سرویس «تابناک» اجتماعی ـ امروزه آلودگیهای زيستمحيطی از معضلات مهم و اساسی پيش روی مديران شهری است. اين معضل در کنار افزايش روزافزون مصرف سوختهای فسيلی و کمبود منابع تجديدناشدنی انرژی، سبب شده است تلاشهای فراوانی در زمينه استفاده از انرژیهای جايگزين و کاهش مصرف سوخت انجام گيرد.
هم اکنون خودروهای هيبريدی و الکتريکی، نمايانگر يکی از جدیترين روشهای بهره گیری از انرژیهای جايگزين در خودروها هستند که از مزايای آنها میتوان به کوچک شدن اندازه موتور، کاهش مصرف سوخت و کاهش آلايندههای محيط زيست اشاره کرد. پرداختن به این موضوع خودروهای هیبریدی در کشورمان با تأخير فراوان و با جديت کم آغاز شد، ولی با این حال، در یکی دو سال اخیر، رخدادهای مهمی در این زمینه رخ داده.
به گزارش خبرنگار «تابناک» به نقل از نشریه خودروی هیبرید، اواخر زمستان سال گذشته بود كه با خبر شديم تاكسي هوشمند برقي و نخستين خودرو هيبريد الكتريك ـ پيل سوختي ايران با حضور رئيس جمهور رونمايي شد؛ دستاوردي افتخارآميز كه مي تواند چشم اندازي نويد بخش براي آينده باشد. این پروژه که با حمایت مرکز همکاری های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری و به مدیریت جمشيد آرين اصل، مخترع و مبتكر اين خودروها ساخته شده، خبر از آینده روشن بهره برداری از فناوری ها نو در کشور می دهد، به شرط آنکه در این راه حمایت کافی از این دست اتفاقات انجام گیرد.
نمایشگاه خودرو ژنو
«آرین» که به تازگی در هشتاد و يكمين نمايشگاه بينالمللي خودرو ژنو شرکت کرده است و خودروهايي را که ساخته در این نمایشگاه به نمايش گذاشته، درباره دستاوردهاي حضور در نمايشگاه و جايگاه ايران در توسعه فناوري خودروهاي الكتريكي می گويد:
دليل اصلي ما براي شرکت در نمايشگاه ژنو امسال (2012)، اين بود که نام ايران در يکي از معروفترين نمايشگاههاي دنيا و در هشتادويکمين سال برگزاري آن مطرح باشد و البته يک نام نباشد؛ افزون بر این که در کنارش محصولي باشد که بتواند عرض اندام کند. مطمئناً اگر محصول خوبي نداشته باشيد، شما را در غرفههايي با جايگاه پايين قرار ميدهند، در حالي كه غرفه ما از نظر جايگاه و وسعت در فضاي بسيار خوبي بود. از کمپانيهاي شرکتکننده نزدیک هفتصد مورد، در قسمت خدمات يا قطعات خودرو فعاليت داشتند. دليل شرکت کردن ما در نمايشگاه، حضور بينالمللي با ارایه فناوری همگام با فناوری روز دنيا بود.
از لحاظ مشخصات محصولات ارایه شده توسط ما در اين نمايشگاه، بايد گفت كه از بين ويژگيهاي يک خودرو الكتريكي، سه مشخصه برد، سرعت و وزن در معرفي کردن خودروهاي دوستدار محيط زيست مهمند، که در مورد محصول ما بيشينه سرعت برابر 180 کيلومتر در ساعت، بيشينه برد 250-200 کيلومتر و البته بدون اضافه وزن نسبت به نوع بنزيني كه در موقعيت عادي با آن ميتوان رانندگي کرد؛ اين ويژگيها سبب شده است خودرو ما در مقايسه با خودروهاي آمريکايي همچون ولت جنرال موتورز، رنو و نيسان ليفت برتري داشته و چشمگير باشد.
