رعنا زنی که همسرش در زندان است، با پسر و مادرشوهرش زندگی می کند. صادق شوهر رعنا، بخاطر کلاهبرداری همکارش با میزان قابل توجهی بدهی زندانی است و رعنا برای گذران زندگی خود و پسرش با پیکان صادق مسافر کشی می کند. از طرف دیگر، آدینه دختری است که از کودکی احساس پسر بودن داشته است. او به دنبال گرفتن گذرنامه برای خروج از ایران است تا از ازدواج اجباری با پسرعمه اش فرار کند. آدینه یا همان "اِدی" داستان که سعی در به رخ کشیدن احساسات و رفتارهای پسرانه خود دارد، از خانواده مرفهی است و در کودکی مادر خود را از دست داده است.
آشنایی رعنا و اِدی زمانی است که که در جاده به هم بر می خورند و اِدی به عنوان مسافر سوار ماشین رعنا می شود و داستان اصلی فیلم در کشاکش بررسی مسائل و دل نگرانی های افراد "ترانس سکشوآل" یا "فراجنسیتی" دنبال می شود.
ترانس سکشوآل ها (TS) چه کسانی هستند؟ترانس سکشوال یا فراجنسیتی به افرادی اطلاق می شود که دارای اختلال در هویت جنسیتی خود هستند. گرچه بعضی کارشناسان بیش از آنکهTS ها را دارای اختلال هویت جنسیتی بدانند، دارای واژگونی هویت جنسیتی می دانند؛ چرا که این افراد عمده مشکلشان تضاد و تعارض صد در صد میان جنس آلت تناسلی و فیزیکشان، با افکار و احساسات درونی در مورد هویت خودشان هستند. ترانس سکشوال ها را نباید با دوجنسی ها (Hermaphrodite) یا هم جنس گراها اشتباه گرفت. در حالیکه یک ترانس سکشوال دچار مشکل عدم تناسب فیزیک جسمی خود با ذهنیت و احساساتش نسبت به هویت جنسیتی خود است، یک دوجنسی تنها دارای اختلال ابهام در آلت تناسلی است و مشکلی کاملاً عینی و قابل حل با یک عمل جراحی دارد تا با حذف یکی از آلت های تناسلی و تقویت دیگری، به صورت کامل دارای هویت جنسی مردانه یا زنانه شود همچنین در همجنس گرایی، عدم تناسبی میان جسم و روح فرد مبتلا وجود ندارد و تنها گرایش جنسی به همجنس مسئله است.
در افراد ترانس سکشوال، آن بخش از مغز انسان که به هویت جنسی مربوط می شود و آن را تبیین می کند ٬در تضادی کامل با ساختار فیزیکی بدن و شکل و شمایل آلت جنسی او قرار دارد. این تضاد به این گونه نیست که فرد خودش تصمیم بگیرد که ترانس سکشوال است. این تضاد از جنبه روانی خیلی عمیق تر از این هاست. به عبارت دیگر٬یک ترانس سکشوال از جهت نگاه به خود و هویت و جنسیت خود٬ براین باور است که فیزیک او (بدن٬ تن، و آلت تناسلی) با درونش (روح، جان و روان او)همخوانی ندارد.
آنها در ذهن و روانشان خود را از جنسي ديگر ميبينند و ميگويند كه زنان يا مرداني هستند كه به اشتباه در قالب مرد يا زن متولد شدهاند. آنان عاشق هويت نهان خود هستند. در عين حال هيچ علاقهاي به گذشته خود ندارند. مايلند فراموش كنند كه نام بدو تولدشان چه بوده و هيچ گاه به آلبوم عكسي رجوع نميكنند. آنها دختر يا پسري را كه در عكس ميبينند، نميشناسند و خود را با او بيگانه ميدانند. بدن اين بيماران از نظر فيزيكي دچار هيچ نقصي نيست و شايد به همين سبب در دوران بيماري تجربههاي تلخي از جمله رفتن به سربازي، تحصيل در كنار همكلاسيهاي دختر يا پسر، ازدواج با جنس مخالف و حتي بارداري و زايمان را از سر گذرانده باشند. اين بيماران از زماني كه پي به بيماري خود ميبرند يا ناآگاهانه علائم بيماري را در خود كشف ميكنند، مورد تمسخر و طعنه قرار ميگيرند، زيرا رفتار آنان رفتار جنس مخالف است و گروه همجنسان، اين رفتارها را برنميتابند.
