گویا، متولیان محیط زیست هیچ کجای دنیا با دیدی که ما به مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی مینگریم، عمل نمیکنند.
همان گونه که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دوم مرداد ماه ۱۳۸۹ گفته بود: مناطق حفاظت شده بیارزش واگذار میشود! حال بماند که اگر منطقهای بیارزش باشد، اصولاً چرا باید حفاظت شده اعلام شده باشد؟!
واگذاریهایی را که توسط این سازمان در سالهای گذشته صورت گرفته حتماً به خاطر دارید. مواردی مثل واگذاری منطقه حفاظت شده «فارور» و «بنی فارور» به منطقه آزاد کیش، واگذاری چهل هکتار زمینهای منطقه حفاظت شده «دنا» به شهرک صنعتی، هفتصد هکتار از منطقه «جاجرود» به مسکن مهر، ۲۷۰ هکتار از پارک ملی «کلاه قاضی» اصفهان به شهر بهارستان، ۲۱۰ هکتار از پارک ملی «بمو» به توسعه پالایشگاه و مسکن مهر، پنجاه هکتار از جزیره «آشوراده» به یک سرمایهگذار فرآوردههای لبنی برای توسعه گردشگری، دهها هکتار از منطقه حفاظت شده «سراج» برای طرحهای نفتی هرمزگان و نیز پارک ملی «لار» برای هتلسازی تنها گوشهای از این گونه اقدامات بوده و بعد هم که نوبت به پارک پردیسان رسید.
دلمان خوش بود که دو پارک ملی گلستان و سرخه حصار از این واگذاریها جدا خواهند بود چون تنها عرصههایی هستند که سند مالکیت آنها به نام سازمان خورده است و هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی با هر نامی، نمیتواند آنها را غصب و یا از آنها بهرهبرداری کند یا ... .
شانزدهم مرداد ماه سال جاری بود که نامهای رسمی از سوی این سازمان جنجال برانگیز شد؛ نامهای که در آن رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دستور بررسی چگونگی مالکیت دو هزار هکتار از زمینهای پارک ملی گلستان را خواستار شده بود تا در صورت درستی ادعای مدعیان این زمینها واگذار شود و اگر این ادعا درست نبود، نسبت به صدور اجازه چرای دام متقاضیان متناسب با ظرفیت آن ناحیه اقدام شود. شاید این دستور در وهله نخست برایتان عجیب و تأسف آور نباشد، ولی اگر حقایقی ساده را بدانید همه چیز روشن میشود.
القصه... شاید کسی که بیش از دیگران در این باره تحقیق کرده و آگاهی کاملی «مژگان جمشیدی» کارشناس و فعال محیط زیست باشد. وی درباره پارک ملی گلستان و سرآغاز قصهای که به صدور این نامه انجامید، میگوید: پارک ملی گلستان از سال ۱۳۳۶ به عنوان پارک حیات وحش تحت حمایت قرار گرفت و در سال ۱۳۴۶ به عنوان نخستین پارک ملی کشور انتخاب شد. جالب آنکه از ۲۳۰ یا ۲۴۰ منطقه حفاظت شده کشور، تنها دو منطقه پارک ملی گلستان و سرخه حصار از پیش از انقلاب به نام سازمان حفاظت محیط زیست سند خوردهاند.
جمشیدی یادآور میشود: جالب آنکه ماده ۱۶ آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست تأکید میکند که مناطق تحت مالکیت سازمان محیط زیست غیرقابل انتقال است. از سوی دیگر، ماده ۸ همین آیین نامه هر گونه فعالیت حتی در حد بوتهکنی را در این پارک ممنوع دانسته است.
وی ادامه میدهد: در این میان، دامداران متول یکی از روستاهای منطقه مرزی پارک به نام «دشت شاد» که از سالها پیش دامهایشان را در مناطقی از پارک به چرا میبردند و مدعی مالکیت دویست هکتار از بهترین مراتع پارک بودند، تقاضای در اختیار گرفتن «۲۰۰۰ هکتار» از این زمینها را به رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دادند که آن درخواست منجر به صدور این نامه شد.
در همان زمان با رسانهای شدن این نامه کارشناسان و دلسوزان محیط زیست اعتراض بسیاری به این کار کردند و این اعتراضها ادامه داشت تا آنکه پنجم مهر ماه جاری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست واکنش نشان داد و واگذاری دو هزار هکتار از زمینهای پارک ملی گلستان را تکذیب کرد. وی با تکذیب واگذاری دو هزار هکتار از زمینهای پارک ملی گلستان گفت: ادعای مالکیت برخی افراد در این زمینها منتفی شد.