مهمتر از خودرو، دستگاه شارژ پرتابلي بود که ما معرفي كرديم. همه خودروسازان از جيام تا رنو، پژو و مرسدس بنز، تجهيزات ايستگاه شارژ ارایه كرده بودند، اما عمل شارژ به صورت پلاگ ـ این صورت ميگرفت. پنجاه سال است اين روش در دنيا متداول است؛ اما آنچه کار ما را متمايز ميکرد، سيستمي هوشمند و اتوماتيک بود که از داخل دستگاه شارژ هوشمند خارج ميشد و با بدنه خودرو تماس پيدا كرده و عمل شارژ انجام ميشد.
ما از معدود شرکتهايي بوديم که از سوي برگزاركنندگان نمايشگاه بينالمللي براي برگزاري کنفرانس خبري برگزیده شديم. از سالن ما، تنها سه شرکت براي کنفرانس مطبوعاتي انتخاب شده بودند و مصلحت ديديم که ايده ايستگاه شارژ را ارایه دهيم. مطمئناً سال بعد در اين نمايشگاه، شرکتهايي با ايده ما محصولاتشان را عرضه خواهند کرد و اين ضعف ماست اگر محصولي عرضه نکنيم؛ يعني ما ايده و فناوری را داريم.
وی در ادامه با اشاره به اينکه اين فناوري در کشورمان نوپاست و فناوريهاي نوپا هم تا در جامعه جايگاه خود را پيدا کنند و به توليد انبوه و صنعتي برسند، زماني طولاني خواهد برد، درباره پيشبيني روند توسعه اين فناوري در کشور گفت: اين روند دست خودمان است؛ در واقع، به دست دولت و این دولت است که سياستگذاري کرده و امکانات را فراهم ميکند تا هزاران دانش پژوه و محقق مثل من، راهی را پشت سر گذارند تا از ايده به محصولي برسيم و بتوانيم تحولي در سيستم حملونقل يا انرژي ايجاد کنيم.
یازده سال پيش که پيشنهاد طرح را به دولت دادم، متأسفانه، همه جا مخالفت کردند؛ از رياست جمهوري و وزير صنايع که من با ايشان ملاقات داشتم بگيريد تا ديگران. در حقيقت اين نگرش در آنها بود که خارجيها کاري را انجام دهند و ما از آنها خريد کنيم. خوشبختانه اکنون دولت ما چنين نگرشي ندارد و موافق است که خودمان بسازيم؛ به دنبال علم برويم، سرمايهگذاري کنيم و به خودکفايي برسيم.
باید گفت، نظر مثبت دولت لازم است، اما کافي نيست. اين بينش دولت در مجلس هم ايجاد شده است. در ساختار دولتي ايران همه موافقاند که ما در علم به خودکفايي برسيم و ميخواهند روي آن سرمايهگذاري کنند، ولی بنده با روند و نوع نظام آن موافق نيستم. ما دوست داريم اين کار را با هم انجام دهيم، اما نحوه اجراي اين کار مهمتر از خود ايده است. در اين باره، فرايند به کندي پيش ميرود؛ يعني اگر قرار باشد ما اين فناوری را در جايي شروع کنيم، در زمانبندي مشخصي مثلاً در يک سال شروع کنيم، اين يک سال به پنج تا ده سال ميکشد و آنموقع هم عقبتر از آنچه خواهيم بود که ديگران حرکت کردهاند. فضا مناسب است، دولت نظر مساعدي دارد، اما درباره راهکارها و روشها و مديريت اين فناوری جاي بحث است!
تعامل با صنعت
آرین درباره تعامل خودروسازها با این دست فناوری ها و اینکه آیا تا کنون نتایج مثبتی در این زمینه گرفته شده، گفت: گاه به مصلحت اقدام ميکنيم؛ منافع ملي را در نظر ميگيريم و بر پایه آن حرکتهايي ميکنیم. در آغاز ورودم به ايران، ما يعني بنده و مركز همکاريهاي فناوري و نوآوري رياست جمهوري كه بخش مهم اين قضيه است به اين نتيجه رسيديم که در اجراي اهدافمان، بايد خودروساز را مهم بدانيم؛ يعني اوست که در آينده ميخواهد اين محصول را در خط توليد قرار دهد و به توليد انبوه برساند و به اين فناوری نياز دارد. به همين دليل، اين پروژهها را از آغاز روي خودروهاي آنها پياده کرديم. در صورتي که من خودروهاي ساخت خودم را داشتم. من يازده سال پيش، خودرويي را که با پلتفرم خودم طراحي کردم ساختم: آريانا 792.
