بقيع، نام سرزميني است در مدينه كه به دستور رسول خدا (صليالله عليه وآله وسلم) به قبرستاني براي مسلمانان تبديلشد و نخستين كسي كه در آنجا به توصيه رسول خدا (صلياللهعليهوآله) دفنشد، «عثمان بن مظعون»، از دوستان نزديك پيامبر (صلياللهعليهوآله) و اميرالمؤمنين حضرت علي (عليهالسلام) بود؛ كسي كه حضرت علي (عليهالسلام) در سخنان خود او را بسيار يادميكرد و از روي علاقهاش به وي، نام يكي از فرزندانش را عثمان نهاد.
بقيع، قبرستاني است مورد احترام همه فرقههاي اسلامي و اكنون در چند قدمي حرم پيامبر (صلياللهعليهوآله) قراردارد؛ رسول خدا برخي از شهداي احد و نيز فرزندش «ابراهيم» را در آنجا دفنكرد و به اين ترتيب بر قداست آن افزود. بعدها عثمان بنعفان در قبرستان يهوديهاي مدينه به اسم «حس كوكب» دفنشد، اما معاويه بقيع را بهقدري گستردهساخت كه قبر عثمان در بقيع قرارگيرد.
بقيع هماينك مدفن 4 امام شيعه، امام حسن مجتبي(عليهالسلام)، امام سجاد(عليهالسلام)، امام باقر(عليهالسلام) و امام صادق(عليهالسلام) است؛ همچنين قبر بيشتر زنان پيامبر(صلياللهعليهوآله) و نيز عباس عموي پيامبر(صلياللهعليهوآله) و فاطمه بنت اسد، مادر امام علي(عليهالسلام) و برخي ديگر از بزرگان در اين مكان شريف قراردارد.
دست ناپيداي وهابيت - نگاهي به پيشينه تاريخي اين فرقه
پيشواي نهضت وهابيت، «محمد بنعبدالوهاب نجدي» (1115-1201/1703-1782) نامدارد و بايد گفت نام وهابيت را مخالفان به آنها دادهاند، در حاليكه پيروان اين فرقه، خود را «الموحدون» و مذهب خود را «محمدية» ناميدهاند، اين گروه خود را فرقهاي سني و پيرو مذهب «احمد بنحنبل» ميدانند.
عقايد:
1- هر چيزي كه بجز خداي تعالي مورد عبادت قرارگيرد، خطاست و هركس اين چيزها را عبادتكند، سزاوار مرگ است.
2- جماعت زيادي از مسلمانان موحد نيستند، زيرا ميكوشند تا عنايت خدا را با زيارت قبور اوليا بهدست آورند، بنابراين مشركند.
3- ذكر نام پيامبر، ولي، يا فرشتهاي در نماز شرك است.
4- اگر غير از خدا از كسي شفاعت جويند، كفر است.
5- هركسي براي رواشدن حاجات خود از غير خدا ياري بخواهد، كافر است.
6- علمي كه مبتني بر قرآن مجيد، سنت پيامبر و استنباطهاي ضروري عقل نباشد، كفر است.
7- انكار قدر(قدرتداشتن انسان بر انجام كارها) در همه افعال بهمعني الحاد و بدعت است.
8- تفسير قرآن بر پايه تأويل، كفر است.
وهابيان، ساختن گنبد و ضريح و بقعه و ... بر روي قبور را حرام و تخريب آن را واجبميدانند كه در اين مسأله پيرو پيشواي خود، «ابن تيميه» و شاگرد او «ابنجوزيه» هستند؛ از اينرو آنان طي چند قرن اخير، تا آنجايي كه توانستهاند مشاهد و زيارتگاهها را ويرانكردند و حتي قبور ائمه بقيع و قبر امام حسين (عليهالسلام) را نيز استثنا نكردهاند.
آنان ساختن آرامگاه بر روي قبور را نوعي شرك و كفر ميپندارند، هرچند كه وهابيان براي اثبات اين باور خود راهي جز استفاده از تهديد و خشونت ندارند، اما بايد دانست آنها همواره براي تخريب مراقد ائمه اطهار از عراق و شام تا جنوب درياي سرخ و غرب و شرق جهان اسلام تلاشكردهاند.
