سالهاست به مدد تکنولوژی و موبایل های با قابلیت فیلمبرداری، جنایات خاموش، قابل رویت و استناد شده اند.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، همانطور که متجاوزین به ناموس جامعه، از اقدامات شنیع خود فیلمبرداری می کنند، متجاوزین به حق حیات وحش این مرز و بوم نیز تصاویری را بر حافظه تلفن های خود ثبت می کنند که رعشه بر تن بیننده می اندازد. اگر در حیطه تجاوز به عنف، رهگیری و شناسایی سریع انجام می شود، در حیطه حیوانات و حیات وحش و محیط زیست شرایط دقیقا بر عکس است. اینجا نه تنها برخورد ها به کاهش جنایت ختم نشده، که باعث جری تر شدن جانیان طبیعت نیز شده است.
ضجه های معنی دار توله خرسی معصوماگر توان دیدن فیلم را داشتید، در جای جای فیلم ضجه های توله خرس هایی را شنیده اید که مادرشان به قتل رسیده و شکم کوچکشان با قساوت دریده شده؛ اما هنوز خون آلود و با روده هایی بیرون آمده راه می روند و در جستجوی حمایتی ناممکن دور مادر می گردند. می گردند و ضجه می زنند و مِهر رفته اش را طلب می کنند. ضجه هایی انسانی از توله هایی که سهم اندکشان از دنیای نامردی ها، چند بار دیدن خورشید است و شکمی دریده و مادری مرده.
جریمه های چند صد هزار تومانی برای جنایات میلیونیاگر قرار باشد باز هم به رسم گذشته عمل شود، این بار هم سه جانی جریمه ۷۰۰ هزار تومانی خواهند داد و خواهند رهید. تفنگشان باز پس داده خواهد شد و آماده خواهند بود برای جنبنده بعدی، جنبنده ای که پوست قاچاقش میلیون میلیون خرید و فروش می شود. آیا این شکل برخورد جنایتی اینچنین را تبدیل به فعالیتی سود ده نمی کند؟ وقتی قنداق تفنگ قاتل، از جریمه این جنایت قیمتی تر است، هر تفنگ به دستی با دیدن حیوانی که پوستی گران بها به تن دارد ترغیب به شلیک خواهد شد. بهانه نجات رمه و گاو و گوسفند هم که تا کنون محکمه پسند بوده و رهاننده جانی از زندان.
ثبت حداقل مجازات برای اکثر جنایاتجنایتی بدتر از آنچه در این فیلم سیاه دیده می شود برای حیات وحش متصور نیست. آیا واژه «حداکثر مجازات» اینجا کاربردی خواهد داشت؟ یا طبق روال مرسوم، با درخواست تجدید نظر و پیگیری و مظلوم نمایی و فراموشی رسانه ها، خاطی به حداقل مجازات محکوم خواهد شد؟ اصولا آیا چنین فردی باید حق بازگشت به طبیعت را داشته باشد؟ و باید بتواند گاو و گوسفندش را در مناطق حفاظت شده و ممنوعه بچراند؟ و تفنگ به دست بگیرد؟ و بکشد؟ و خاطرات مردانگی اش را در برخورد با خرس و رهایی از دادگاه و محاکمه برای دیگران تعریف کند؟ و از جثه بزرگ خرس مادر بگوید؟ و از جذابیت کشتن خرس داستان ها بسازد؟
جریمه نقدی، غیرآموزنده و ناتوان از بازدارندگیتا امروز نه جریمه ای باعث کاهش کشتار حیات وحش شده و نه حتی باعث شده تفنگ به دستان رها شده در طبیعت، جمله ای به اطلاعاتشان بیافزایند. وقتی قاتل خرسی در مرکز ایران، آن را با خرس قطبی اشتباه می گیرد، تمام سیستم آموزشی و زیست محیطی و ارگان های مسوول حیات وحش و محیط زیست باید نگاهی خاص به پشت سر بیاندازند! آیا تمام آنچه باید می شد را انجام داده ایم؟ آیا این فیلم مختصر آموزش، پرورش، اخلاق، قانون، انسانیت، شعور و دانش آموزش داده شده را زیر سووال نمی برد؟
نیت جریمه: کسب مال ناچیز به سود دولت یا اصلاح مجرم؟شاید وقت آن است که بپرسیم نیت اصلی محکمه و محاکمه چیست؟ واریز مال اندک به خزانه دولت؟ اخذ ضرر و زیان وارده به طبیعت از سوی سازمان حفاظت محیط زیست؟ تنبیه مجرم؟ آگاه کردن جامعه؟ یا… پیشگیری از تکرار جرم؟
مبالغ اندک جریمه و تنبیهات قابل صرف نظر کردن در حیطه محیط زیست و حیات وحش، نه هدف است و نه برای رسیدن به هدف، مفید. نه مجرمی با پرداخت چنین جرایمی اصلاح خواهد شد و نه سایرین درس عبرت خواهند گرفت. شرایط فعلی همه را برای تجاوز به حقوق حیوانات و محیط زیست جری تر خواهد کرد.