به گزارش مهر، «محمد جواد محمدیزاده» افزود: مدتی است که خبر واگذاری دو هزار هکتار از زمینهای حفاظت شده پارک ملی گلستان از سوی سازمان محیط زیست منتشر شده است.
وی با بیان اینکه هیچ گونه واگذاری در کار نیست، اظهار داشت: چندی پیش شماری از اهالی شهرستان شاهرود به همراه نماینده خود در مجلس شورای اسلامی به سازمان محیط زیست آمدند و ادعای مالکیت خود را بر دو هزار هکتار از زمینهای پارک ملی گلستان که در اختیار سازمان محیط زیست است اعلام کردند.
معاون رئیس جمهوری افزود: آنان ادعا داشتند که اجداد و پدرانشان صدها سال پیش در آنجا کشت و زرع میکردند و دامهایشان را در آن زمینها به چرا میبردند.
محمدیزاده ادامه داد: ما مطلبی را که برای اداره کل محیط زیست استان گلستان نوشتیم این بود که اگر ادعای این افراد مبنی بر داشتن سندی اثبات شود یا باید آن مناطق از مالکیت حفاظت سازمان محیط زیست خارج و به آنان واگذار و یا اینکه به همان میزان زمینها در جای دیگری به آنان زمین داده شود.
وی تأکید کرد: این پیشنهادها در صورت اثبات ادعای آنها تحقق مییافت اما پس از بررسیها هیچ گونه سندی مبنی بر مالکیت آنها در مورد دو هزار هکتار اراضی مطرح شده به دست نیامد و این دو پیشنهاد هم منتفی شد.
محمدیزاده گفت: اما این افراد بر اساس حقوق عرفی خود مبنی بر اینکه در گذشته دامهایشان را در این زمینها به چرا میآوردند، به مدیر کل محیط زیست استان گلستان اعلام کردیم که مقداری از مناطقی که از نظر قانونی ظرفیت دارد، تنها به منظور چرای دام در اختیار آنان قرار گیرد و هیچ گونه واگذاری صورت نخواهد گرفت.
وی اظهار داشت: بنابراین واگذاری دو هزار هکتار از زمینهای پارک گلستان را تکذیب و اعلام میکنم هیچ گونه واگذاری صورت نخواهد گرفت و اداره ثبت و اسناد استان نیز به عنوان مرجع قانونی اعلام کرد که هیچ گونه مدرک و سندی برای اثبات ادعای آنها وجود ندارد.
میبینید که وی بدون توجه به مواد قانونی آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و به سازی محیط زیست «مقداری از مناطقی را که از نظر قانونی ظرفیت دارد، تنها به منظور چرای دام در اختیار آنان قرار داد»، به همین آسانی!
«جمشیدی» فعال محیط زیست نیز با غیرقانونی خواندن این اقدام، میگوید: چرای دام در همه پارکهای ملی دنیا ممنوع است، بدون استثنا و برای همیشه.
پرسش بیپاسخدر این بین نماینده مردم شاهرود نیز که گویا بر این قضیه اشراف دارد، میتواند تا اندازهای نقاط ابهام را روشن کند ولی با وجود تماسهای پیاپی، موفق به مصاحبه با وی نمیشویم و سرانجام مسئول دفتر وی میگوید: پرسشها را به روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس نمابر کنید تا در نوبت پاسخ گویی قرار گیرد.
همین کار را میکنم ولی تا لحظه درج این گزارش هیچ پاسخی از «کاظم جلالی» نماینده مردم شاهرود دریافت نمیشود. پرسش فرستاده شده برای وی به این شرح است:
با توجه به جایگاه قانون گذاری شما و صراحت قانون درباره پارکهای ملی که امکان واگذاری و حتی بوتهکنی در آنها به هیچ عنوان وجود ندارد (ماده ۱۶ و ۸ آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و به سازی محیط زیست)، به ویژه در مورد پارک ملی گلستان که به نام سازمان حفاظت محیط زیست سند خورده است، آیا درخواست واگذاری بخشی از زمینهای این پارک ملی به دامداران منطقه، یک درخواست غیرقانونی نیست؟
نه تکذیب، نه تأیید! ولی آیا این قضیه درست است؟ آیا با وجود نص صریح قانون، بخشی از زمینهای این پارک برای چرای دام تخصیص داده شده است؟
نخستین و بهترین منبعی که میتواند دراین باره اعلام نظر کند خود سازمان حفاظت محیط زیست است، ولی «اسفندیاری» مدیر کل روابط عمومی این سازمان، صدور مجوز چرای دام را نه تأیید میکند و نه تکذیب.
وی میگوید: واگذاری زمین از پارک ملی گلستان را قویاً تکذیب میکنیم. هیچ زمینی به هیچ کس واگذار نشده است، ولی صدور مجوز چرای دام را در این پارک نه تأیید میکنم و نه تکذیب.
