«يوسف الخطاب» يا «جوزف کوهن» که نام سابق او بوده، تصميم گرفت ایالات متحده آمريکا را ترک کند و در شهر «تطوان» در کشور مراکش ساکن شود، وی اکنون در این شهر يک فروشگاه اغذيه سبک را مدیریت می کند.
به گزارش شیعه آنلاین، «يوسف الخطاب» در آمريکا سايتي به نام «ريوولوشن مسلم» (تحول مسلمان) را تأسيس کرد که در آن مواضع و ديدگاههاي ديني خود را علناً نشر ميداد، امّا يهوديان ديدگاهها و نظرات او را تحريک بر ضدّ خود ميپنداشتند، از همين رو تعدادي از مؤسسات و سازمانهاي يهودي دادخواستي را بر ضدّ او در دادگاه اقامه نمودند، اما وی با دفاع از خود با برهان «حقّ آزادي بيان» در دادگاه تبرئه شد، اما اين مؤسسات و سازمانهاي يهودي باز هم بيکار ننشستند و تصميم گرفتند در مقابل منزل او در منطقه «بروکلين» تظاهرات کنند؛ از همین رو، وي ناچار شد به مراکش کوچ کند.
«يوسف الخطاب» یا همان «جوزف کوهن» سابق در حال حاضر 41 سال سن دارد. وي در گذشته در سرزمینهای اشغالی فلسطین ساکن بود و از پيروان «ساطمر» که از جريانهای صوفي يهودي است، به شمار ميرفت.
ماجرا و راه زندگي پر پيچ و خم «يوسف کوهن» در محله «بروکلين» چنین آغاز شد. وی در آنجا به پيروان «ساطمر» پيوست و سپس با واسطهاي با همسرش «لونا کوهن» آشنا شد. آنها 15 سال پيش با هم ازدواج کردند و صاحب چهار فرزند شدند.
در سال 1998 يکبار ديگر «کوهن» تصميم گرفت به «اسرائيل» بازگردد تا نزد خانوادهاش در سرزمین های اشغالی به شهرک «گادير» در مجتمع مسکوني «گوش قطيف» برود. در آن زمان وي افکار صهيونيستي تندي مبتني بر لزوم برپايي «اسرائيل» بزرگ داشت، امّا زندگي او در کرانه غزّه با شرايط زندگي نوپاي او سازگار نبود، از اين رو، آنها تصميم گرفتند به خانهاي در «نتيوفوت» در جنوب «اسرائيل» منتقل شوند.
در اين مرحله «کوهن» در جريان رفت و آمد به محلّ کارش در يک محلّه يهودي واقع در منطقه قدیم شهر بیت المقدس اشغالی براي اولين بار با مسلمانان ارتباط پيدا کرد.
وي در اولين مرحله از طريق اينترنت با علماي ديني مسلمان مرتبط شد و شروع به قرائت قرآن کریم به زبان انگليسي نمود. به سبب تأثير همين ارتباطات بود که بعد از چندي «جوزف»، همان يهودي تندرو مسلمان شد و در سال 2002 میلادی تصميم گرفت به مراکش کوچ کند و در آنجا مسلمان شدن خود و خانواده اش را آشکارا و علني سازد.
وي اسم خودش را به «يوسف الخطاب» و اسم همسرش را به «قمر» و اسم پسرانش که «شامين»، «عزرا» و «عوفاديا» بودند را به ترتيب به «عبد الرحمان»، «ابراهيم» و «عبد الله» تغییر داد. اسم دخترش نیز به «حسيبه» تغيير یافت.
چند سال بعد یعنی در سال 2007 «یوسف» تصميم گرفت از آمريکا باز گردد تا شعبهاي از سايت «ريوولوشن مسلم» (تحول مسلمان) را که شيخ «عبدالله الفيصل» آن را مديريت ميکرد، در آنجا تأسيس نمايد. همین کار را هم کرد و مدتی بعد خودش براي مديريت اين سايت تعيين شد.
وي در ماه آوريل گذشته با سايت «اين بروکلين است» مصاحبهاي انجام داد که مهم ترين مضامين آن را روزنامه «الاتحاد» چاپ مراکش نقل کرد. «يوسف» در اين مصاحبه گفت: من از آمريکا متنفرم. زندگي در يک اتاق تنها را به زندگي در چنین مکاني ترجيح ميدهم، زيرا از محيط آنجا نفرت دارم و بيم ندارم که در خارج از آن انتقاد کنم. من نميخواهم آن فرهنگ مادّي بر من احاطه داشته باشد. من تحمّل آن را ندارم. من فقط نيستم که اينطورم. بلکه غالب مردم تحمّل آن را ندارند. امّا من حقّ انتخاب دارم. من آزادم که انتخاب کنم. پس بايد آنجا را ترک ميکردم.. و آرزو دارم که هيچگاه ناچار به بازگشت به آنجا نشوم.