كينه وهابيت براي تمامي مسلمانان بهويژه شيعيان نامي آشناست؛ چراكه وهابيان سعودي همواره براي انهدام وتخريب قبور ائمه و اهلبيت پيامبر(صلياللهعليهوآله) تلاشكردهاند و در اين ميان آثار ديني بيشمار شهرهاي مكه و مدينه، اماكن زيارتي اين شهرها بيش از ديگر اماكن در معرض اعمال نابخردانه سردمداران وهابي قرارگرفتهاست و آنان در واقع با تخريب بقيع، احساسات مسلمانان را جريحهدار و براي جداكردن مسلمانان از ميراث درخشان اسلامي خود تلاشكردهاند.
ميتوان گفت تخريب بقيع و قبور مطهر ذريه رسول خدا(صلياللهعليهوآله)، اهلبيت پيامبر(صلياللهعليهوآله) و بهترين صحابه و خاندان ايشان از جنايتهاي نابخشودني سعوديهاي وهابي در طول تاريخ است كه تاكنون دوبار قلب شيعيان و عاشقان ائمه اطهار را جريحهدار و احساسات آنان را برانگيختهاست.
نخستين تخريب قبور ائمه بقيعنخستين تخريب قبور مطهر ائمه بقيع به دست وهابيان سعودي در سال 1220 هجري يعني زمان سقوط دولت اول سعوديها توسط حكومت عثماني رويداد، پس از اين واقعه تاريخي - اسلامي با سرمايهگذاري مسلمانان شيعه و بهكاربردن امكانات ويژهاي، مراقد تخريبشده به زيباترين شكل بازسازيشد و با ساخت گنبد و مسجد، بقيع به يكي از زيباترين مراقد زيارتي و در واقع مكان زيارتي ـ سياحتي مسلمانان تبديلشد.
يكي از گردشگران انگليسي پس از بازسازي بقيع، ضمن توصيف اماكن زيارتي مدينه منوره در اينباره ميگويد: مدينه در سال 1387 تا 1388 و قبل از انهدام مجدد توسط وهابيان سعودي، شبيه استانبول و شهرهاي بسيار زيباي سياحتي جهان بازسازيشدهبود.
دومين تخريب بقيعدومين و درواقع دردناكترين حادثه تاريخي - اسلامي معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از رويكار آمدن سومين حكومت وهابي عربستان مربوطميشود؛ سالي كه وهابيان به فتواي سران خود مبني بر اهانت و تحقير مقدسات شيعه، مراقد مطهر ائمه و اهلبيت پيامبر(صلياللهعليهوآله) را مورد دومين هجوم وحشيانه خود قراردادند و بقيع را به مقبرهاي ويرانشده و در واقع مهجور و ناشناخته تبديلكردند.
«ايلدون رتر»، يكي از گردشگران غربي در اينباره ميگويد: با دومين تخريب قبور ائمه بقيع در مدينه منوره مراقد مطهر ائمه(عليهالسلام) بهشدت ويرانشد و وهابيون در اين تخريب، شكل ظاهري مقبرهها و گنبدهاي اين قبور را دگرگونكردند.
براساس منابع و شواهد تاريخي، وهابيان سعودي تنها به تخريب قبور بقيع اكتفانكردند، بلكه بارها به تخريب مرقد بيامبر(صلياللهعليهوآله) نيز اقدامكردند كه با واكنش گسترده مسلمان جهان مواجهشده و از اين توطئه ضد اسلامي دستبرداشتند.
«لويس پورخارت»، يكي از گردشگران سوييسي كه پس از تشرف به اسلام خود را ابراهيم ناميدهاست، در اينباره ميگويد: با توجه به مقام ائمه و صحابه دفنشده در بقيع، اين قبرستان فضايي بسيار كوچك دارد و در مقايسه با اماكن زيارتي ديگر كشورهاي شرقي بهويژه عربستان، به صورت تلي از خاك و سنگ، نگاه هر بينندهاي را به خود جلبميكند.
پورخات درباره كوه احد نيز ميگويد: در مسجد احداثشده در دل اين كوه، قبر حمزه، عموي پيامبر و ديگر شهداي احد همچون «مصعببن عمير»، «جعفربن شماس» و«عبداللهبن جحش» ديدهميشود كه وهابيان اين مسجد و قبور دوازده تن از شهداي احد و صحابه پيامبر را نيز تخريبكردهاند.
قبرستان بقيع قبل از تخريبقبرستان بقيع قبل از تخريب شامل مقبره چهارتن از ائمه اطهار و قبر گمشده بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) است، هرچند كه در روايت آمدهاست كه اميرالمومنين حضرت علي(عليهالسلام) پس از شهادت دخت پيامبر(صلياللهعليهوآله) پيكر پاك و مطهر ايشان را براي دفن به اماكن متعددي همچون بقيع، مسجد پيامبر(صلياللهعليهوآله) و خانه خود حملكردند.