نيازي نبود ما اين فناوری را در خودرويي که سنگين است و مناسب اين کار نيست پياده کنيم. هدف اين کار ملي بود.
احساس ميکرديم ايرانخودرو و سايپا و ما يكي هستيم. در حقيقت اينجا نام ايران مطرح بود. به همين دليل، وقت و هزينه گذاشتيم در چهار پروژه که هر کدام بين سه تا پنج سال زمان مي برد و هر کدام بين چهار تا پنج ميليارد تومان هزينه داشت. ما اين کار را انجام داديم. اولين آنها خودرو الکتريکي سمند بود؛ چيزي که در سمندالکتريک اهميت داشت، مشخصات خودرو بود، نه وزن و ظاهر آن. ما وزن خودرو را افزايش نداديم، حتي در مواردي کاهش داديم.
سيستم محرکه آن را بيرون آورديم و سيستم خودمان را جانمايي و نصب کرديم. بهرغم اين که شايد شاسي خودرو مناسب اين کار نبود، اين کار را به گونهاي انجام داديم که صندوق عقب خودرو خالي بماند. همه کساني که خودروهايي از شرکتهاي ديگر را براي هيبريد يا الکتريک کردن انتخاب ميکنند، چون خودرو براي اين منظور طراحي نشده و فضا ندارد، اولين کارشان اين است که تجهيزات (باتري و دیگر قطعات) را در صندوق عقب ميگذارند. از نظر ظاهري، خودرو خوب است و کار ميکند، اما استاندارد نيست چون معادلات مباحث فني خودرو به هم زده شده است. ما اين کار را نکرديم، چون با اين کار مرکز ثقل خودرو به هم ميخورد؛ ما با رعايت اين استانداردها و با سرعت 160 کيلومتر در ساعت که خود من اين سرعت را با رانندگي در اتوبان تهران آ اصفهان (سرعت متوسط 140 کيلومتر) در ساعت تجربه کردم و در اين آزمايش موفقيت آميز ما همچنين براي نخستين بار در خاورميانه مسافت بيش از 500 کيلومتر را پشت سر گذارديم. همه فکر ميکرديم که محصولي ارایه دادهايم، ميتواند وارد ميدان شود، اما متأسفانه نشد. موافقت توليد صد دستگاه خودرو الكتريكي را از رياست جمهوري گرفتيم، اما موانعي بود که اجازه نداد تا امروز اين دستور اجرايي شود؛ يعني هنگامي که فکر ميکرديم چگونه هماهنگي لازم را ايجاد كنيم، به نظر ميرسيد برخي در فکر اين بودند، چگونه جلوي کار را بگيرند!
سه پروژه ديگر هم هست که من تنها به آنها اشاره ميکنم. پروژه دوم خودرو سرير بود. اين خودرو در ماههاي بهمن و اسفند سال گذشته، هزار مسافرت شهري را انجام داد و از مسافراني که سوار اين خودرو شده بودند، با فرم نظرسنجي نظر خواهي شد. اين فرمها براي ما ارزش ميلياردي دارد. نظرخواهي از مردم در اين خصوص يک کار بزرگ فرهنگي بود که براي نخستينبار در ايران صورت گرفت، ما با مردم عادي صحبت کرديم. حتي يک مورد اشکال فني هم در اين هزار سفر درون شهري گزارش نشد؛ بنابراین، در نظر داريم وارد فاز دوم اين پروژه شويم.
پروژه سوم ما خودرو تيبا بود، به اين اميد که نظر سايپا را به شرکت در پروژه جلب کنيم، ولي متأسفانه، آنها بيشتر به دنبال دستيابي به اطلاعات بودند و پس از تيبا هم پروژه خودرو هايبريد ـ الکتريک هيدروژن بود که در جريان آن هستيد؛ اينها چهار پروژهاي بودند که ما در شانزده ماه در ايران اجرا کرديم.
