهر كرد و مرا از خود راند و خواهرم نيز فوت كرده است.» پيامبر رحمت(ص) او را نوازش و آرام كرد و سپس فرمود: اگر پدرت را كشتند، من پدر توام و همسرم مادرت، فاطمه هم خواهرت است. كودك خوشحال شد و فرياد برآورد، هان! اي كودكان، اكنون مرا سرزنش نكنيد كه پدر و مادر و خواهر من از همه شما بهتر و برتر است، سپس حضرت او را به فاطمه(س) سپرد. حضرت فاطمه(س) نيز او را نوازش و پاكيزه كرد و لباسي پاك بر او پوشانيد و تا رحلت پيامبر(ص) در خانه حضرت فاطمه(س) بود.7
علي(ع) نيز نهايت سعي خويش را براي رعايت حال يتيمان ميكرد و ميفرمود: «هر مرد و زن باايماني كه از روي مهرباني دست خود را بر روي سر يتيمي بكشد خداي متعال به عدد هر مويي كه دست خود را روي آن ميگذارد يك ثواب براي او مينويسد.»8
علي(ع) در بستر احتضار و شهادت بر رعايت حال يتيمان تأكيد كرد و فرمود: «خدا را خدا را در مورد يتيمان، نكند آنها گاهي سير و گاهي گرسنه بمانند، نكند آنها در حضور شما در اثر عدم رسيدگي از بين بروند!»9
با توجه به آيات قرآن كريم و روايات منقول از پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين(ع) بايد با ايتام به نيكي و مهرباني سخن گفت و رفتار كرد و به شيوه پسنديده آنان را اطعام و پوشاك داد و در همه احوال آنان را گرامي داشت، هيچگاه نبايد آنان را آزرد و يا با خشونت با آنان برخورد كرد و با تندي آنان را از خويش دور نمود.
در قرآن كريم آمده است: «با يتيمان سخن نيكو و دلپسند بگوييد، آنان را اطعام كنيد، آنها را گرامي داريد و به آنان پناه دهيد و هرگز آنان را آزرده خاطر و از خود دور نكنيد.»10
آيتالله شيخ يوسف صانعي از مراجع عظام تقليد در پاسخ به سؤالي توسط نماينده صندوق كودكان سازمان ملل متحد(يونيسف) در جمهوري اسلامي ايران در خصوص كودكآزاري گفتهاند: «كودكآزاري نه تنها به عنوان آزار و اذيت انسانها كه حرام و جرم و گناه است، و نه تنها به عنوان اذيت موجود زنده جانداري كه اذيت را با جان خودش و با غريزه خودش درك ميكند كه مورد تهديد و عذاب الهي و قرار گرفتن آزار دهنده آنها در آتش جهنم، حرام ميباشد، بلكه حرمت و گناه ويژه و خاص خود را دارد، چون آزار آنها سخت خلاف عواطف و وجدان بشري و علاقه انساني بوده و هست و آزار كساني است كه توان دفاع از خود را نداشته و ندارند و بايد به خداي بزرگ و مهربان و قادر و انتقام گيرنده از ظلم مظلومان از اين گناه پناه برد و از ذات باري تعالي و رب العالمين درخواست ريشهكن شدن آن و زنده شدن فرهنگ و عواطف انساني را نمود.»11
*عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي زنجان
ارجاعات:
1. ماعون / 1 و 2.
2. فجر / 17 و 18.
3. بقره / 83.
4. بقره / 177.
5. تفسير فخررازي، ج 31 / صفحه 220.
6. تفسير مجمع البيان، ج 10 / صفحه 606.
7. مستدرك الوسائل، محدث نورى، ج 2، ص 474، مؤسسه آل البيت، قم. علي اميرخاني- مركز فرهنگ و معارف قرآن
8. ثواب الاعمال، صفحه 237.
9. نهج البلاغه صبحي صالح، صفحه 421، وصيت 47.
10. ماعون/ 2. همچنين رجوع كنيد به نساء/ 8 و 127، انسان/ 8 ، فجر/ 17، ضحى/ 6 و 9.
11. پايگاه اطلاعرساني فقهالثقلين، پاسخ به سؤال كريستين سالازار ـ فولكمن، نماينده صندوق كودكان سازمان ملل متحد(يونيسف) در جمهوري اسلامي ايران.