جام جم: در پي اسيدپاشي به مادر و دختر ايلامي، عمو و زن عموي اين خانواده به عنوان عاملان حادثه دستگير شدند و خواستگار سابق دختر آسيبديده نيز در جريان اين حادثه تحت تعقيب قرار گرفت.
دختر جوان قرار بود چند روز ديگر جشن عروسياش را برگزار كند و به خانه بخت برود كه قرباني انتقامي كور شد.
بامداد 18 تيرماه سالجاري و در پي وقوع يك حادثه اسيدپاشي، ماموران انتظامي با حضور در محل حادثه ـ خيابان مفتح شهرستان سرابله ـ و تحقيق از همسايهها متوجه شدند يك مادر و دختر پس از حمله با اسيد آسيب ديدهاند و از سوي عموي خانواده و چند نفر از همسايهها به بيمارستان منتقل شدهاند.
ماموران پس از بازرسي محل حادثه موضوع را به بازپرس كشيك دادسراي ايلام خبر دادند و با تشكيل پرونده قضايي در اين باره براي رازگشايي از اين حادثه در بيمارستان حضور يافتند و با انتقال عموي خانواده به پليس آگاهي، تحقيق از وي آغاز شد.
انكار متهمعموي خانواده در بازجويي گفت: شب حادثه با شنيدن صداي كمكخواهي همسر برادرم ـ زيور ـ و دختر 19 سالهاش وارد خانه آنها در طبقه فوقاني شدم.آن دو بدحال كناري افتاده بودند. هنگام انتقال آنها به بيمارستان دستهاي من و همسرم بر اثر اسيدي كه روي مادر و دختر پاشيده شده بود، دچار سوختگي شد. همسرم هم به بيمارستان آمد و اكنون به خانه يكي از اقوام رفته است.
در پي اظهارات مرد ميانسال، گزارشي از بيمارستان در اختيار پليس قرار گرفت مبني بر اين كه مادر و دختر آسيبديده از مرگ نجات يافتهاند.
با حضور ماموران در بيمارستان، تحقيق از اين مادر و دختر آغاز شد.
نوعروس از روز حادثه گفتدختر جوان به پليس گفت: پدرم فوت كرده و 4 سال است با مادر در طبقه فوقاني خانه عمويم زندگي ميكرديم. از چندي پيش برادرزن عمويم به من ابراز علاقه ميكرد و چند باري هم به خواستگاريام آمد، اما من علاقهاي به او نداشتم و هر بار به خواستهاش پاسخ منفي ميدادم.
شاكي اضافه كرد: جوان خواستگار و خانواده عمويم بارها من و مادرم را تهديد كردند و ميخواستند تا به اين وصلت رضايت دهم. دخترعمويم شاهد اين اختلافها و تهديدها بود. چندي بعد مردي به خواستگاريام آمد و عقد كرديم. قرار بود بزودي مراسم جشن عروسيمان برگزار شود كه اين حادثه رخ داد.
اسيدپاشي به قصد انتقامنوعروس با اشاره به ماجراي اسيدپاشي گفت: قرار بود مادرم به خانه ديگري نقل مكان كند و در حال جمعآوري اثاثيهاش بودم. آن شب من و مادرم در يكي از اتاقها خوابيديم و نيمه شب با احساس سوزش شديد در سر و صورتمان از خواب بيدار شديم. در همين موقع بسختي كليد چراغ اتاق را روشن كردم. عمو و زن عمويم كمي دورتر از ما ايستاده بودند و يك سطل در دست داشتند.
وي اضافه كرد: با فريادهاي كمكخواهي ما كه از ناحيه چشم، صورت و دستها دچار سوختگي شده بوديم، آن دو سطل را به كناري انداختند و از ما ميخواستند به آنها نزديك نشويم. همسايهها با شنيدن صداي كمكخواهيمان به كمكمان آمدند و در اين موقع عمويم به همسايهها ملحق شد و همراه آنها ما را به بيمارستان منتقل كرد. شاكي گفت: عمويم و همسرش با خواستگار سابقم در اسيدپاشي به من و مادرم همدست بودهاند. در پي اظهارات وي، مادر آسيبديده نيز بازجويي شد و گفتههاي فرزندش را تاييد كرد.
با مشخص شدن اين موضوع روند رسيدگي به پرونده وارد مرحله تازهاي شد. ماموران به جستوجو براي يافتن زن عموي شاكي پرداختند و او چند روز پيش دستگير شد، اما در بازجوييهاي پليسي هرگونه همدستي در اسيدپاشي به اين مادر و دختر را انكار كرد.
زوج متهم با قرار قانوني روانه زندان شدهاند. تحقيقات از آنها در حالي ادامه دارد كه مادر و دختر آسيبديده براي ادامه درمان به بيمارستان شهيد مطهري تهران انتقال يافتهاند.
بنابر اين گزارش، خواستگار سابق نوعروس نيز تحت تعقيب پليس قرار گرفت تا با دستگيري وي، راز اين اسيدپاشي دلخراش فاش شود.