وی درباره آینده پروژه خود در ایران گفت: اگر خدا بخواهد، در سال جاري به دنبال اجراي فاز پروژه تاکسيهاي هوشمند هستيم. فاز نخسخت، انجام هزار مسافرت شهري بود. فاز دوم با سه خودرو صورت خواهد گرفت. يک خودرو الکتريک ـ هيدروژن و دو خودرو الکتريکي. براي فاز دوم ما نياز به به يک ايستگاه شارژ در تهران داريم که اميدواريم با کمک شهرداري تهران، ستاد مديريت سوخت و مركز همكاريهاي فناوري رياست جمهوري، اين محل را به ما بدهند؛ چون پروژه ما فقط به دليل نداشتن مکان متوقف است.
پروژه سوم ما به توليد انبوه رساندن خودرو IEV2 است؛ همان خودرويي که تصاويرش را در ژنو منتشر کرديم و از آن بسيار استقبال شد. چندين کمپاني فرانسوي و آلماني علاقهمند هستند براي خريد اين خودرو مذاكره کنند.
مدیر پروژه E4 درباره استفاده از کارشناسان داخلي و خارجي در این طرح گفت: براي پروژههاي علمي که تاکنون انجام شده ـ چه در ايران چه در خارج از کشور ـ يکسري شرکتها تأمينکننده قطعات يدکي و مواد اوليهاند. اينها يا در ايران يا در خارج از ايران هستند. کساني هم هستند که در کنار پروژه با من کار ميکنند. معمولاً در پروژهاي که حساس است و هنوز به توليد انبوه نرسيده است، به دليل اينکه از ايدههاي اصلي محافظت شود، کارهاي کليدي را خودم انجام ميدهم، ولي در بقيه موارد، نيروهايي هستند که گروهي و در کنار من مشغول به کار هستند.
همچنين طرح برخي قطعات خاص را هم که در ايران وجود ندارد، به شرکتهايي در خارج از ايران، ميفرستيم تا ساخته شود.
تعامل با دانشگاه
آرین در مورد شرکتهاي دانش بنيان که در ايران و بلژيک تشکيل داده تا بسترهاي مناسبي براي بوميسازي فناوری و آموزش افراد متخصص را ایجاد کند، می گوید:
اينها بيشتر از دانشگاه مؤثر هستند. نقش شرکتهاي دانش بنيان خيلي جديتر و مهمتر از دانشگاه است و البته اين خوب نيست، چون وظيفه اين شرکتها، گسترش فناوری است و در کنار گسترش فناوری و نوآوري و توليد، آموزش هم اتفاق ميافتد، ولي مگر چند نفر را ميتوانيم آموزش بدهيم؟
من در سيستم خودم ده، بيست يا پنجاه نفر را بتوانم آموزش بدهم، ولي ميليونها دانشجوي جوان وارد دانشگاه ميشوند.
فرموديد هنوز فضاي مناسبي براي تعامل شما با دانشگاه فراهم نشده؛ به عنوان کسي که منبعي از دانش فني در اين زمينه است، ولي فضايي براي انتقال دانشش به دانشگاه ايجاد نشده است، فکر ميکنيد چه بايد کرد؟ آيا راهکاري داريد؟
بله، علاقهمندم سازماني بيايد و همکاري کند و نه تنها براي موضوع شخص من، چون همان گونه که گفتم هزاران نفر مثل من هستند؛ در ايران يا خارج که سازمانيافته نيستند. بايد نشستهاي منظمي بگذاريم و راهي پيدا کنيم که چگونه اين فناوری و دانش روز به دانش پژوهان انتقال پيدا کند. ميتوان علاقهمندان هر رشته را در کلاسهاي خاص با استادان واقعي به جايي رساند که ديگر کاري انجام ندهند که آخر سر متوجه بشوند اين کار پیشتر انجام شده است. اينها بايد تازه از آنجا به بعد جلو ببرند.
