یکی از بینندگان «تابناک» در پیامی نوشت:
خواهش ميکنم در هر نقطه ايران هستيد، هر کاري از دستتان بر ميآيد انجام دهيد. همه ما که ادعاي روشن فکري داريم، چقدر مثل مردم فرانسه و آلمان و... براي کشورمان کاري کرديم، چقدر سعي کردهايم با اطلاع رساني صحيح جلوي سودجويان را بگيريم.
آبان 1389 بيشک يکي از سياهترين ايام براي طرفداران محيط زيست در ايران
است؛ ماهي که در آن جنگلهاي بينظير بلوط در مريوان براي پانصد و
بيست و نهمين بار در طول يک سال اخير سوخت و هيچ نهاد مسئولي نخواست يا
نتوانست دلايل اين آتشسوزي پرتکرار را اعلام و يا آن را مهار کند.
متاسفانه در همين ماه فاجعه جنگلهاي گلستان هم رخ داد. ماهي که در آن،
مهمترين و بزرگترين پارک ملي کشور، يعني پارک ملّي کوير هم مورد تجاوزي
آشکار قرار گرفت و اجازه اکتشاف و استخراج نفت به سرمايهگذار چيني در آن
صادر شد؛ آن هم تنها براي 100 ميليون دلار. در حالي که مردم اشتوتگارت بيش
از يک سال است که در برابر اجراي يک پروژه 7 ميليارد يورويي موسوم به
«اشتوتگارت 21» مقاومت ميکنند، زيرا بيم آن دارند که با اجراي اين پروژه،
300 اصله درخت نابود شود.
و غمانگيزتر و حيرتآورتر از همه آن که در هشتمين روز از آبان ماه 1389،
ديرينهترين باغ اکولوژي ايران و خاورميانه در نوشهر به بهانه احداث جاده
کمربندي براي بندرگاه نوشهر مورد تجاوز قرار گرفت و در کمتر از پنج ساعت،
بيش از 50 هزار اصله نهال، درختچه و درخت دو تا 25 سال در محوطهاي به وسعت
هشت هکتار تخريب شد؛ آن هم با مجوز فرماندار شهر.
باغ اکولوژي نوشهر را
همواره با باغ فلورانس در ايتاليا و کيو در لندن مقايسه ميکنند و از همين
رو به عنوان يک ميراث طبيعي ملي، داراي شماره ثبت 17795 در سازمان ميراث
فرهنگي و گردشگري کشور است، اما به جاي آن که قدر چنين مجموعههاي بينظيري
را بدانيم و آنها را از منظر توريسم علمي ـ پژوهشي حرمت گذاريم، با دست
خود، تيشه به ريشه اين مزيتهاي ناهمتاي وطن ميزنيم، چرا؟ مگر ما چند
پرديس ديگر در ايران داريم که داراي تنوع زيستي گياهي به ميزان 1400 گونه
در سطحي به وسعت فقط 35 هکتار باشد؟
آيا واقعاً همه دليل بنبست شهر نوشهر و
گرههاي ترافيکي آن، بايد به باغي با مساحت 35 هکتار ختم شود؟ آيا نميشد
با تخريب چند باب منزل مسکوني در محوطه خانههاي سازماني بندرگاه نوشهر و
پرداخت هزينههاي آن، راهي خردمندانهتر و کمهزينهتر يافت؟
چگونه است که
مسئولان سازمان بنادر و کشتيراني نوشهر به خود حق ميدهند که بخشي از ثمره پژوهشي بيش از
نيم قرن تلاش دانشمندان و محققان ايراني و بينالمللي را ظرف چند ساعت
نابود کنند؟ آيا اينگونه ميخواهيم دانشبنياد و داناييمحور حرکت کنيم و
نشان دهيم که «پژوهش» برايمان مقدس و ارزشمند است؟
تا کي بايد نشان دهيم
که اصل 50 قانون اساسي براي ما صرفاً يک اصل ويتريني است و هرگز حاضر
نيستيم از منافع اقتصادي بخشي و کوتاه مدت براي حفظ حيات اجتماعي رو به
رشد مردم ايران بگذريم؟
يادمان باشد اگر اين بار در برابر متجاوزان به باغ اکولوژي نوشهر کوتاه
بياييم، بايد براي هميشه با خاطره اين
پرديسهاي زيبا و پژوهشبنياد در عرصه منابع طبيعي کشور خداحافظي کنيم.