وطن امروز: زن حسود وقتی دید پسر جوان نمیخواهد در عقد موقت وی بماند دست به انتقامگیری آتشین زد.پسر 24 ساله باور نداشت وقتی میخواهد از همسر صیغهاي جدا شود به اسیدپاشی تهدید میشود.
اواخر سال گذشته بود که پسر جوان در میهمانی دوستانش با زنی به نام «هدی» آشنا شد و با هم طرح دوستی ریختند.هدی و «عباس» پس از ترک آن جشن تولد با هم قرار گذاشتند تا اینکه به عقد موقت هم درآمدند.
روز 10 اردیبهشتماه سال جاری عباس پسر 24 ساله رو به روی بازپرس دادسرای شهید هاشمی نشست و گفت: من به خاطر تیپ و چهرهام علاقه خاصی به هنرپیشگی داشتم و میدانستم اگر وارد این حرفه شوم موفق خواهم شد! آن شب در میهمانی، هدی سر صحبت را با من باز کرد و مدعی شد آشنایی دارد که میتواند از من یک هنرپیشه معروف بسازد. رویای هنرپیشه شدن کافی بود تا رسیدن به آرزوهایم را در گرو زندگی با هدی ببینم.
هدی 10 سال از من بزرگتر است و 2 سال پیش از شوهرش طلاق گرفته بود.
وی افزود: بعد از مدتی او را صیغه کردم و پس از ازدواج موقت متوجه شدم چه کلاهی سرم رفته است، چون حرفهای هدی دروغ بود و برخلاف آنچه تصور میکردم او مخالف هنرپیشه شدن من بود. در حالی که مدت صیغه ما در حال اتمام بود من با دختر دیگری آشنا شدم و از زندگی هدی بیرون رفتم.بعد از تمام شدن مدت ازدواجمان، هدی مرتب با من تماس میگرفت و میگفت باید مهلت صیغه را تمدید کنم اما من هرچه به او میگفتم دیگر حاضر به ادامه زندگی با یک زن فریبکار نیستم گوشش بدهکار حرفهایم نبود تا اینکه چند وقت پیش وقتی از خانهام بیرون آمدم در کمال ناباوری خودروی 206 خود را در دود و آتش دیدم. همان لحظه متوجه شدم این توطئه زنانه هدی است که برای انتقامجویی ماشینم را به آتش کشیده است.
وی در ادامه افزود: آن روز هدی با من تماس گرفت و مرا تهدید به اسیدپاشی کرد بعد از این تصمیم گرفتم از این زن توطئهگر شکایت کنم.
توطئه زنانهبعد از شکایت پسر جوان، بازپرس پرونده دستور بازداشت زن توطئهگر را صادر کرد. این زن 34 ساله وقتی پیش روی رئیس شعبه حاضر شد به توطئه زنانه علیه جوان مورد علاقهاش اعتراف کرد.
وی گفت: من عاشق تیپ و ظاهر عباس شدم تا جایی که بدون او نمیتوانم زندگی کنم!آن شب در میهمانی وقتی متوجه شدم او به بازیگری علاقه دارد ناچار شدم برای به دست آوردن او دروغ بگویم تا او حاضر شود با من زندگی کند. از طرفی من در زندگی اولم شکست خوردم و بعد از طلاق تنها در آپارتمانم زندگی میکنم، با عباس آشنا شدم تا تنهاییهایم پر شود.
وی افزود: عباس مرا صیغه کرد و وارد زندگیام شد. اوایل همه چیز خوب بود اما پس از مدتی متوجه شدم با دختر جوانی آشنا شده و قصد ازدواج دارد، همچنین مدت صیغه ما نیز به پایان رسید و عباس دیگر تلفنهای مرا جواب نمیداد.
آنقدر عاشق او بودم که نمیتوانستم بدون عباس زندگی کنم، حسادت تمام وجودم را فراگرفته بود تا جایی که عباس را تهدید به اسیدپاشی کردم تا مهلت صیغه را تمدید کند اما او باز هم حاضر به زندگی با من نبود، به همین خاطر نقشه یک انتقامجویی را طراحی کردم. روز حادثه با یک گالن بنزین جلوی خانه عباس رفتم و در فرصتی مناسب خودروی 206 وی را به آتش کشیدم. همه این انتقامجویی به خاطر عشق و علاقه من به او بود.
پرونده این زن حسود با صدور کیفرخواست به دادگاه جزایی عمومی تهران ارجاع شد.