اکنون دولت علاقهمندي نشان ميدهد و براي اين کار هزينه ميکند. من بر این باورم کساني در اين زمينه علاقهمندند و اين خلأ را باور ميکنند. مسلماً در دانشگاه هم استاداني از اين نابساماني رنج ميبرند. اين اساتيد ميتوانند به فرایند ما کمک کنند.
مزیت اقتصادی
آرین درباره اقتصادی بودن پروژه خود می گوید: گاه يک محقق موضوعي را انتخاب ميکند يا به ايدهاي ميرسد که در شرايط اوليه، آن را صرفاً کاري تحقيقاتي ميبيند، و به زمان طولاني نياز دارد تا نتيجهگيري کند که اين ايده ميتواند به محصول تبديل شود. اين يک روند است و من چنين پروژههايي را انجام دادهام. امثال ما از ده، پانزده سال پيش ميدانستيم که سرانجام، دولتها ـ چه آنها که نفت ميفروشند و چه آنها که ميخرند ـ به اين نتيجه ميرسند که بايد تغيير ايجاد کنند.
به اين ترتيب داريم وارد فناوری ميشويم که قرار است بشر را حفظ کند و محيط زيستش را پاک کند و براي اينکه اين کار را بکند، فناوریهاي جديد لازم است. به اين ترتيب انرژيهاي پايدار و خودروهاي دوستدار محيط زيست در نهايت به توليد انبوه منجر ميشوند. مثلا، همين تاکسي هوشمند الکتريک، نمونهاي ساده است. اين تاکسيها ميتوانند از يک به ده، ده به صد و صد به صد هزار تا برسند؛ اما با توجه به روند فناوری، توسعه آن و امکانات، اين سرعت و اينکه ما چند درصد سيستم حملونقل را امروز الکتريکی يا هيدروژنی کنيم، اين بحث ديگري است؛ يعني خودروساز بايد وقت داشته باشد، بدون اينکه از نظر اقتصادي آسيب ببيند، روند توليدش را تغيير بدهد و به مرور از بنزيني به الکتريکي سوق يافته و به جايي برسد که ديگر صد در صد جايگزين شود.
بنابراين، همه کارهاي ما با در نظر گرفتن مسائل اقتصادي صورت گرفته است. قيمتهاي تمام شده در آغاز بالا هستند، اما همين طور که تيراژ توليد بالا ميرود، اين قيمت کاهش مييابد. ما همهچيز را در اين روند ديدهايم.
وی که در هر دو زمينه هيبريد پيل سوختي و خودرو الكتريكي بر مبناي باتري فعاليت كرده، در مورد اقتصادی بودن هر یک از این دو بخش می گوید:
همين پرسشی که شما کرديد، یازده سال پيش در تلويزيون مطرح شد. پاسخ من اين بود که خودروهاي آينده، صددرصد خودروهاي الکتريک هستند، حالا امروز يک کلمه به آن اضافه ميکنم، چون جزو اختراع ما شده است؛ ميگويم خودروهاي هوشمند الکتريک.
نظر من تغيير پيدا نکرده و پايه همان خودرو الکتريک است؛ اما ما نميتوانيم به بهانه يک فناوری، راه را براي يک فناوری ديگر را ببنديم يا روي آن سرمايهگذاري نکنيم. پيل سوختي يک فناوری بسيار مهم است.
اگر دولت امروز ميخواهد روي آن ميلياردها ريال سرمايهگذاري کند، بايد هزاران ميليارد ريال سرمايهگذاري کند و البته باز هم کم است. اين فناوری ميتواند در خود خودرو استفاده شود يا براي توليد توان باتري به كار رود. الان نميخواهم وارد اين بحث شوم هر چند تجربهی هر دو مورد را داشتهام و خودروي هيبريد ـ الکتريک هيدروژن ما توانست تجربه موفق اولين تست رانندگي داخل شهر را برايمان حاصل کند و در نظر داريم به زودي با اين خودرو يک مسافت 500 کيلومتري را نيز با استفاده از هيدروژن طي کنيم.