تلاش براي مرمت قبور بقيعالبته روايت است كه قبر بانوي دو عالم مخفي ماندهاست و مخفيماندن قبر آن بزرگوار تا روز قيامت، بيانگر سند مظلوميت ايشان در طول تاريخ است و انشأالله با ظهور حجت خدا بر زمين مشخصخواهدشد.
بسياري از علما، فقها، شيعيان و حتي رهبران سياسي، همواره براي مرمت و بازسازي بقيع تلاشكردهاند كه در اين ميان «آيت الله حسن شيرازي(قدس سره)» بيش از ساير علما در اين راه گامبرداشتهاست و ديدارها و گفتوگوهاي متعددي با مقامات عربستاني و ارائه سندها و مدارك مبني بر ساخت و بازسازي قبور ائمه بقيع از جمله اقدامات اين عالم بزرگ شيعي بودهاست، اما همواره موانع هدايتشده از سوي وهابيان سعودي اين تلاش را عملي نكردهاست.
آيت الله شيرازي در كتاب خود با نام «تلاش براي بازسازي بقيع» آوردهاست: در زيارتهاي متعدد خود از قبرستان بقيع و بهجاآوردن مناسك حج در عربستان، ضمن ديدار با مقامات و علماي سعودي و فشار بر آنان براي ساخت قبور بقيع، تنها با وعدههاي آنان مواجهشده و برخي گروههاي عراقي با دادن پاداش و رشوه از عمليكردن اين وعدهها جلوگيريكردند.
«آيتالله سيد مرتضي قزويني» در مراسم نخستين سالگرد ارتحال آيتالله شيرازي در حسينيه رسول اعظم لندن با اشاره به تلاشهاي آن مرحوم گفت: «محمد سرور الصبان»، رئيس انجمن جهان اسلام به بنده اعلامكرد، تغييرات جزيي در اطراف بقيع حاصل تلاشهاي آيتالله شيرازي و برادر بزرگوار ايشان بودهاست.
در خاتمه با توجه به اقدامات ضداسلامي و روزافزون وهابيان سعودي برضد شيعيان، اين سوال مطرحاست كه آيا وهابيان هرگز نسبت به مصالح عظيم جامعه مسلمانان انديشيدهاند؟! آيا آنها به فكر جلوگيري از نفوذ استعمارگران در كشورهاي اسلامي بودهاند؟! آيا آنها در برابر نفوذ صهيونيستها در سرزمينهاي اسلامي واكنش نشان دادهاند؟ آيا اينقدر كه از بوسيدن قبر پيامبر خدا(صلياللهعليهوآله) عصباني ميشوند، از محاصره اقتصادي كشورهاي اسلامي، ناراحتميشوند؟!!
فضیلت بقیعدر فضیلت بقیع احادیث و روایات متعددی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل گردیده است از جمله این که در حدیثی فرمودند: «از بقیع هفتاد هزار نفر که صورتشان مانند ماه شب چهارده است محشور خواهند شد و بدون حساب وارد بهشت میشوند.»
و در حدیث دیگر آمده است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در بقیع حضور یافتند و اهل قبور را بدین گونه خطاب میکردند: «درود بر شما، خداوند ما و شما را بیامرزد شما پیشاهنگان ما بودید و ما هم در پی شما خواهیم آمد.»
حرم ائمه بقیع در کتب تاریخ به عنوان مشهد و حرم اهل بیت(علیهمالسلام) معروف گردیده است و در این حرم مطهر قبر چهار تن از ائمه هدی؛ امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق (علیهمالسلام) در کنار هم و به فاصله 2 تا 3 متری این قبرها، قبر عباس عموی گرامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار گرفته و در کنار آن نیز قبر دیگری است که متعلق به فاطمه بنت اسد میباشد. قبل از ویرانی ساختمان این حرم مطهر همه قبور ششگانه در زیر گنبد و دارای ضریح زیبایی بودند. همچنین مدفن تعدادی از همسران، فرزندان، اقوام و عشیره پیامبر اکرم و جمع کثیری از صحابه و یاران آن حضرت و تعداد بی شماری از شهدا و علما در این قبرستان قرار دارند.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در بقیع حضور یافتند و اهل قبور را بدین گونه خطاب میکردند: «درود بر شما، خداوند ما و شما را بیامرزد شما پیشاهنگان ما بودید و ما هم در پی شما خواهیم آمد.»