اسفندیاری توضیح میدهد: عدهای ادعا کرده بودند که بخشی از این زمینها به آنها تعلق دارد که پس از بررسیهای انجام گرفته، این ادعا رد شد و هیچ زمینی به آنها تعلق نگرفت. در نامه رئیس سازمان هم دستوری برای واگذاری زمین نبود بلکه دستور بررسی داده شده بود.
بار دیگر از وی درباره مجوز چرای دام در منطقه میپرسم. اسفندیاری تأکید میکند که نظری ندارد و باید این موضوع را از طریق ادارات کل منابع طبیعی این استانها پیگیری کنم.
به مدیر کل روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست یادآوری میکنم که تصمیم گیری درباره زمینهای درون پارک ملی به آنها ربطی ندارد ولی وی تکرار میکند که نظری ندارد و باید به سراغ آنها بروم.
به ما ربطی نداردهرچند پاسخها را میدانم ولی برای روشن شدن موضوع و پرهیز از «یک تنه به قاضی رفتن» به سراغ اداره کل منابع طبیعی استان گلستان میروم. «علی ناصری» معاون فنی این اداره با تکذیب کامل این ادعا میگوید: ما هیچ گونه دخالتی در چرای دام در پارک ملی گلستان نداریم و هیچ مجوزی هم در این خصوص ندادهایم. اصولاً مدیریت پارک با ما نیست. ما طرحهای خودمان را داریم که در اراضی دیگری در دست اجراست.
از سوی دیگر، چون اراضی مجاور روستای دشت شاد در استان سمنان قرار دارد از «صیادجو» مدیر روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی استان سمنان نیز در این باره میپرسم. وی هم با تاکید بر اینکه این پارک متعلق به سازمان حفاظت محیط زیست است و به آنها ربطی ندارد میگوید: من میدانم که نه مدیر کل مراتع کشور، نه مسئولان سازمان جنگلها و مراتع و نه ما، هیچ مجوزی در این مورد ندادهایم.
وی یادآور میشود: نباید به جای پاسخگو بودن، مشکلات یک بخش را به گردن بخشهای دیگر انداخت.
چرای دام در پارک ملی! هرچند مدیر کل روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست موضوع صدور مجوز چرای دام در پارک ملی گلستان را نه تأیید میکند و نه تکذیب، ولی کارشناسان زیادی هستند که مدعیاند چرای دام در آن منطقه از دیرباز وجود داشته ولی با مجوز اخیر این اقدام افزایش یافته است.
دکتر آخانی، زیستشناس و محقق یکی از این افراداست و به شدت نگران آینده آن منطقه و به ویژه پوشش گیاهی آن است.
مژگان جمشیدی، فعال زیست محیطی نیز ضمن تایید چرای دام در اراضی پارک ملی گلستان در منطقه دشت شاد، آن را غیرقانونی و نگران کننده میداند.
مهندس «جورابچیان» مدیر کل اسبق اداره کل محیط زیست استان مازندران (پیش از تفکیک شدن استان گلستان) و مدیر پروژه یوزپلنگ آسیایی نیز این مورد را تأیید میکند و میگوید: با تجربه و شناختی که از منطقه دارم میگویم که چرای دام در آن قسمت از پارک در حال انجام است ولی سوالی که مطرح است این است که زمینهای مورد مناقشه حدود دویست هکتار بود، حال چگونه به دو هزار هکتار افزایش یافته است؟
شاید بهترین مهر تأیید بر این ادعا گفتههای خود رئیس سازمان حفاظت محیط زیست باشد که پنجم مهر ماه گفته بود: «این افراد بر اساس حقوق عرفی خود مبنی بر اینکه در گذشته دامهایشان را در این زمینها به چرا میآوردند، به مدیر کل محیط زیست استان گلستان اعلام کردیم که مقداری از مناطقی که از نظر قانونی ظرفیت دارد، فقط به منظور چرای دام در اختیار آنان قرار گیرد و هیچ گونه واگذاری صورت نخواهد گرفت».
خطر افزایش سیل
گذشته از غیرقانونی بودن این اقدام، کارشناسان نگران پیامدهای ناشی از آن هستند که به گفته آنها سیلهای سنگین و ویرانگر یکی از این تبعات است.
