اگر من یک «ستاره دخت» بودم

توران ولی مراد
کد خبر: ۱۵۳۵۲۳
|
۲۲ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۷:۳۲ 13 March 2011
|
8885 بازدید
|
۵
آیا معدل بیست و مهارت خانه داری و طهارت منزل و طبخ غذاهای محلی مهمتر است یا خودباوری و توان حل مشکل؟

چند وقتی است که حرف از انتخاب «ستاره دخت» است. از حرف‌های ابتدایی و چه گونگی انتخاب و مسائل استان‌ها و مدارس و درگیر شدن این و آن به موضوع که جسته گریخته در خبرها آمد که بگذریم بالاخره شاخص‌های انتخاب «ستاره دخت» و امتیاز شاخص‌ها معلوم شد. دستورالعمل انتخاب «ستاره دخت ایران اسلامی» از مشاور وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی به مدیران کل آموزش و پرورش استان‌ها ابلاغ شد.

قاعدتا و منطقا و از سر عقل و تدبیر برنامه ریزی‌های برنامه‌های این چنینی و جهت دهی‌های جوانان باید به سمت و سویی باشد که در دراز مدت جوانانی که از این برنامه‌ها بیرون می‌آیند توان به کارگیری عقل و تدبیر و توان حل مشکل و توان راهبردی خود و دیگران به سمت و سوی صحیح در آن‌ها تقویت شده باشد.

معیارهای این برنامه‌ها باید آن گونه باشند که جوانان را کمک کنند علاوه بر این که راه «چگونه انسان خوبی بودن» را تمرین می‌کنند توانمندی‌هایی در آن‌ها تقویت شود که بتوانند از پس مشکلاتی که گریبان آن‌ها و اطرافیان آن‌ها و جامعه را گرفته و می‌گیرد بربیایند. به عبارت دیگر آن‌ها را مثل کشتی گیرهایی تربیت کند که بتوانند زیر یک خم مشکلات را بگیرند و کمر آن ‌ها را به خاک بیاورند.

واقعیت این است که امروز مشکلات دختران و زنان و خانواده‌ها اگر به درستی دیده نشوند نه تنها مشکل و آسیب بر مشکل و آسیب اضافه خواهد شد بلکه این زخم‌ها عمیق تر و مزمن خواهند شد. کافی است فقط به یک مشکل مثل تنش‌ها و کشمکش‌های خانگی و مشکل طلاق و گریز جوانان از ازدواج توجه شود. امروز آمار بالارونده طلاق بر کسی پوشیده نیست، حتی تحقیقات و آمار نشان می‌دهد که بیشتر طلاق‌ها در همان پنجسال اول زندگی صورت می‌گیرد. بالارفتن سن ازدواج و به تعبیر دیگر ازدواج گریزی دختران و پسران از مشکلات خاصی سخن می‌گوید که بیانگر ترس جوانان از ازدواج است.

آمارها سخن از این دارند که از هر چهار ازدواج یکی با تنش و کشمکش درگیر است، یکی با طلاق عاطفی، یکی سر و کارش به طلاق است و یکی هم زندگی مشترک است. این آمارها از ازدواج‌ها بیان می‌کنند که در قدم اول جوانان ما تعریف درستی از خود، از شریک زندگی خود، از زندگی مشترک و خانواده ندارند همان گونه که در پذیرش مسولیت و انجام آن مشکل دارند. از طرف دیگر نشان می‌دهد که جوانان ما توانایی حل مشکل را ندارند و ارتباطات صحیح بین فردی را نیاموخته‌اند.