داشتن اسلحه عادی تر از چوبدستی!حداکثر مجازات حمل و نگهداری سلاح گرم به عنوان محاربه اعدام است. افراد زیادی مجوز حمل سلاح دارند و بسیاری هم بدون چنین مجوزی مسلحند. در موارد متعددی، حتی افراد مجاز که از نظر روانی هم تست شده اند، به خاطر مسایل ناموسی اسلحه می کشند و همسر و فرزند خویش را به گلوله می بندند. ضاهرا دسترسی به اسلحه چندان هم سخت نیست. رسیدن به سن قانونی و پایان خدمت سربازی شاید سخت ترین شرایط آن باشند. هرچند که خواندن صفحه حوادث روزنامه ها، شرایط راحت تری را برای خرید قاچاق اسلحه معرفی می کند.
بی اطلاعی از اسلحه های موجودسالها پیش قرار بود اسلحه های غیر مجاز تحویل شوند و هیچ سلاح بی مجوزی باقی نماند. اخبار رسانه ها از عدم موفقیت این طرح می گوید و البته اتفاقات شنیع زیست محیطی نیز موید این مطلب است. سلاح به دستانی که از شلیک به ارزشمند ترین حیوانات نیز باکی ندارند و هیچ بانک اطلاعاتی دقیقی هم از اعمال آنها در دست نیست.
و آخر اینکه جریمه فرهنگی موثرتر از جرایم بی اثر مالیبرای فردی که نمی داند، جریمه مادی دانایی به ارمغان نخواهد آورد. راه حل ندانستن، آموزش است و تقدیم دانش. اگر این قاتل خرس ها سفری به تهران داشته باشد و یک هفته میهمان گروه های فعال حقوق حیوانات و محیط زیست باشد، ارزش حیواناتی که جانشان را گرفته بهتر درک کند. حیواناتی که طبیعت گردان برای دیدنش حاضرند بیش از جریمه این کشتار نابخردانه هزینه کنند تا صاحب فقط یک عکس آنها شوند و خاطره دیدارش را در زیستگاه طبیعی، عمری به دوش کشند. در کنار جرایم قانونی و جبران ضرر و زیان وارده به طبیعت، محکوم شدن نادان به دانستن مفیدترین کاری است که برای جلوگیری از تکرار این جنایت می توان انجام داد.
شاید جالب ترین حکم قضایی در این زمینه، حکم دادگاه شیراز باشد برای مجرمی که الاغی را به جرم خوردن محصولات جالیزش آتش زده بود: حفظ کردن ۵۰ حدیث در زمینه حقوق حیوانات و قبول شدن در امتحان آن!
دیده بان حقوق حیوانات، جهت آموزش این فرد و مجرمین مشابه اعلام آمادگی می کند و سایر گروه های فعال حیات وحش و حقوق حیوانات را نیز جهت اعلام آمادگی فرا می خواند.