انتخابات میان دوره ای کنگره ایالات متحده آمریکا، فردا، دوم نوامبر، برگزار خواهد شد. صرفنظر از اینکه در پایان این انتخابات دمکرات ها موقعیت خود را در کنگره حفظ می کنند یا کرسی های خود را به جمهوری خواهان و محافظه کاران واگذار می کنند، آنچه واقعیت دارد این است که صحنه داخلی آمریکا دچار تغییراتی مهم خواهد شد به گونه ای که می توان گفت دمکرات ها قدرت رهبری خود بر کنگره را از دست خواهند داد. قدرتی که زمانی با در اختیار داشتن 60 کرسی سنا، بلامنازع می نمود و دمکرات ها حتی می توانستند از «فیلیبستر» (1) کردن طرح هایشان جلوگیری کنند، بعدها با کم شدن کرسی هایشان در سنا و محدود شدن آن به 59 نفر، این امکان رو به ضعف نهاد و اکنون هم در معرض تغییری دیگر است.
همه این تحولات در حالی است که اوباما با همان شرایط و قوت هم برای تصویب طرح محوری خود - بیمه خدمات درمانی- در دو سال نخست، با مشکلات متعددی روبرو گردید و اگر تلاش های «نانسی پلوسی»، سخنگو و رهبر اكثريت درمجلس نمايندگان و «هری رید» رهبر اکثریت در سنا نبود ، چه بسا به ثمر نمی رسید. اینک اوباما باید دشواری فعالیت در دوسال پیش رو را با نگرانی سرنوشتش در انتخابات ریاست جمهوری دور بعد ، به سر برد.
به نظر می رسد اوباما در شرایط فعلی و به ویژه در امور داخلی، دو گزینه بیشتر پیش رو ندارد، وی یا باید برنامه های پیشین خود را با علم به اینکه ممکن است از آراء وی و حزبش بکاهد، ادامه دهد تا در صورت موفقیت امیدوار به احیای دوباره گردد و یا از برنامه های خود دست بردارد و در همکاری با جمهوری خواهان به عنوان رئیس جمهوری با قدرت چانه زني كم جلوه نمايد.
با این وجود، اوباما گزینه سومی هم پیش رو دارد و آن تغییر تمرکز از سیاست داخلی بر سیاست خارجی است. بنیانگذاران آمریکا تعمدا قدرت رئیس جمهور را در امور داخلی بسیار محدود تر از سیاست خارجی، طراحی کرده اند. در واقع رئیس جمهور آمریکا زمانی خواهد توانست در امور داخلی منشا اقدامی خارق العاده یا شگفت باشد که قویا از سوی کنگره حمایت شود ، لذا بدون حمایت کنگره کاری از پیش نخواهد برد .
اما همین بنیانگذاران برای اینکه از ایجاد قدرت مطلق کنگره جلوگیری کنند، رئیس جمهور را در حوزه سیاست خارجی فعال ما یشا کرده اند و نقش کنگره را در امور سیاست خارجی بسیار کم رنگ نموده اند و در خلال سالها این قدرت ویژه رئیس جمهور، نهادینه شده است. اکنون سال هاست که به صورت سنتی در آمریکا روسای جمهوری که در حوزه داخلی در موضع ضعف قرار می گیرند، خود را بر سیاست خارجی متمرکز می کنند و اکنون گویا اوباما هم ناگزیر است که بیش از پیش بر سیاست خارجی تمرکز نماید، شاید در این میان برگ برنده ای را رو کند.
فضای بین المللی در حال حاضر ودر سال های پیش رو، این فرصت را در اختیار اوباما قرار می دهد که بتوان وی را "رئیس جمهور سیاست خارجی" نامید. برای اوباما افغانستان و عراق هنوز فرصت های ویژه ای هستند. مساله هسته ای ایران هنوز باز است. صلح خاورمیانه هم که لاینحل باقی مانده است.