همین یک مشکل ما را رهنمون می‌کند که یکی از مهمترین چالش‌های بر سر راه جوانان و جامعه این است که ارتباطات صحیح بین فردی به آن‌ها آموزش داده شود و با این معیارها تربیت شوند. آیا طرح‌های این چنینی نباید جایی برای آموزش و تربیت رفع نواقص در این زمینه‌ها باشد؟

چرا در انتخاب «ستاره دخت» معدل جزء ملاک‌های برتری است؟ کنکور کم بود که این جا هم معدل درسی باید ملاک شود؟ بهتر نبود به عوض معیارهای درسی معیارهایی که توان حل مشکل را تعریف و تقویت می‌کند به عنوان شاخص باشد؟ یک دختر بچه دبیرستانی چه کتابی می‌تواند تالیف کرده باشد که تالیف کتاب شده از ملاک‌های انتخاب؟ دختری که پدر یا مادرش معلول نیستند باید ملاک‌های انتخاب شدن به عنوان ستاره را کم بیاورد؟ معلولیت مادر دیگر چه امتیازی برای «ستاره شدن» است؟ آیا تعمیق باورهای دینی و تقویت حس مسولیت پذیری بهتر از کنترل پلیسی نمازخواندن یا نماز نخواندن بچه‌ها نیست؟ آیا تربیت فرزندان به ارزش‌های اسلامی بهتر از تشویق به فرم‌ها نیست؟

از طرف دیگر آیا مهارت‌های زندگی و مهارت‌های حل مشکل واجب تر است یا مهارت‌های خانه داری و طهارت منزل و طبخ غذا که در دستورالعمل ابلاغ شده از معیارهای انتخاب تعیین شده‌اند؟ اگر خانه بر عشق بنا شود و زن و شوهر جوان قدر هم را بدانند و قدر «زوجیت» را بدانند طهارت خانه و طبخ غذا به دنبالش می‌آید. آیا واقعا مشکل امروز خانواده‌ها توانایی طبخ غذاست که چگونگی طبخ و تهیه غذاهای اصلی ایرانی و محلی شده از معیارهای تعیین «ستاره دخت» یا عدم توانایی حل اختلافات و مشکلات بین فردی و عدم توانایی ارتباطات صحیح بین فردی؟ آمار و تحقیقات طلاق که حتی گاه گفته می‌شود تا 80% طلاق‌ها به دلیل عدم رضایت جنسی در خانواده است نشان می‌دهند مشکلات کجاست. آیا لازم نیست معیارها در جهت رفع مشکلات موجود تعیین شوند؟

اگر بنا بود که من یک «ستاره دخت» بشوم می‌خواستم راهی که جلوی پای من گذاشته می‌شود ارزش و توانایی‌های من را بالا ببرد. فقط به عنوان نمونه بعضی از این معیارها را می‌توان برشمرد. مثلا این توانایی‌ها اگر به حیطه‌های فردی و خانوادگی و اجتماعی دسته بندی شوند می‌توان این گونه گفت:

در حیطه هویت فردی تونایی‌هایی را جهت فکر و عمل در من تقویت کند مثل:

- توان من را در شناخت و معارف اسلامی و درک بالا ببرد.
- توان من در عمل به دستورات دینی و ارزش‌های اخلاقی و هم چنین ایمان را تقویت کند.
- تمریناتی را پیش پای من بگذارد تا بهتر بتوانم بر خواهش‌های نفسانی و امیال خود کنترل داشته باشم.
- به من توان انتخاب از سر عقل به عوض تن دادن به نفسانیات را بدهد.
- به من کمک کند تا ارزش و قدر انسانی خود را بهتر بشناسم و برای خودم و باورها و اعتقادات و انتخاب‌های خودم ارزش قائل باشم.
- بتوانم در مقابل کسی که احترام من را حفظ نمی‌کند و حرمت و کرامت انسانی من را خدشه دار می‌کند بایستم.
- خودباوری و اعتماد به نفس را در من تقویت کند.

به عنوان یک عضو از خانواده آموزش‌ها و تمریناتی را برای من تدارک ببیند که من بتوانم ارتباطات صحیح تر و سالم تر با سایر اعضای خانواده برقرار کنم. به عنوان مثال علاقمندی و تمریناتی را برای من تدارک ببیند که:

