شرق: زني براي پايان دادن به اختلافات خانوادگي، نقشه قتل شوهرش را طراحي و آن را با همدستي مردي ديگر اجرا كرد.
اواسط تيرماه زني جوان به نام مهناز به پليس كازرون خبر داد، شوهرش به طرز مرموزي به قتل رسيده است. زماني كه ماموران در خانه اين زن حاضر شدند، جسد مرد 28ساله به نام حميد را كه غرق در خون روي زمين افتاده بود، مشاهده كردند. جراحات روي بدن اين مرد نشان ميداد او با ضربات متعدد و پيدرپي جسمي برنده كشته شده است.
در حالي كه به نظر نميرسيد قاتل يا قاتلان براي ورود به قتلگاه با مانعي مواجه شده باشند و از سويي نشانهاي نيز مبني بر سرقت از خانه حميد وجود نداشت، به دستور بازپرس جنايي، پرونده جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و تحقيقات در اين خصوص آغاز شد.
مهناز در اولين بازجوييها گفت: «من براي انجام كاري خانه را ترك كرده بودم و حميد در منزل بود. وقتي برگشتم ديدم حميد غرق در خون در خانه افتاده است. با ديدن اين صحنه شوكه شدم و بعد از چند لحظه كه به خودم آمدم با پليس تماس گرفتم.»
زن جوان گفت: «از روابط كاري شوهرش خبر ندارد و به كسي هم مظنون نيست.»
با توجه به اينكه هيچ سرنخي در اين بازجوييها به دست نيامد، پليس تصميم گرفت زندگي شخصي حميد را مورد بررسي قرار دهد. در اين مرحله فاش شد مقتول مدتي بعد از زمان ازدواجش با مهناز دچار اختلاف شده و آنها درگيريهاي زيادي داشتند. حتي زن جوان چند بار به حالت قهر خانهاش را ترك كرده و بعد از مدتي دوباره برگشته بود. اين اطلاعات پليس را به همسر قرباني ظنين كرد به همين خاطر مهناز براي دومين مرتبه پشت ميز بازجويي نشانده شد.
او اتهام قتل همسرش را انكار كرد و گفت هيچ اطلاعي از چگونگي قتل ندارد، بهرغم اين انكارها، تحقيق از وي ادامه يافت تا اينكه او بعد از چندين روز بازجويي لب به اعتراف گشود و توضيح داد چطور با يك مرد افغان نقشه قتل شوهرش را كشيده است.
مهناز گفت: از وقتي با شوهرم ازدواج كردم، با او اختلافات شديدي داشتم. نميدانستم بايد چهكنم خيلي ناراحت بودم. مخالفتهاي من با كارهاي شوهرم فايدهاي نداشت و او من را اذيت ميكرد. رفتارهاي حميد طوري بود كه ديگر زندگي كردن برايم معنايي نداشت. تلاشم براي اينكه شوهرم را تغيير دهم و زندگيام عوض شود، فايدهاي نداشت. شرايط خانوادگيام هم طوري نبود كه بتوانم از شوهرم جدا شوم. بالاخره تصميم گرفتم شوهرم را به قتل برسانم. خودم نميتوانستم اين كار را بكنم و به يك همدست احتياج داشتم. به همين خاطر با مردمي افغان به نام نورمحمد ارتباط برقرار كردم.
مدتي كه گذشت به او گفتم ميخواهم شوهرم را بكشم و نميتوانم با او زندگي كنم. براي او توضيح دادم شوهرم چه كارهايي ميكند و من چقدر از دستش عذاب ميكشم، همين حرفها بود كه باعث شد نورمحمد قبول كند حميد را به قتل برساند. نقشه را طراحي كرديم و قرار شد نورمحمد به خانه من بيايد.
متهم ادامه داد: «زمان قرار من در را بازكردم و نورمحمد وارد شد. بعد با كمك من شوهرم را به قتل رساند. او چاقوي تيزي داشت و با آن چاقو به شوهرم ضربه زد و جانش را گرفت. بعد از اينكه نقشهمان را اجرا كرديم، طبق قرار نورمحمد خانه را ترك كرد و من بعد از اينكه خودم را مرتب كردم، با پليس تماس گرفتم و گفتم جسد شوهرم را در خانه پيدا كردهام. اين زن درباره همدستش نيز گفت: «من از نورمحمد خبري ندارم، قرار بود او بعد از قتل از كازرون فرار كند اما اصلا نميدانم به كجا رفته است.»
بنا بر اين گزارش، پليس با توجه به اعترافات مهناز تحقيقات گستردهاي را براي بازداشت نورمحمد آغاز كرده اما هنوز ردپايي از اين مرد به دست نيامده است.