بفرمایید آبگوشتفقط اینجا نیست. در جای جای این مسیر از این سفره ها می بینی. هر کس به اندازه وسعش سفره پهن کرده است. اینجا آبگوشت می دهند با سبزی تازه و نان داغ.
بوی خلاقیتبه فکرش رسیده عطر بزند به زائران. در وسط راه ایستاده است و با اسپری، بوی خوشی را در فضا جاری می کند. این هم یک نوع خدمت است با کمی چاشنی خلاقیت.
نسیم وصل، اتصال مجانیاگر می خواهی خبر جان سالم به در بردنت از انفجارها را به خانواده ات بدهی، "علی اکبر" اینجاست تا سیم تو را مجانی وصل کند.
خنکای آب و گرمای آفتابابومحمد با این لباس و شلوار بانمکش آب بر سر زائران می پاشد. هم خنکشان می کند و هم گردوخاک ها را می نشاند.
حسام کفشدوزحسام که جوانی کفاش است و از اهالی کربلا می گوید جای پای زائران حسین (ع) باعث برکت کسب و کارش می شود. او با تمام ادوات کفاشی نشسته است بر سر راه پیاده ها.
زائر کوچولواسماعیل دستگرد، صاحب دوربین عکاسی اشاره کرد که از این دختر عکس بگیرم. مادرش می گفت فاطمه تمام راه را از کوفه تا اینجا پیاده آمده است.
نان داغ تنوریاحمد جوان 28 ساله ای است که چانه گیری می کند خمیرها را. خوردن نان داغ وسط نخلستانی در میانه راه نجف به کربلا در ذهن آدم خاطره می شود و طعم نان تازه در ذائقه اش می ماند.
آشپزهای صحراییمهم نیست که تازه دست از کار کشیده باشی و صد تا زائر را غذا داده باشی؛ زائران جدید، خسته از راه می رسند و باید تا ساعتی دیگر غذایشان آماده باشد. پس دوباره دست به کار می شوی و می افتی به جان دیگ ها.
مشت و مال نذریاگر خدمت به زائر امام حسین (ع) را هویت خودت بدانی، برایت فرقی نمی کند روضه بخوانی، غذا بپزی یا زائری را با مشت و مال سرحال بیاوری.
منبع: همشهری جوان