بغض راه گلویت را بسته و حسابی کلافه میشوی، با خود میگویی کاش کسی اینجا نبود تا راحت به آتشفشان بغضت اجازه فوران میدادی که ناخودآگاه در مییابی چشمان خیرین و خانوادههای آنها تر شده و آهسته دل به دل این فرشته معصوم دادهاند.
به گزارش فارس، خبر رسید که ضیافت افطاری موسسه خیریه "عترت فاطمی" برای تجلیل از خیرین خود، در تالار پذیرایی وزارت دفاع برگزار میشود.
این موسسه به عنوان بزرگترین حامی ایتام سادات کل کشور بیش از 5 هزار نفر از ایتام سادات کل کشور را تحت سرپرستی دارد.
خندههايي كه با هيچ چيز عوض نميشوند...به آدرس که نگاه میکنی بعید میدانی خیرین و خانوادههایشان از این مراسم استقبال کنند، چرا که این مراسم در شرقیترین نقطه تهران واقع است.
سختی راه را به خود هموار میکنی و از ترافیک سنگین و طاقت فرسای عصرگاهی اتوبان شهید همت رد میشوی تا به انتهای اتوبان شهید بابایی و شهرک مسکونی امام خمینی(ره) میرسی، محل برگزاری مراسم آنجاست.
وارد سالن که میشوی چشمت با عکس کودکانی آشنا میشود، گرچه غبار ناملایمات روزگار بر چهره آنها مشهود است اما خنده به لب دارند و این لبخندهها بر زیبایی آنها افزوده است؛ ناخوداگاه در ذهنت روایاتی را مرور میکنی که در باب نوازش ایتام و شاد کردن دل آنها شنیدهای؛ آنگاه این تابلوها برایت زیباترین منظرههای دنیا میشود که انگار جای خالیاش را بر دیوار زندگی روزمرهات حس میکنی.
جای خالی مسئولانی که قرار بود باشند و نیامدندبا چشم کنجکاوت در بین انبوهی از حضار خیر به دنبال مقامات و مسئولانی میگردی که قرار بود در این میهمانی شرکت کنند اما دریغ هیچکدام را نمییابی؛ در بین آنها فقط چند چهره شناخته شده از مسئولان سابق نهادهای انقلابی به چشم میآیند.
از مسئولان برگزاری مراسم دلیل عدم شرکت مسئولان و مقامات را که جویا میشوی آنها شانه بالا میاندازند و با خنده تلخی میگویند "باور کنید ما دعوت کردهایم و قول داده بودند که در این مراسم شرکت کنند، اما نمیدانیم چرا نیامدند، شاید فکر کردهاند اگر بیایند باید تعهدی بدهند! شاید هم کار مهمتری برای آنها پیش آمده است".
توی فکر میروی، دمق میشوی از اینکه چرا مسئولان این همه خیریني را که اینجا دور هم جمع شدهاند، لایق حضور خود ندیدهاند؛ توی ذهنت این شعر را مرور می کنی:
"سالها شد که رخ زرد مرا دوست ندید
بس که خون جگر از دیده روان است مرا "
اکران فیلم خصوصی عاشقانهمراسم با تلاوت قرآن از آیههای عشق و مهربانی و کمک به ایتام و نیازمندان و سکوتی از سر همدلی آغاز میشود و با نواختن سرود ملی و احترام تمام قامت حاضرین، رنگ و بوی رسمی به خود میگیرد.
ناگهان روشنایی سالن کم میشود، کلیپی از کودکان ایتام و خانوادههای نیازمندان بر روی پردههای بزرگ سالن به نمایش در میآید.
دلت را همراه با کلیپی میکنی که نه بازیگران مشهور و رنگارنگی دارد، نه کارگردان مشهوري آن را ساخته است؛ کلیپ روایتگر زندگی طاقت فرسای چند تن از ایتام تحت پوشش این موسسه، در مناطق محروم است.
دختری زیبا با پوشش چادری مشکی که فقط گردی صورتش مانند گوهری در صدف پیداست، فارغ از هرگونه رنگ و لعاب در قاب تصویر روبروی دوربین نشسته و سرشار از غروری که هرگز نیاز آن را خدشه دار نکرده است از روزهای سخت بعد از پدر روایت میکند، آن زمانی که همه، او و مادرش را تنها گذاشتند و پسران صاحب خانه به بهانه عقب افتادن اجارهخانه اسباب و اثاثیه آنها را بیرون ریخته و مادر و دختری درمانده و بیپناه که چه کنند و به کجا پناه برند.
حکایت که به این جا میرسد گوینده از او میپرسد" همسایهها معترض نشدند"؟
این پرسش انگار زخم کهنه دخترک را تازه کرده، طاقتش طاق میشود، سر به زیر میاندازد، دُرهای اشک از صدف چشمش بیرون آمده و آرام آرام بر صورتش میلغزد، با معصومیتی وصف ناشدنی که از چشمش تا اعماق دلت نفوذ میکند آرام میگوید "آنها به ما خندیدند".
