سایت «قانون» نوشت: سریال تاریخی «سده باشکوه» که در ایران با نام «حریم سلطان» شناخته میشود، همانگونه که از نامش برمیآید تلاش دارد تا روایتی ساختگی، اما پرشکوه از زندگی «سلطان سلیمان اول یا قانونی» به نمایش درآورد و با به تصویرکشیدن توطئهها و دسیسههایی که در حرمسرا و دربار این سلطان عثمانی رخ میدهد، مخاطب را تا پایان سریال همراه خود کند و از خلال آن، زیرکانه به تبلیغ سیاسی-مسلکی دست زند.
تاریخ به روشنی گواهی میدهد که سلطان سلیمان عثمانی در کنار متجاوزان دیگر به این سرزمین، چون اسکندر، چنگیز، تیمور و ... دستش به خون ایرانیان بسیاری آغشته است. سپاه او، علیرغم بیمیلی شاه تهماسب صفوی به جنگ، سه بار بین سالهای 1533 تا 1553 میلادی به ایران یورش آورد و ایرانیان بسیاری را در قفقاز، تبریز، اورمیه و بغداد قتل عام کرد و در پی این کشتارها، وی خویش را رهبر جهان اسلام و جانشین خلفای عباسی خواند و در این راستا دولت کنونی ترکیه با در پیش گرفتن سیاست نوعثمانیگرایی بر آن است تا بسان سلطان سیلمان اول، مدعی رهبری جهان اسلام باشد و ساخت چنین سریالهایی نیز پیرو همین سیاست دولت کنونی ترکیه است.
شگفتا که شبکه ماهوارهای «جم تیوی» با صرف هزینه بسیار برای خرید و دوبله این سریال، میخواهد این سریال را به خورد ایرانیان دهد و از منفوران تاریخ ایران، چهرهی دیگر سازد. این امر بسان این میماند که فرانسویان سریالی در رثای هیتلر دوبله و برای ملتشان پخش کنند!
آموزش، اطلاعرسانی و ارتقای فرهنگ یک جامعه از مهمترین کارکردهای یک رسانه است؛ اما شبکههایی از این دست، گویا جز به پول بیشتر درآوردن به هر قیمت، به چیز دیگری نمیاندیشند.
گردانندگان این شبکه در پاسخ اعتراض ایرانیان بسیاری، به این نکته اشاره کردهاند که «مگر چنگیزخان به ایران حمله نکرد و کشورمان را ویران کرد؛ پس چرا سریال سربداران ساخته شد و همه مردم بیننده آن بودند و کسی اعتراض نکرد؟» همین پاسخ، عمق ناآگاهی و نادانی مدیران این شبکه را عیان میکند؛ چراکه سریال سربداران میخواست ایستادگی ایرانیان برابر یورش مغولان را به نمایش درآورد و این قیاس چنان مع الفارق است که حتی مرغ لای پلو را به خنده میاندازد؛ شاید هم، اینها چنگیزخان را با سربداران اشتباه گرفتهاند! مدیران این شبکه همچنین افزودهاند: «مگر جنگجویان ایرانی در گذشته به اقصی نقاط دنبا حمله نکرده و کشورهای بسیاری را ویران کردند. حالا باید مردمان این کشورها با ما بد باشند که اجدادشان را ایرانیان کشتند؟» به راستی آدمی از اینهمه ناآگاهی تاریخی مدیران یک رسانه به شگفتی میآید. تاریخ به روشنی نشان میدهد که ایرانیان –جز چند مورد انگشتشمار- همواره پاسبان مرزهای خویش بودهاند و هرگز ملت مهاجمی نبودهاند؛ بلکه مدام در معرض یورش همسایگان خویش قرار داشتهاند و جز دفاع کار دیگری نکردهاند.
در پایان شایسته یادآوری است در جهانی که زیست میکنیم، هر ملتی بر آن است تا از نداشتههای خویش، داشتههایی بسازد؛ داشتههایی که بیشتر به مَثَلِ «کوهی که موش زایید» میماند. شگفتا از ما ایرانیان، با وجود اینکه به گواهی تاریخ، کهنترین ملت جهان به شمار میرویم و همواره نیاکان ما مشعلدار فرهنگ و فرهنگمدار بودهاند، اینچنین در شناساندن تاریخ و فرهنگ خود به جهانیان کوتاهی کردهایم که دیگران یا تاریخ و فرهنگمان را به نام خویش مصادره کردهاند و سکه به نامِ نامی نداشتهی خویش زدهاند یا اینکه از هیچ، همهچیز ساختهاند. البته شاید اگر نیک بنگریم، میبینیم «ز که نالیم که از ماست که برماست»! باشد که بیدار شویم ...