- حس مسولیت پذیری و همدلی و همراهی با سایر اعضای خانواده در من تقویت شود.
- بتوانم حقوق و حریم شخصی سایر اعضای خانواده را محترم بشمارم همان گونه که برای حقوق انسانی و حریم شخصی خود ارزش قائل باشم.
- حرمت انسانی و تصمیمات و انتخاب‌های همه اعضای خانواده را محترم بشمارم همان گونه که برای جایگاه انسانی خود و تصمیمات خودم احترام قائل شوم و برای دستیابی به اهداف خودم تلاش کنم.
- شنونده خوبی برای سخنان سایر اعضای خانواده باشم اعم از درد دل، انتقاد و یا تلاش برای پیدا کردن راه حل برای مشکلات.
- توان حل مشکل را به من بیاموزد.
- خلاقیت را در من تقویت کند تا بتوانم راه‌های نو را برای حل مشکلات جدید بیابم.
- صبر و شکیبایی و گذشت و ارزش‌های اخلاقی در من تقویت شود.
- توان من در انجام کار گروهی را بالا ببرد و در مقابل خودمحوری و خودخواهی را در من ضعیف کند.
- برای زوجیت و عشق احترام قائل باشم همان گونه که برای اهل خانواده و برای خودم ارزش و احترام قائلم.

- تمرین کارهایی که مدیریت اداره امور را در من تقویت کند.

در حیطه اجتماعی همان گونه که من را فردی مسولیت شناس تربیت می‌کند، فردی اجتماعی، قانون محور، تلاشگر، منظبط که برای خود و هم برای دیگران احترام انسانی قائل است بار می‌آورد. مثلا معیارها من را این گونه تربیت و تشویق کنند که:

- فردی وظیفه شناس باشم و از زیر بار مسئولیت‌ها شانه خالی نکنم.
- به حریم و حقوق و شخصیت انسان‌های دیگر تعدی و تجاوز نکنم همان چنان که اجازه ندهم تا به حریم و حقوق و شخصیت خودم به عنوان یک انسان تعدی و تجاوز نمی‌شود.
- برای حرمت و کرامت انسانی و انتخاب خودم احترام قائل باشم و اجازه ندهم به آن تجاوز شود.
- خرد جمعی و مدارا را بر خود محوری و تنگ نظری ترجیح دهم.
- از بی تفاوتی، خمودی و بی خاصیتی فاصله بگیرم و فردی مفید به حال خود و جامعه باشم.
- از نادانی و کم خردی فاصله بگیرم و بر شناخت و علم و توان تحلیل خود به جهت انتخاب راه صحیح بیفزایم.

این گونه بود که من یک «ستاره» می‌شدم.

مطالب مرتبط را در پایگاه ایران زنان بخوانید.

منبع: خبر آنلاین
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۵
ناهید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۰ - ۱۳۸۹/۱۲/۲۲
چرا گاهی چنان از یک سوی بام عقب عقب می رویم که ناگاه از دیگر سو بر زمین بیفتیم؟ این طرح "ستاره دخت" یا همان دختر شایسته چنان ویژگی هایی برای یک دختر نوجوان ردیف کرده که آدم می ماند که آیا واقعا اینجا بحث درباره یک انسان با ویژگی های انسانی است یا یک ربات؟ برخی نگاهی که به دختر دارند نگاهی جسمانی هست و توقع دارند که او خود را به شکل عروسک درست کند که خب اصلا جای تشویق نداره ولی این که نگاهی که به دختر میشه که توقع همه جور کاری از یک دختر بره از آشپزی و خانه داری تا گام برداشتن در راه دانش اندوزی و المپیاد و .. حتی نوشتن کتاب !!! انتخاب ملاکهای ارزشیابی باید همراه با درک شرایط سنی و فکری و روحی و احساسی باشد. واقعا خیلی بجا اشاره کردید که شخصیت یک دختر شایسته کجای این شایستگی قرار می گیره؟ اگر کسی مخالف نگاه ابزاری هست، باید بداند که نادیده گرفتن روح دختران نیز نگاه ابزاری را در پی دارد. با سپاس که به این مساله مهم پرداختید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۷ - ۱۳۸۹/۱۲/۲۲
عالی بود.بعضی ها که خودشونو عقل کل میدونن اما هیچ سوادی ندارن بخونن.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۹ - ۱۳۸۹/۱۲/۲۳
توقع ندارید که همه این آموزشها فقط برای دختران باشد کمی هم به فکر توقع بالای آقایون باشید
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