دفاع مشروع يا جنايت كينه‌جويانه؟

داوود دوست من بود نمي‌دانم چرا آن روز من را مي‌زد و تبر را به سمت من پرت كرد. او تبر را مرتب به چپ‌ و راستم پرت مي‌كرد، بين ديوار و داوود گيركرده ‌بودم و نمي‌توانستم فرار كنم چاقو را بيرون كشيدم تا او را دور كنم اما داوود تبر را به سمت سرم پرت كرد و اين بار من او را زدم تا بتوانم فرار كنم.
کد خبر: ۲۰۱۶۶۰
|
۱۲ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۷ 03 November 2011
|
7028 بازدید
شرق: مردي كه متهم است دوست خود را حين درگيري به قتل رسانده مدعي شد از خودش دفاع كرده و اگر ضربه چاقو را نمي‌زد مقتول او را مي‌كشت.

در ابتداي جلسه محاكمه اين متهم، ذبيح‌زاده نماينده دادستان تهران در توضيح كيفرخواست خطاب به قضات شعبه 74 دادگاه كيفري‌استان تهران گفت: حسن -متهم 47 ساله - 28 تير سال 89 در شهرري دوست39 ساله‌اش به نام داوود را با ضربه چاقو به قتل رساند. متهم يك روز بعد از قتل بازداشت شد و در بازجويي‌ها به كشتن دوستش اعتراف كرد.

او ابتدا با داوود درگير شد و بعد از اينكه مهتابي‌هاي محل را با آب سوزانده و برق را قطع كرد داوود را با ضربه چاقو به قتل رساند. اين مرد با توجه به سوابق متعددي كه دارد مرتكب قتل عمد شده‌ و با قصد قتل داوود را زده ‌است.

نماينده دادستان تهران گفت: با توجه به اينكه متهم امكان فرار داشت و مي‌توانست از محل متواري شود اما اين كار را نكرده و با چاقو داوود را كشت. بنابراين، عمل وي از مصاديق دفاع مشروع نيست و گفته‌هاي متهم در دادسرا در اين خصوص اشتباه‌ است. با توجه به اينكه اولياي دم درخواست قصاص كرده‌اند من هم به‌عنوان نماينده دادستان تهران خواستار صدور حكم قانوني هستم.

در ادامه اولياي ‌دم مقتول در جايگاه حاضر شدند و براي متهم درخواست صدور حكم قصاص كردند. مادر مقتول گفت: من اصلا متهم را نمي‌شناسم و او به دروغ ادعاي دوستي با پسرم دارد. پسر من آدم خوبي بود او هيچ‌وقت با خودش چاقو يا چيز ديگري حمل نمي‌كرد.

روز حادثه هم ما متوجه نشديم چه اتفاقي افتاد فقط از كلانتري شخصي با پسر ديگرم تماس گرفت و وقتي پسرم رفت گفتند داوود را كشته‌اند. داوود يك دختر ‌دارد كه به پدرش نياز داشت و حالا من مي‌خواهم كسي كه نوه‌ام را از داشتن پدر محروم كرده‌ است فرزندش از داشتن پدر محروم شود.

سپس متهم به دفاع از خودش پرداخت او گفت: اتهام قتل را قبول دارم. من داوود را كشتم اما باور كنيد قصدي نداشتم. آن روز ما همگي در خانه دوستم حسن جمع شده‌ بوديم، او يك خانه مجردي داشت كه گاهي در آنجا دور هم جمع مي‌شديم. بچه‌هاي ديگر هم بودند، داوود مرتب با حسن جروبحث مي‌كرد درگيري سر پولي بود كه داوود به حسن داده ‌بود و مي‌گفت پولش را مي‌خواهد اما حسن مي‌گفت پول را به صاحبخانه داده و نمي‌تواند پس بدهد. صداي آنها بلند شده ‌بود و با هم درگير شدند. من دخالت كردم گفتم تمامش كنيد اما داوود آرام نمي‌شد. آنها به همديگر حمله كردند من چند بار ديگر تذكر دادم تا اينكه داوود عصباني شد، زير پارچ آب زد و پارچ به هوا پرت شد به مهتابي خورد و آن را سوزاند. خانه تاريك شده ‌بود من سر داوود داد زدم و گفتم تمامش كن. او مشت محكمي به صورتم زد و من به كمد ديواري برخورد كردم. يكدفعه از كمرش يك تبر بيرون كشيد، با پشت تبر يك ضربه محكم به دستم زد كه آثار آن تا همين چند وقت پيش باقي بود؛ البته زخمي نشدم اما آسيب جدي ديدم و مجبورم شدم چندين ماه در زندان فيزيوتراپي كنم تا خوب شود.

متهم ادامه‌ داد: داوود دوست من بود نمي‌دانم چرا آن روز من را مي‌زد و تبر را به سمت من پرت كرد. او تبر را مرتب به چپ‌ و راستم پرت مي‌كرد، بين ديوار و داوود گيركرده ‌بودم و نمي‌توانستم فرار كنم چاقو را بيرون كشيدم تا او را دور كنم اما داوود تبر را به سمت سرم پرت كرد و اين بار من او را زدم تا بتوانم فرار كنم.

متهم ادامه داد: من چاره‌اي نداشتم اگر داوود را نمي‌زدم خودم مي‌مردم. راه فرار هم نداشتم داوود من را به كمد ديواري كوبيده ‌بود و در راهرو هم مقدار زيادي وسيله بود راه فرار نبود خودش هم روبه‌روي من ايستاده بود. اگر نمي‌زدم مي‌مردم.

حالا هم از اولياي ‌دم درخواست بخشش دارم.

در ادامه وكيل مدافع متهم در جايگاه حاضر شد او گفت: موكل من راهي به جز زدن مقتول نداشت عمل او از مصاديق دفاع مشروع است او نمي‌خواست مقتول را بكشد و به همين دليل ضربه را به سمت راست او وارد كرد نه سمت چپ كه قلبش بود. او نمي‌توانست فرار كند. حاضران در صحنه هم اين موضوع را تاييد كرده‌اند كه مقتول تبر داشت و اول او به موكل من حمله كرد. بنا بر اين گزارش بعد از پايان جلسه دادگاه هيات قضات شعبه 74 براي تصميم‌گيري در مورد اين پرونده وارد شور شدند.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