جمله معروفی است که از کارمندهای ادارات یا دیگر کسان زیاد شنیدهایم ـ شاید شما هنوز آن را نشنیده باشید ـ و آن این است که «ادای کار کردن را درآوردن، سختتر از خود کار کردن است». در این زمینه، مثالهای فراوانی است که همه از بریم.
به هر حال، هر کدام از ما، یا بخشی از بدنه بروکراتیک ناکارآمد اداری هستیم یا روزی در این حلقه گرفتار آمدهایم؛ اما این را بگذارید کنار آن که بسیاری از ما در اظهارنظرهای جمعیمان از هر سه جمله، یک جمله را با عبارت «ما ایرانیها...» آغاز میکنیم و در بسیاری از این سخنان که «ما ایرانیها را خیلی زرنگ میدانیم» و شاهد مثال آن، یا ایرانیهای شاغل در ناسا هستند یا زرنگیهایمان برای دور زدن سیستم ـ حال هر سیستمی که باشد ـ است.
و خلاصه آن که بسیاری از ما، کلاه گذاشتن بر سر سیستم، دور زدن قانون و فرار از زیر بار مسئولیت را زرنگی میدانیم.
* آیا تاکنون شما با این مشکل برخوردهاید یا خیر؟
* به نظر شما، این مشکل راه چارهای دارد؟
* اگر بخواهید منصفانه خود را نقد کنید،
خود شما تا چه اندازه مصداق این زرنگیها هستید؟ * چه میزان موافق این موضوع هستید که این دست قانونگریزی، دور زدن سیستم و فرار از کار زرنگی است و تا چه میزان موافقید که این دست امور، ناشی از تنبلی ذاتی ما ایرانیهاست؟
* و نکته بعدی این که آیا این دست زرنگی ـ یا تنبلی ـ ویژه ایرانیهاست، یا آن که در جوامع دیگر هم دیده میشود؟
نظر خود را در این باره با ما در میان بگذارید. این خبر با دیدگاههای شما تکمیل میشود.