بغض راه گلویت را بسته وحسابی کلافه میشوی، با خود میگویی کاش کسی اینجا نبود تا راحت به آتشفشان بغضت اجازه فوران میدادی که ناخودآگاه در مییابی چشمان خیرین و خانوادههای آنها تر شده و آهسته دل به دل این فرشته معصوم دادهاند.
عموهای فیتلیهای؛حامیان جدي موسسهرئیس هیئت مدیره موسسه عترت فاطمی، پس از پایان این کلیپ، خبری التیامبخش میدهد و مرهمی است بردل جریحهدار شدهات، میگوید که برای این خانواده با کمک خیرین خانهای در همان منطقه محروم ساخته و در اختیار آنها قرار گرفته است.
بعد از پخش این کلیپ فضای سالن خیلی متأثر است اما ناگهان عموهای فیتلیهای در جمع خیرین حاضر میشوند و بچهها بیشتر از سایرین خوشحال میشوند.
خنده و شادی کودکان خردسال و خوشحالی آنها از حضور عموهای فیتلیهای باعث میشود سالن، رنگ و بویی تازه به خود بگیرد.
پرسوجو که میکنی متوجه میشوی که عموهای فیتلیهای از حامیان جدّی این موسسه هستند و تا کنون کمکهای زیادی به ایتام سادات انجام دادهاند.
محرومین را در امکانات خود شریک کنیمبا چند تن از خیرین که همراه با خانواده در این مراسم شرکت کردهاند همکلام میشوم؛ اصلاً دوست ندارند که از خودشان حرف بزنند و از پاسخ به سوالاتم طفره میروند، با اصرار و شگردهای زیاد سر حرف را با آنها باز میکنم.
امیر 43 ساله که صاحب یک رستوران است، احساس وظیفه را انگیزه خود در کمک به نیازمندان و ایتام این موسسه عنوان میکند و میگوید: افرادی که در جامعه از وضع مادی خوب و امکانات مناسب برخوردارند میبایستی محرومین را نیز از امکانات خود بهرهمند کنند، من از اینکه میتوانم به این اقشار کمک کرده و آنها را خوشحال کنم احساس غرور و شعف میکنم.
وی معتقد است: اگر مردم و مسئولان به توصیههای مولای متقیان حضرت علی(ع) در باب دستگیری از ایتام و نیازمندان عمل کنند، بیشک اتفاقات خوبی در این حوزه خواهد افتاد.
کمک به ایتام یاد خدا را در زندگی من جاری کردخانم بصیری50 ساله که به پرستاری در یک بیمارستان اشتغال دارد، اینگونه از انگیزههای خود میگوید: احساس میکنم با کمک به بچههای نیازمند، یاد خدا در زندگی من جاری میشود و من خدا را با تمام وجود در زندگی خود لمس میکنم.
وی ادامه داد: دستگیری از ایتام مرا از سیاهی به روشنایی هدایت کرد، از وقتی که در این عرصه پا گذاشتهام دنیای جدیدی را تجربه کردهام؛ به نظرم بهشت و جهنم در این دنیا است و ما میتوانیم با کمک کردن به نیازمندان در همین دنیا برای خود بهشت بسازیم.
وی در اینجای سخن منقلب شده و با اشاره به لبخند یکی از این کودکان که عکسش روی بروشوری درج شده بود، گفت: خندههای این بچهها را با هیچ چیز در این دنیا عوض نمیکنم، از شادی این بچهها شاد و از ناراحتی آنها غمگین میشوم.
کمک به ایتام باید روزی انسان شودحامد 38 ساله است و سن و سال کمتری نسبت به بقیه خیرین دارد، با وجودی که از پخش کلیپ خیلی زمان گذشته هنوز چشمانش تر است، از انگیزه خود چنین میگوید: همانطور که اگر ما بخواهیم به مسافرت برویم ابتدا باید در فکر جا و مکان خود برای اقامت در مقصد باشیم، باید به فکر سفر آخرت خود نیز باشیم، من به این ایتام کمک نمیکنم، در حقیقت من به خودم کمک میکنم.
وی در ادامه تصریح کرد: وقتی به این کودکان کمک میکنم و خبرهای خوب از آنها برایم میرسد انگار در ملکوتم، حس وصف ناشدنی دارم.
این خیر تأکید کرد: کمک به افراد نیازمند و خصوصاً ایتام باید روزی و قسمت اشخاص بشود، به نظرم این یک لطف است که از سوی خداوند شامل حال بعضی از بندههایش میشود.
وی در پایان گفت: امیدوارم با کمک به ایتام دل مادرم حضرت زهرا(س) را شاد کنم و دعای آن حضرت شامل حالم من شود.
به گزارش توانا، موسسه عترت فاطمی از سال 1379، با هدف تکـریم و استقـلال خانوادههای مکرم سادات نیازمند و دلجـویی و رسیـدگی به امور ایتام این سلاله پاک، با تلاش جمعی از خیرین و دوستداران آلطاها، آغاز بهفعالیت کرده است.