پیشینه قبرستان بقیعبقیع اولین مدفن و مزاری است که به دستور رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و به وسیله مسلمانان صدر اسلام به وجود آمده است. در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده اسعدبن زراره و از مهاجرین عثمان بن مظعون میباشد. سمهودی میگوید: پس از فوت ابراهیم فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و اله) آن حضرت به صحابه فرمودند: «ابراهیم را به سلف(گذشتگان) ما عثمان لاحق کنید و در کنار او به خاک بسپارید.»
او میگوید پس از دفن شدن ابراهیم در بقیع، مردم مدینه علاقهمند شدند پیکر اقوام و عشیره خود را در آنجا دفن کنند و هر یک از قبایل مدینه درختان و ریشههای بخشی از بقیع را قطع و زمین آن را برای همین منظور آماده نمودند.
تخریب بقیعروز هشتم شوال سال 1344هجری قمری روزی سیاه برای مسلمانان جهان به شمار میرود. در این روزها وهابیان دین ناشناس، حرم امامان معصوم بقیع را با خاک یکسان کردند. بنابر نقل مورخان آنچنان بقیع خراب گردید که به تپهای از پاره سنگ و پاره آجر تبدیل شد و از کینه وهابیان به گونهای زیر و رو گشت که به منطقهای زلزلهزده شباهت پیدا کرد.
لازم به ذکر است آفات بزرگ و خطرناک در میان تمام مذاهب و آئینها کج فهمی و تندرویها و برداشتهای غلط و انحرافی است که به اصطلاح قرائتهای خود ساخته از دین میباشد که از زمانهای مختلف در میان پیروان همان مذاهب به وجود آمده و موجب تضعیف و تفرقه در آن مذهب شده است. یکی از این نمونههای بارز انحرافات فکری و برداشتهای غلط گروه خوارج هستند. از جمله اوصاف آنها که در روایات به آنها اشاره شده، کثرت عبادت و تقید آنان به نماز و روزه و قرائت قرآن است . به طوری که عبادت سایر مسلمانان نسبت به عبادت آنها حقیر و کم میباشد. ویژگی بعدی آنها این بود که به خاطر غرور و تحجر حاضر نبودند از هیچ ناصحی نصیحت بپذیرند. از دیگر ویژگی خوارج تکفیر مسلمانان بود تا جایی که هر مسلمان متعهدی را که با عقیده و تفکرات انحرافی آنان موافق نبود مرتد و خارج از اسلام میدانستند.
پس از گذشت چندین قرن از ظهور خوارج و در آستانه قرن هشتم بود که نمونهای دیگر از این انحرافات در جامعه اسلامی ظاهر شد و آن ظهور احمدبن تیمیه بود که در شام مطالبی را در مسائل اسلامی خلاف مسلمات اسلام و مخالف با فتاوای علما و پیشینیان به شکلهای سخنرانی و مکتوب منتشر کرد. در این هنگام بود که بسیاری از علما و دانشمندان از شام و مصر و بغداد در مخالفت با نظریات او به میدان آمده و به نقد عقاید او پرداخته و بر انحراف و ارتداد او فتوا صادر کردند.
بقیع اولین مدفن و مزاری است که به دستور رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و به وسیله مسلمانان صدر اسلام به وجود آمده است. در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده اسعدبن زراره و از مهاجرین عثمان بن مظعون میباشد.
ابن تیمیه پس از چندین بار زندانی شدن در مصر و شام، سرانجام در سال 728 هـ ق در زندان دمشق از دنیا رفت.
اوضاع به همین گونه گذشت تا این که در قرن یازدهم در شهر نجد حجاز شخصی به نام محمدبن عبدالوهاب ظهور کرد و پس از چهار قرن بار دیگر به ترویج عقاید و افکار ابن تیمیه پرداخت. از آنجا که مردم شهر نجد افرادی دور از تمدن و معارف بودند عبدالوهاب در فعالیت خود موفق شد. یکی از مهمترین فتاوای فقهی وهابیان ،حرمت سفر برای زیارت قبور پیامبران و صالحان و حرمت تبرک و توسل به آنان و ساختن حرم و بارگاه بر قبور آنهاست. بنابراین هرگونه توسل و تبرک جستن به ساحت پیامبران و ائمه معصومین(علیهمالسلام) اظهار شرک و کفر و بت پرستی محسوب و موجب حلال شدن مال و جان چنین افرادی است.
