19 شهریور ماه، سی و دومین سالگرد ارتحال مجاهد نستوه حضرت آیت الله طالقانی است، مردی که زاهدانه زیست و عارفانه کوچ کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، 19 شهریور یادآور عروج آسمانی مردی است به وسعت تاریخ ، مردی که زاهدانه زیست و عارفانه کوچ کرد، مردی که بعدها تاریخ او را شناخت و پی به عظمت شخصیت او برد.
آری او کسی بود که بفرموده امام راحل(ره) ابوذر زمان بود و ابوذروار زندگی کرد. آری او آیت الله سید محمود اعلایی طالقانی بود.
کسی که امام (ره) در پیامی اعلام کردند: آقای طالقانی شخصیتی بود که از حبسی به حبسی و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و هیچ گاه در بهار بزرگ خود سستی و سردی نداشت و من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم.
شخصیتی که با آنهمه فقاهت و دیانت، تبعیت بی چون و چرا از ولایت فقیه را به همگان توصیه می کرد.
و امروز و در این برهه حساس از زمان، این نظام مقدس اسلامی و انقلاب به تفکر و اندیشه بزرگانی چون او بیش از گذشته نیازمند است.
آیت الله سید محمود طالقانی، نخستین امام جمعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دبیر شورای موقت انقلاب اسلامی، نماینده اول مردم تهران در مجلس خبرگان قانون اساسی، تنها چند ماه پس از به ثمر نشستن آنچه همه عمر برای آن مبارزه کرده بود و حتی در چند ماه آخر باقی مانده نیز از اقامه عدل و ایجاد وحدت یک دم برای آن فرو ننشته بود، پس از ۶۹ سال عمر پربرکت در شهریور سال ۱۳۵۸ دعوت حق را لبیک گفت.
طالقانی در سال ۱۳۲۹ هجری قمری مصادف با ۱۲۸۹ هجری شمسی در روستای گلیرد دیده به جهان گشود و نام پدرش سید ابوالحسن بود. پدر نام او را محمود گذاشت.
او دوران کودکی را تا 10 سالگی در طالقان سپری کرد و در آنجا خواندن و نوشتن و مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت.
وی بعد از مدتی همراه خانواده به تهران رفت و این دوران با دیکتاتوری رضاخان و مبارزه روحانیان علیه وی همراه بود و این امر نقشی بسزایی در شکل گیری اندیشه سیاسی او داشت و از همان هنگام بود که وارد میدان مبارزه با ظلم و فساد شد.
او در نوزده سالگی برای فراگیری بیشتر علوم اسلامی عازم حوزه علمیه قم گردید و از محضراستادان بزرگی چون آیت اللّه حجت و آیت اللّه خوانساری کسب فیض کرد.
وی مدتی نیز برای بهره گیری از درس استادان نجف اشرف، راهی آن مرکز بزرگ علمی شد، اما دوباره به قم و مدرسه فیضیه برگشت و اجازه اجتهادش را از آیت الله حائری یزدی دریافت داشت و با عزمی استوار، راهیِ تهران شد و در مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار سابق) به آموزش علوم اسلامی پرداخت. او که از مدت ها پیش دردِ جامعه را حس کرده بود و تنها راهِ نجات را در بازگشت به اسلام و قرآن می دانست، با برقراری جلسات تفسیر قرآن، در این مسیر قدم نهاد و رسالت عظیم خویش را به انجام رسانید.
در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی، به دنبال واکنش امام خمینی(ره)علیه انقلاب سفید شاه، او نیز برای برداشتن نقاب از چهره استعمارگران به افشاگری دست زد.
در این زمان وی دستگیر و روانه زندان شد و با وجود شکنجه های بی رحمانه در زندان، به برقراری جلسات تفسیر قرآن، نهج البلاغه و تاریخ اسلام برای زندانیان مسلمان همّت گماشت و برای ایجاد وحدت بین مبارزان مسلمان نخستین نماز جماعت را در زندان برپا کرد و بعد از مدتی از زندان آزاد شد.
