تهران امروز: پليس در جال بررسي صحت اظهارات مردي است كه مدعي است در شب آشتي كنان همسرش را در حضور خاله وي كشته است.
9 شهريور ماه جاري بدن مجروح زني 30 ساله به نام نفيسه به بيمارستان امام خميني منتقل شد. اين زن بلافاصله بعد از انتقال بيهوش شده و به كما رفته و چند روز بعد نيز دچار مرگ مغزي شده و جان خود را از دست داد.
با اعلام اين موضوع به پليس مشخص شد همراه اين زن به نام عباس كه شوهر وي بوده است با حضور در بيمارستان به پذيرش بيمارستان گفته بود همسرش در خانه دچار سرگيجه شده و با سر به زمين خورده و بر اثر همين ضربه بدحال شده است.
اين اظهارات اما با شكايت خانواده نفيسه مواجه شد چرا كه آنها اظهار كردند كه وي از مدتها پيش با شوهرش عباس دچار اختلاف بوده و شب حادثه نيز بين آنها دعواي مفصلي پيش آمده است كه منجر به ضرب و شتم شديد وي توسط عباس شده كه در نهايت به مرگ وي ختم شده است.با شكايت اين خانواده به شعبه پنجم دادسراي جنايي تهران پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
در حالي كه خاله نفيسه به نام محبوبه كه شب حادثه در خانه وي بود اظهارات عباس را تاييد كرده و مدعي شده بود نفيسه در پي سردرد و سرگيجه به زمين خورده است. ماموران بلافاصله به منزل متهم در شهرك پرديس رفته و پس از رويت محبوبه در منزل عباس، هر دو آنها را دستگير و به پليس آگاهي منتقل كردند.
بازجويي از عباس و محبوبه در حالي آغاز شد كه پزشكي قانوني وجود آثار متعدد جراحت و كبودي را روي بدن متوفي تاييد كرده بود كه اين موضوع احتمال دعواي فيزيكي مكرر بين متوفي و شوهرش را قوت ميبخشيد.
كارآگاهان در ادامه با انجام تحقيقات بيشتر دريافتند این زن و شوهر از حدود یک سال قبل اختلافات شدیدی باهم داشته که هر ازگاهی این اختلافات منجر به درگیری فیزیکی و کتک کاری بین آن دو نفر می شد.
سرانجام محبوبه اظهارات خود را تغيير داده و به بازجوي پرونده گفت: نفيسه و عباس از مدتها پيش با هم اختلاف داشتند. شب حادثه من به خانه آنها رفتم تا بين آنها آشتي برقرار كرده و به اختلافاتشان پايان دهم اما بين آنها درگيري پيش آمد و تا نزديكيهاي صبح چند بار با يكديگر مشاجره كردند تا اينكه حوالي صبح مجددا بين آنها درگيري فيزيكي پيش آمده و عباس نفسيه را روي زمين انداخته و با لگد محكم به پشت سر وي كوبيد كه چند دقيقه بعد حال نفيسه بد شده و بعد از رساندن به بيمارستان به كما رفته و فوت كرد.
عباس هم كه ديگر چارهاي جز اعتراف نداشت با اقرار به قتل همسر گفت: چند سالي است به مواد معتاد هستم. از چندي پيش به همسرم بدبين شده و فكر ميكردم به من خيانت ميكند. چند بار هم اين موضوع را به وي گفته بودم كه باعث درگيري بين ما شد. اين نزاعها تا آنجا پيش رفت كه هر چند شب يك بار با مشت و لگد به جان هم افتاده و كتك كاري ميكرديم. شب حادثه با همسرم قرار گذاشتيم تا براي آخرين بار در حضور خاله وي (محبوبه) اختلافاتمان را بررسي و ببينيم آيا قابل حل است يا خبر كه بينمان دومرتبه درگيري فيزيكي پيش آمده و من با لگد به سر وي زدم كه منجر به فوتش شد. در حال حاضر اظهارات متناقض متهم و نیز اظهارات خاله مقتول در لحظات اولیه، تحقیقات کارآگاهان در مورد جزئیات بیشتر پرونده و چگونگی وقوع درگیریها ادامه دارد.