با اين وجود بايد گفت كه افغانستان برگ برنده ای نیست که رای دهندگان را به سمت اوباما و حزبش بکشاند، عراق هم وضعیت مشابه ای دارد و باید افزود که در جنگی ناتمام چه برگ برنده ای جز فرار از جنگ متصور خواهد بود؟ صلح خاورمیانه همچنان در فرایند گفتگو ها احتمالا طولانی خواهد شد . هیچکدام از این حوزه ها نخواهد توانست اوباما را به عنوان چهره ای تاثیر گذار جهانی جلوه دهد، اما موضوع هسته ای ایران، حوزه ای است که اگر اوباما بر اساس فرضیه مطرح شده پیش برود، می تواند برگ برنده ای برنده در اختیار وی قرار دهد.
اوباما در صدد خواهد بود که خود را نجات دهد و ایران بهترین فرصت است که قدرت رهبری جهانی اوباما را برای مردم آمریکا تداعی کند و این فرصت نه از خلال تحریم های بیشتر که از مسیر حل نهایی مساله ایران از طریق مذاکره ای همه جانبه محقق خواهد شد .
لازم به تکرار نیست که جنگ با ایران مخاطرات بسیاری برای اوباما و آمریکا به همراه خواهد داشت و این دیپلماسی گفتگوهای همه جانبه و فراگیر با ایران است که اوباما را دوباره به صدر بر خواهد گرداند. اوباما در تغییر نگاهش از سیاست داخلی به سیاست خارجی ، باید دنبال یک دیپلماسی برای گفتگوی همه جانبه با ایران باشد، مساله هسته ای ایران هیچ برگ برنده ای برای اوباما در بر ندارد، اما گفتگوهای همه جانبه با ایران، انتقادهای جمهوری خواهان را هم کم رنگ خواهد نمود. چرا که گفتگوها با ایران اگر صرفا هسته ای باشد ، با نتایج قابل پیش بینی، بهترین بهانه جمهوریخواهان برای انتقادات بیشتر از اوباما و دمکرات ها خواهد بود. روشن است که این گفتگو های همه جانبه ، پیامدهای سیاسی برای اوباما خواهد داشت ، اما قطعا می توان گفت که آن برگ برنده اوباما خواهد بود. مساله ایران 30 سال است که کابوس شبانه ، سران کاخ سفید در خاورمیانه است . چه کسی می تواند کتمان کند که همکاری ایران با آمریکا ، حلال بسیار از مشکلات خاورمیانه است ؟
نباید فراموش کرد درست عکس نظر نگارنده ، برخی تحلیل گران افراطی آمریکایی معتقدند برگ برنده اوباما اتفاقا ایران، اما نه مذاکره که جنگیدن با ایران است. اما تمایل اوباما یقینا خلاف این نظر خواهد بود. مروری دیگر بر نامه اوباما به داسیلوا رئیس جمهور برزیل برای ایجاد توافقی با ایران، نشان دهنده این اراده باراک اوباما است علاوه بر این باید افزود که اوباما قطعا می داند که اگر توفیقی در امور داخلی آمریکا به دست نیاورد و بخواهد رئیس جمهور سیاست خارجی باشد، اتفاقا با جنگ با ایران ریاست جمهوری را تقدیم جمهوری خواهان خواهد نمود.
(1)فيليبستره كردن در واقع طولاني كردن زمان و روند رسيدگي لوايح در سنا است تا با پايان يافتن عمر قانوني كنگره تصويب لايحه مورد نظر به تعويق بيفتد. لازم به ذكر است كه در سناي آمريكا هيچ فردي حق ندارد كفايت مذاكرات را اعلام كند به همين دليل به كرات ديده شده است كه يك سناتور براي طولاني كردن زمان رسيدگي به لايحه اي ساعت ها نطق ايراد مي كند تا زمان رسيدگي به لايحه اي به عقب بيفتد و لايحه اصلا تصويب نگردد.
*دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات آمریکا