يكي از مسائلي كه همواره در انتخابات رياست جمهوري مطرح بوده و از آن به عنوان عاملي جهت هدايت آراي مردم و نخبگان به سبد كانديداي خاصي استفاده ميشود نظر و رأي مثبت مقام معظم رهبري نسبت به يك كانديداي خاص است.
اين در حالي است كه رهبري معظم انقلاب تاكنون حداقل دو بار به صورت علني بر مخفي بودن رأي خويش تأكيد كردهاند. ايشان در سخنراني خود در مشهد مقدس و در ابتداي سال جديد فرمودند: «درباره موضع رهبري در مورد انتخابات، گمانهزني و شايعه و اينها همشيه بوده و خواهد بود... بنده يك رأي دارم، آن را در صندوق مياندازم. به يك نفري رأي خواهم داد، به هيچ كس ديگر هم نخواهم گفت...» همچنين در سخنان اخير خود در مرقد حضرت امام خميني فرمودند: «بنده در اين انتخابات يك رأي بيشتر ندارم، آن رأي را هم به نظرم ميرسد كه كسي به طور مشخص نميداند.»
تاكيد ايشان بر اين مسأله از يك پشتوانهاي نظري و يك منطق مديريتي برخوردار است. كه به آنها اشاره خواهيم كرد:
پشتوانه نظري
در نگاه فقهي ايشان رأي و نظر مردم يكي از پايههاي مشروعيت حكومت اسلامي است و بر اين اساس است كه در سخنان خود در مشهد ميفرمايند: «به هيچ كس ديگر هم نخواهم گفت كه به كي رأي بدهيد، به كي رأي ندهيد؛ اين تشخيص خود مردم است.» و يا در سخنانشان در مرقد مطهر امام تاكيد كردند كه: «من به كسي نميگويم، نگفتهام و نخواهم گفت به چه كسي رأي بدهيد، به چه كسي رأي ندهيد؛ رأي من مربوط به خود من است. اين مال ملت است.» اين تأكيدات چنانچه گفته شد بر اساس جايگاه فقهي رأي مردم در حكومت اسلامي از منظر ايشان است.
منطق مديريتي
نكته ديگري كه به عنوان پشتوانه تأكيد بر مخفي بودن رأي و نظر رهبري مطرح است، جايگاه و منطق مديريتي و رهبري جامعه است. به عبارتي در صورت اعلام نظر رهبري در حمايت از يك كانديداي خاص، ميدان انتخابات پيش از آنكه جايگاهي براي رقابت نامزدهاي مختلف باشد به ميداني براي تأييد يا رد مواضع رهبري تبديل خواهد شد و اين مسألهايست كه هيچ نظام مديريتي و حكومتي بدان تن نخواهد داد. مسأله زماني حساستر خواهد شد كه كانديدايي كه نظر رهبري موافق با وي تبليغ ميشود موفق به كسب آراي لازم نشود در اين فرض تعامل رهبري با رييس جمهور منتخب لااقل در افكار عمومي دستخوش چالشهاي متعددي خواهد شد و دشمنان نظام را به طمع خواهد انداخت.
چند تذكر
1. حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري (دامت بركاته) همواره حمايتهاي خويش را از دولتهاي مختلف دريغ نداشتهاند. اين حمايتها به تناسب شرايط زماني و مكاني، عملكرد دولتهاي مختلف و مهمتر از همه نوع رفتار مخالفان دولتها با خدمات آنان در يك سطح نبوده است لكن معمولاً پس از اتمام چهار سال اول رياست جمهوري و آغاز انتخابات دوره بعد از جانب هواداران رؤساي جمهور كوشيده شده است تا با برجسته كردن اين حمايتها به مردم چنين القا شود كه نظر رهبري بر تداوم رياست جمهوري آنهاست. مقام معظم رهبري اما با توجه هوشمندانه به اين مسأله همواره از اصل مخفي نگه داشتن رأي و نظر خويش دفاع كردهاند.
به عنوان نمونه ايشان در سخنان خود در مشهد مقدس ميفرمايند: «بنده گاهي از دولت حمايت ميكنم، دفاع ميكنم؛ بعضي سعي ميكنند براي اين كار معناي نادرستي جعل و ابداع كنند. نه، من از دولتها هميشه دفاع ميكنم؛ منتها اگر دولتي بيشتر مورد تهاجم قرار گرفت و احساس كردم حملات غير منصفانهاي ميشود، بيشتر دفاع ميكنم. من طرفدار اِعمال انصافم؛ من ميگويم بايد منصف باشيم. رفتارها را نگاه كنيم؛ اين ربطي به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بيانصافي است. حمايت كردن از خدمتگزاران در كشور، وظيفهاي است كه هم من دارم، هم همه دارند؛ اين مربوط به اعلام موضع انتخاباتي نيست.»
2. با توجه به نكات بيان شده در پشتوانه نظري و مديريتي اين موضوع و پيامدهاي بيتوجهي به اين پشتوانهها؛ به نظر ميرسد هيچ يك از كانديداها و يا حاميان آنها با هيچ منطق و استدلالي (ولو خيرخواهانه) نميبايست تأكيدات صريح و مكرر ايشان بر عدم اطلاع ديگران از رأي رهبري را ناديده گرفته و با اين استدلال به دفاع از نامزدي خاص و نفي ساير نامزدها بپردازند.
3. طبيعي است كه اعلام رهبري بر مخفي نگه داشتن رأي خويش لااقل به اين معنا خواهد بود كه بيش از يك گزينه براي رأي احتمالي ايشان وجود دارد.
4. آنچه گفته شد البته منافاتي با ارائه ملاكها و معيارهايي براي تشخيص كانديداي اصلح از جانب رهبري ندارد، لكن در همين مورد نيز حاميان نامزدها ميبايست پس از اطمينان از تطبيق ملاكهاي مورد نظر رهبري با ويژگيهاي كانديداي مورد نظر خود از انتساب سليقه خويش به «رأي رهبري» و تخطئه و نفي سليقه حاميان ساير كانديداها، خودداري كرده و پيروي عملي خويش از ولايت فقيه را به نمايش بگذارند.
بر همين مبنا بود كه مقام معظم رهبري به حاميان كانديداها سفارش كردند: «عزيزان من! نامزدهاي مختلف هر كدام طرفداراني دارند، علاقهمنداني دارند. علاقهمندان اين نامزد نميتوانند اعتراض كنند به علاقهمندان آن نامزد كه شما چرا به او علاقهمندي، به نامزد مورد علاقه من علاقهاي نداري. كه، اين جزو افتخارات كشور ماست. افراد گوناگون ميآيند؛ با منشهاي مختلف، با سلائق مختلف، با شيوههاي گوناگون كار، در مقابل مردم قرار ميگيرند. يك عده اين را ميپسندند، يك عده آن را ميپسندند، يك عده آن را ميپسندند.
اين افتخار است؛ اين خوب است. هر كدام از نامزدهاي محترم هم طرفداراني دارند. بعضيها از اين طرفداران متعصب هم هستند، خيلي علاقهمند سرسختند به آن نامزد خودشان. خيلي خوب، باشند، حرفي نيست؛ اما مواظب باشيد، مراقب باشيد كه اين علاقهمنديها به اصطكاك نينجامد؛ به اغتشاش نينجامد. شما داريد براي عقيده خودتان، براي ايمان خودتان تلاش ميكنيد؛ نگذاريد دشمنِ اين ايمان، دشمنِ اين آرمان از شما سوء استفاده كند.»