در این هنگام با خروج آخرین سرباز انگلیس از خاک فلسطین، بن گورین، رئیس یکی از سازمان های صهیونیستی، خبر شوم تأسیس دولت اشغالگر صهیونیست را اعلام کرد. او از مبارزانی بود که هرگز در برابر این تجاوز، سکوت نکرد و در کنفرانس های متعدد از حق ملت فلسطین دفاع کرد.
وی در خطبه نماز عیدفطر سال ۱۳۴۸ هجری شمسی به مسئله فلسطین پرداخت و ضمن آگاه کردن مردم از وضعیت مسلمانانِ فلسطین و یادآوری مسئولیت آنان در این مبارزه، از آنها خواست تا فطریه خود را برای کمک به مبارزان مسلمان هدیه کنند.
به پایان عمر رژیم رسیده بود و دستگاه حاکم از هیچ جنایتی شرم نداشت. از این رو آیت اللّه طالقانی را در پاییز ۱۳۵۴ برای انتقامی سخت دستگیر کرد. وی بدون محاکمه، سخت ترین شکنجه های روحی و جسمی را به مدت دوسال در زندان تحمّل کرد و در سال ۱۳۵۶، توسط رژیم با توجه به کهولت سن و ضعف جسمانی به ده سال زندان محکوم شد. او سه سال را با بدترین شکل در زندان گذراند وبه دنبال عقب نشینی رژیم در مقابل موج اعتراضات مردم مسلمان، در پاییز ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و پس از آزادی در نخستین پیامش مردم را به وحدت و پیروی از رهبری امام فرا خواند.
پس از پیروزی انقلاب و ورود امام خمینی (ره) به ایران اوحمایت همه جانبه خود را از امام اعلام و بازویی توانا برای ایشان شد و اطاعت از امام را بر همه واجب دانست. آیت الله طالقانی ، امام را نعمتی از جانب خداوند برای ملت ایران می شمرد و در مقابل بدخواهان و گروه های تفرقه افکن ـ که وانمود می کردند او نظر مثبتی درباره رهبری امام ندارد قاطعانه ایستاد و فرمود: رهبریِ قاطع ایشان را برای خودم پذیرفته ام و همیشه سعی کردم که از مشی این شخصیت بزرگ اسلام و افتخار قرن، مشی من خارج نباشد.
با برپایی نظام جمهوری اسلامی، آیت اللّه طالقانی از طریق یکی از شخصیتهای کشور، برگزاری نماز جمعه در سراسر ایران را به امام پیشنهاد کرد که با موافقت ایشان، این مراسم وحدت بخش در سراسر میهن اسلامی برگزار شد.
بر این اساس به دستور مستقیم امام نخستین نماز جمعه تهران به امامت او در پنجم مرداد ۱۳۵۸ در دانشگاه تهران برپا شد و بیش از یک میلیون نفر در آن شرکت کردند. او هفت نماز جمعه را اقامه کرد که آخرین آن در بهشت زهرا، در شانزدهم شهریور ۱۳۵۸ بود.
اگرچه زندگی او سراسر مبارزه، زندان و تبعید بود، اما با این حال، آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت از جمله: گنجینه های ارزشمندی همچون پرتوی از قرآن، مقدمه و تعلیق بر کتاب تنبیه الامة و تنزیه الملة، اسلام و مالکیت، به سوی خدا می رویم، پرتوی از نهج البلاغه، آینده بشریت از نظر مکتب ما، آزادی و استبداد، آیه حجاب، مرجعیت و فتوا، درسی از قرآن و درس وحدت از آثار این عالم فرزانه به شمار می رود.
سرانجام آن عالم فرزانه و مجاهد نستوه درسن ۶۹ سالگی در ۱۹ شهریورماه ۱۳۵۸ دیده از جهان فروبست. جمعیت زیادی پیکر این بزرگوار را برای خاک سپاری تا بهشت زهرا همراهی و بدرقه کردند.