خبرنگار قانون نوشت: وقتی سر سفره عقد «بله» را از عروس خانم میگیرند، فقط خدا میداند که قبل از آن چه مسیر عجیب و غریبی و معمولاً پر از دعوایی برای تعیین مهریه طی شده تا به هلهله شادی برسد. «ملک»، «سکه»، «یک شاخه گل» برای مهریه شاید طبیعی باشد اما «دو کیلو پر مگس»، «هشت هزار سکه» و «نصف هیکل داماد» چطور؟!
سکه طلا به میزان سال تولددرگذشته پول رایج کشور به عنوان مهریه تعیین میشد اما به مرور زمان و با کم شدن ارزش پول، سکه وارد این بازار داغ شد. مسئولان دفترخانههای ثبت ازدواج در تهران به خبرنگار قانون میگویند که دادن سکه به عنوان مهریه در بین خانوادهها بسیار رایج است؛ از 313 سکه به نیت یاران حضرت امام زمان تا هشت هزار سکه که اگر تمام کتابهای دینی و تاریخی را زیر و رو کنید «نیت» و معیاری برای آن پیدا نمیکنید. آن طور که از دفترخانهها خبر میرسد 300 تا 500 سکه به عنوان مهریه، دیگر کاملاً عادی است.
مسئول یکی از دفترخانهها میگوید که عدد «تاریخ تولد» برای تعیین میزان سکههای مهریه رایج شده است. «مردم جامعه ما عجیب و غریب هستند، هر روز یک ابتکار تازه در این مورد ارائه میکنند. هر چی بگویی از دست این مردم برمیآید.» اگر این روند ادامه پیدا کند صد یا دویست سال دیگر باید به دنبال معادن طلا در سایر کرات بود تا طلای مهریهها جور شود.
حساب کنید اگر خانمی متولد سال 1365 باشد مهریه اش 1365 سکه است. که با نرخ فعلی سکه در بازار بیش از 700 میلیون تومان می شود. بعضیها هم سال میلادی را ملاک قرار می دهند. مثلاً متولدهای سال 1985 میلادی به همین تعداد یعنی 1985سکه مهریه میگیرد. البته خدا را شکر سال شمسی رواج بیشتری دارد.
مسئول دفترخانهای در تهران کمی امیدوارمان میکند و میگوید که از بیست مورد ازدواج ثبت شده در ماه تنها دو مورد مهریه بالای 500 سکه و بقیه بین 100 تا 400 سکه بوده است.
البته با وجود بازار داغ افزایش قیمت سکه، مسئول یکی از دفترخانهها میگوید: «مهریه از 1000 تا 1600 سکه عادی است و ما حتی مهریه هشت هزار سکهای داشتهایم.» 8هزار سکه! یعنی اگر عروس خانم اراده کند و «عندالمطالبه» بخواهد نقداً مهریهاش را دریافت کند، آقای داماد باید حداقل یک چک 4 میلیارد تومانی در وجه ایشان بکشد!
بعضی خانوادهها هم «ملک» را مبنای مهریه قرار میدهند. اگر داماد ملکی مانند آپارتمان و یا زمین داشته باشد باید چند دانگ آن آپارتمان را مهریه بدهد و اگر نداشته باشد چند دانگ از املاک پدر یا مادر یا حتی خواهر و برادرش را.
اینها مهریههای متعارف است اما این همه داستان نیست.
نصف هیکل داماد را میخواهممسئول یکی از دفترخانههای ثبت ازدواج میگوید: «در سال چند موردِ انگشت شمار پیش میآید که درخواست ثبت مهریههای نامتعارف و عجیبی را میکنند. یک نفر درخواست «دو کیلو پر مگس» به عنوان مهریه کرده بود و در مورد دیگری خانمی درخواست قفسِ طلایی که در آن مرغ عشقی باشد، کرده بود.» او می گوید: «اداره ثبت به ما بخشنامه کرده که حق ثبت مهریههای اینگونه را نداریم و مهریه باید چیزی عینی باشد تا اجازه ثبت داشته باشیم.»
اما موارد جالب دیگر؛ در دو مورد خانمها درخواست کرده بوند که نصف هیکل و چشمهای داماد مهریه باشد، در مورد دیگری خانمی درخواست کرده بود مهریه فقط «یک صلوات» باشد ودر مورد دیگری هم خانمی «یک فشنگ» را به عنوان مهریهاش انتخاب کرده بود.
البته مسئول یکی از دفترخانهها از درخواست بیست هزار شاخه گل با این قید که گلها مختلف باشند، به عنوان یک مهریه عجیب یاد میکند.
خوبی مهریههای نامتعارف این است که در حد همان درخواست عروس خانم باقی میمانند و جایی ثبت نمیشوند وگرنه تهیه 100 هزار لیتر بنزین آن هم عندالمطالبه شاهداماد را در به در پمپ بنزینها میکرد.
یک شاخه گل اما با حق طلاقکسانی هم هستند که درخواست مهریه کمی میکنند. مسئول یکی از دفترخانهها میگوید: «این افراد معمولاً کتاب، یک شاخه گل و یک سکه را مهریه خودشان میکنند اما با ذکر حق طلاق برای زن در سند ازدواج.»
ثبت ازدواج با مهریه یک جلد دیوان عطار نیشابوری، رباعیات خیام، شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، نهج البلاغه از مهریههای شایع و کم هزینه است.
مسئول یکی از دفترخانهها میگوید: «کسانی که برای مهریه درخواست تنها چند شاخه گل میکنند معمولاً خارج از کشور بودند یا درحال رفت وآمد به آنجا هستند، کلاس خارج رفتنشان را میگذارند.»
به هرحال کسانی که درخواست مهریه کم مانند «یک سکه» را دارند، انگشت شمارند و به قول مسئول یکی از دفترخانهها «درسال حدود 15 درخواست است.»
گذشت روزگاری که مهریه را نه کسی میداد و نه کسی میگرفت؛ این روزها همین که خانم خانه لب تر کنند که مهریهشان را میخواهند یا باید آن را بدهید و یا بروید آب خنک نوش جان کنید. پس جای شکرش باقی است که با بخشنامههای فعلی هیچ مردی مجبور نیست به دنبال شکار چند صد میلیون مگس آواره جنگل و بیابان شود.