به نظرم بگذاريد، نخست به فناوری پيل سوختي برسيم، چون كشور ما پنج سال وقت لازم دارد تا به فناوری توليد انبوه هيدروژن و پيل سوختي برسد. پس از اين مراحل بايد به صورت اصولي و با برنامهريزي عمل کنيم.
فرهنگ سازی و نگاهی به آینده
آرین درباره فرهنگ سازی لازم برای استفاده کردن از این فناوری ها و جا افتادن این فرهنگ در میان مردم و مسئولان گفت: از جمله کارهايي که پارسال انجام داديم، اين بود که در دو مدرسه ـ يکي دخترانه و ديگري پسرانه که اعلام آمادگي کرده بودند ـ همين خودرو تاکسي هوشمند الکتريک را با دو نفر از اعضاي تيممان معرفي نموديم.
دانشآموزان اول شلوغ ميکردند، اما وقتي ما اين فناوری را نشان داديم و کمي در مورد محيط زيست و اينکه اين تاکسي الکتريکي است که شما هم ميتوانيد بسازيد و کافي است علاقه مند باشيد و مطالعه کنيد، با آنها صحبت کرديم، در نتيجه دانش آموزان ابراز علاقه و سوالات متعددي طرح كردند.
در مورد فرهنگسازي کاري که درباره تاکسي کرديم يا آنچه در مدرسه انجام داديم، در واقع آغاز کار بود. امسال در مدرسهها اين کار را دنبال خواهيم کرد. میخواهیم مدارس بيشتري را پوشش دهيم و اين تورها را براي آنها بگذاريم؛ يعني بچهها سوار خودرو دوستدار محيط زيست شوند و به کمک ديدن فيلم و... با مکانيسم علمي آن آشنا شوند. اينگونه آموزشها در سنين دبستاني و دبيرستاني، باعث ميشوند بچهها زماني که وارد دانشگاه ميشوند با علوم و فنون و ايده ها و فناوری هاي روز آشنا شوند. اين کار ساده است، چون هم مديران علاقهمند هستند و هم از نظر وجداني احساس ميکنيم که خدمت ميکنيم. ولي در بحث دانشگاه حتماً نيازمند مکانيزم و سيستم هستيم.
وی در مورد اهدافي که براي آينده E4 در نظر دارند، گفت: آينده E4 در ايران، تماماً به دولت بستگي دارد و بهتنهايي هيچ کاري نميتوانم انجام بدهم. اين پروژهاي خصوصي نيست و فقط با پول اجرا نميشود؛ بنابراين، نميتوانم جواب شما را دقيق بدهم که اين چشمانداز شش ماه ديگر يا یک سال ديگر اتفاق ميافتد.
بخشي از E4 شهر پاک است؛ يعني ما بياييم شهر پاک را در ايران راهاندازي کنيم. در جلسهاي که با رئيس جمهور محترم داشتيم، با کليات موضوع شهر پاک موافقت کردند، اما براي اجرايي شدن اين موضوع، مجلس و سازمانهاي ديگر مانند وزارت مسکن و شرکت نفت در اين موضوع دخالت و کمک بکنند؛ آنگاه ميتوانيم اين پروژه را انجام بدهيم. بهرغم اينکه دولت حمايت ميکند و روابط دوستانهاي بين من و مركز همکاريهاي فناوري رياست جمهوري وجود دارد، اين روند کند است.
با کمک همه دوستانم در دولت و مجلس محترم تلاش ميکنيم تا موانع را پشت سر بگذاريم. بايد بپذیریم، وقتي که دغدغههاي فراواني درباره راه اندازی، ايجاد و گسترش و بهرهبرداري از فناوری داريم، بازدهي و سرعت عمل ما کاهش مييابد و در حقيقت اين فرصت طلايي را به ديگران در کشورهاي ديگر ميدهيم تا با مديريت درستی که دارند موفق شوند و بدين ترتيب مديريت انرژي جهان را به دست گيرند.