دکتر «آخانی» زیستشناس و محقق گیاهشناسی در پارک ملی گلستان در این باره میگوید: چرای بیرویه در پارک ملی گلستان، قطعاً موجب بروز سیلهای بزرگی خواهد شد. همان گونه که پیش از این نیز گله داران دارای نفوذ در بالادست این پارک و در منطقه دشت شاد سالها با چرای بیرویه موجبات تخریب مراتع و فرسایش خاک را پدید آوردند و حاصل آن سیلهای پی درپی در حوالی جنگل گلستان است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تأکید میکند: دادن مجوز به این افراد برای تخریب بیشتر مراتع نه تنها غیرقانونی است بلکه در آینده نزدیک باعث افزایش وقوع سیل در منطقه میشود و آن زمان چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ این قبیل اقدامات بدعتهای خطرناکی است که به سودجویان میآموزد که میتوانند با اعمال فشار، از طریق رابطه زمینهای ملی را تصاحب کنند در حالی که وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست همان گونه که از نامش پیداست، حفاظت از این زمین هاست نه واگذاری یاتخریب آنها.
جمشیدی، فعال محیط زیست نیز بر این باور است: تخریب مراتع در این بخشها تبعات و خطرات فراوانی در پی دارد.
همچنان که بنا بر اسناد و مدارک سرمنشاء سیلهای ویرانگر سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ در منطقه گلستان دقیقاً از همان منطقه دشت شاد و به دلیل چرای بیرویه دام بوده است.
جورابچیان، مدیر کل اسبق اداره کل محیط زیست استان مازندران نیز میگوید: هرچند روستای دشت شاد در پنج کیلومتری مرز پارک ملی گلستان است ولی چرای سنگین دام در شعاع زیاد باعث نابودی مرتع شده که این تغییرات در صورت بارندگی شدید میتواند موجب بروز سیلهایی به مراتب بدتر از سیلهای سال ۱۳۸۰ و ۸۱ شود.
جالب آنکه همین پنجشنبه گذشته، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در یازدهمین کنفرانس متعاهدین کنوانسیون تنوع زیستی در هند، گفت: «بسیاری از چالشهای ما در حال تبدیل شدن به فرصت هستند».
به هر حال نباید فراموش کرد که پارک ملی گلستان اولین پارک ملی ایران است که با وجود مساحت محدودش که تنها ۰.۰۵ درصد از خاک کشور را دربر گرفته، گنجینهای از گیاهان و جانوران را در خود جای داده است. در این یک وجب از خاک کشور، یک هفتم گونههای گیاهی ایران، یک سوم کل پرندگان ایران و نیمی از پستانداران کشور زیست میکنند. به راستی در کدام نقطه از خاک این سرزمین میتوان چنین عرصهای را یافت که در مساحت ۹۰ هزار هکتاریاش بیش از چهارصد گونه قارچ و گلسنگ و یک چهارم کل خزههای ایران را در خود جای داده باشد. پارک ملی گلستان همیشه آبروی ایران در مجامع بینالمللی زیست محیطی بوده و با وجود آسیبهای فراوانی که در چند دهه اخیر به واسطه سوء مدیریت دستگاه متولی دیده اما هنوز هم بهترین زیستگاه حیات وحش ایران قلمداد میشود. حالا ظاهراً در ۲ هزار هکتار بیارزش! از جنوب شرق نخستین پارک ملی ایران در منطقه دشت شاد که عنوان ذخیرهگاه بیوسفری ثبت شده در یونسکو را با خود یدک میکشد، تعداد زیادی دام به چرا برده میشوند. اما پرسش این است که ارزشمند بودن یا بیارزش بودن این زمینها را که ۵۶ سال است تحت حفاظت بوده و در اتحادیه جهانی حفاظت و یونسکو هم به ثبت رسیده، چه کسی و کدام مرجعی باید تعیین کند و اینکه وضعیت موجود یک چالش بزرگ است یا «فرصت»، چه؟
چکیده گزارشچند ماه پیش، برخی از دامداران ساکن در حاشیه جنوب شرقی پارک ملی گلستان درخواست عجیبی را مبنی بر در اختیار گرفتن دو هزار هکتار از مراتع این پارک تقدیم رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کردند و در اقدامی عجیبتر که در تعارض کامل با قانون پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده بود، رئیس سازمان دستور بررسی این درخواست و حداقل اعطای مجوز برای چرای دام به این افراد را داد. در حالی که پارک ملی گلستان یکی از دو نقطه حفاظت شده ایران محسوب میشود که به نام سازمان حفاظت محیط زیست سند خورده است و هیچ کس تحت هیچ شرایطی حتی حق بوته کنی در آن را ندارد چه رسد به تصاحب زمین یا چرای دام! در پی اعتراضهای فراوان، اگرچه این واگذاری صورت نگرفت ولی آن گونه که کارشناسان ادعا میکنند و بر پایه گفتههای رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، دامداران دامهای خود را راهی مراتع این پارک ملی کردهاند تا به زودی این ناحیه را نیز تخریب کنند و پیامدهای بسیاری را برای مردم منطقه و کشور دامن بزنند.
این گزارش، بار نخست در روزنامه «خراسان» منتشر شده است.