مرحوم آیت الله امین عاملی در کتابش پیرامون عقاید وهابیان مینویسد: «اعتقاد وهابیان درباره عموم مسلمانان این است که مسلمین پس از ایمان به کفر برگشتهاند و پس از توحید به شرک گراییدهاند زیرا آنان در دین بدعت گذاشتهاند و به جهت زیارت و تبرک جستن به انبیا و صالحین به کفر و شرک روی آوردهاند لذا جنگ با آنان واجب و ریختن خون آنان و تصرف اموالشان بر مسلمانان (وهابیان) حلال است.»
جالب اینکه صنعانی وهابی در رسالهاش با عنوان تطهیر الاعتقاد به این حقیقت اعتراف کرده که زیارت مرقدها و آثار اولیای خدا سیره مسلمین بوده است و آنان از زمانهای گذشته این کار را انجام میدادند.(1)
بر اساس این افکار غلط و نادرست بود که آنها به هر جا و هر شهر و دیاری که دست مییافتند قبل از هر چیز به تخریب مشاهد شریفه و بقاع متبرکه میپرداختند، کشتار وهابیان در عتبات عالیات صحنهای سیاه در تاریخ اسلام است.
مرحوم آیت الله امین عاملی در کتابش پیرامون عقاید وهابیان مینویسد: «اعتقاد وهابیان درباره عموم مسلمانان این است که مسلمین پس از ایمان به کفر برگشتهاند و پس از توحید به شرک گراییدهاند زیرا آنان در دین بدعت گذاشتهاند و به جهت زیارت و تبرک جستن به انبیا و صالحین به کفر و شرک روی آوردهاند لذا جنگ با آنان واجب و ریختن خون آنان و تصرف اموالشان بر مسلمانان (وهابیان) حلال است.»
در سال 1216 هـ ق امیرسعود با لشکری بسیار به شهر کربلا حملهور شد و تعداد بیست هزار نفر از اهالی کربلا و زوار کشته شدند، خزانه حرم و تمام تزئینات و جواهرات حرم به تاراج رفتند. همچنین آنان به هنگام تسلط بر طائف و مکه قبور جد و عموی پیامبر، خدیجه همسر پیامبر و بسیاری از اماکن مقدسه را ویران کردند. در ماه رمضان 1344 هـ ق وارد مدینه شدند و پس از گذشت چند روز در هشتم شوال گنبد و بارگاه ائمه معصومین(علیهمالسلام) در بقیع را به طور کلی منهدم کردند و از این حرم و قبور به جز قطعه سنگهایی که در اطراف قبور نصب کردند اثر و علامتی باقی نماند. به کارگرانی که این عمل ننگین را انجام دادند مبلغ هزار ریال سعودی دستمزد پرداخت گردید.
در این ماجرا تنها حرم پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) محفوظ ماند و وهابیان در ادامه هتاکیهای خود تصمیم داشتند قبر مطهر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را نیز تخریب کنند اما از بازتاب این کار در جهان اسلام و برانگیخته شدن احساسات مسلمانان بر ضد خویش ترسیدند و به طور موقت از این عمل منصرف شدند. غارت اموال و طلا و جواهرات خزانه عظیم حرم رسول خدا و ائمه بقیع (علیهمالسلام) یکی دیگر از اعمال شنیع این گروهک بوده است. (2)
بعضی از نویسندگان وهابی این مصونیت را اینگونه توجیه میکنند: «که ما این گنبد را به عنوان یکی از گنبدهای مسجد میشناسیم نه به عنوان گنبد و بارگاه حرم پیامبر والا ...»
یکی از جهانگردان غربی به نام میسترکه به فاصله کوتاهی از ویرانی این حرم بقیع را دیده، ویرانی و خرابی آنجا را اینگونه ترسیم میکند: «چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله شدیدی در آن به وقوع پیوسته و به ویرانهای تبدیل شده است، زیرا در جای جای بقیع به جز قطعات سنگ و کلوخ به هم ریخته و تیرهای چوب کهنه چیز دیگری نمیتوان دید. ولی این ویرانیها و خرابیها در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعی بلکه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده بود و همه آن گنبد و بارگاه های زیبا و سفیدرنگ که نشانگر قبور فرزندان و یاران پیامبر اسلام بود، با خاک یکسان گردیده است.»
پینوشتها:
1- تبدید الظلام، ص 389 .
2- لمعات الشهاب فی سیره محمدبن عبدالوهاب، ص 108.
«براتعلی چگینی»
منبع: تبیان