آینه های رو به رو، جسارتی برای نمایش یک تابوی اجتماعیارزشمندترین وجه هنر، آن جایی است که برای نقد و به چالش کشیدن یک معضل اجتمای وارد عرصه می شود. جایی که مسئولیت خویش در برابر اجتماع و مردم زمانه اش را باز می شناسد و سعی در به تصویر کشیدن رنج آدمی در قالب طنز یا درام می کند.
آینه های رو به رو که از 3 آبان ماه در سینماهای ایران بصورت محدود اکران شده است، چنین نگاهی به موضوع ترانس سکشوال ها در ایران دارد. این فیلم به تهیه کنندگی و کارگردانی فرشته طائر پور و نگار آذربايجاني ساخته شده و جوایز متعددی در دنیا از آن خود کرده است و در ایران نیز نامزد دریافت جایزه برای بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره فیلم فجر در سال 1389 شد.
فیلم به موضوعی به ظاهر فردی، از منظر اجتماع و خانواده نگاه می کند و چالش های سبک زندگی یک دختر ترانس سکشوال را به تصویر می کشد. در حین روایت داستان فیلم، اطلاعات نسبتاً کاملی در مورد مسئله فراجنسیتی ها (TS) در ایران به مخاطب می دهد و این توان را دارد که وضعیت روحی و جسمی یک ترانس سکشوال را همراه با شرایط قانونی و هزینه ها و امکانات موجود در ایران برای مخاطب شرح دهد.
آدینه یا همان اِدی که برای گریز از اجبار پدر به ازدواج با بابک پسرعمه اش از خانه فرار کرده است، در راه رسیدن به ویلایی در کجور برای مخفی شدن، با رعنا آشنا می شود. مسافرکش زنی است که برای گذران زندگی کار می کند و در مقابل پول قابل توجهی که ادی پیشنهاد می دهد، قبول می کند او را تا مقصدی که دور است، برساند. در طول راه است که با رفتارهای عجیب و پسرانه او روبه رو می شود. رفتارهای مبالغه آمیز ادی برای یک مرد کامل و تمام عیار بودن- که بسیار در میان ترانس ها رایج است- تلاش پیگیرانه و نه چندان موثر جوانی را نشان می دهد که می خواهد فریاد بزند من زن نیستم و باز نمی تواند. تلاشی که به جای مرد نشان دادن، او را غیرطبیعی نشان می دهد و با واکنش ها و نگاه های عجیب و تمسخر آمیز رو به رو می کند. رعنا که زنی مذهبی، ساده و پایبند به اخلاقیات است، با دیدن رفتارهای ادی و در نهایت ترس وی از پلیس، یقین پیدا می کند که با سوار کردن ادی راهی اشتباه در پیش گرفته است. اولین واکنش رعنا به اعتراف آدینه در مورد ترانس بودنش، نماینده واکنش اکثریت جامعه به افراد ترانس سکشوال است: حس گناهکار بودن، مجرم بودن، منحرف بودن و در افتادن با مشیت الهی در وجود ترانس ها!
و دقیقاً از همین نقطه است که کارگردان فیلم، آرام آرام مخاطب را با واقعیت موجود آشنا می کند. بهترین قسمت فیلم، لحظات درد و دل دو زن از دو پایگاه اقتصادی کاملاً متفاوت و با مشکلات مختلف، در مسیر برگشت از جاده است. وقتی که رعنا از زندگی عاشقانه اش با صادق می گوید و اینکه چطور شد که وی به زندان افتاد. از کودکی و عشقش به عروس شدن و رانندگی. و آدینه از علائق کودکی اش که همواره در بازی با پسرها خلاصه می شد و انجام رفتارهای پسرانه. از دست دادن مادرش در 5 سالگی و اینکه تنها زن زندگیش، مادر بود و پس از آن، دنیایش تنها در پسرها خلاصه می شد. از پدری که درکش نمی کند و راه حل مشکل را عقد وی با پسرعمه اش می داند و اینکه منتظر گذرنامه اش است تا برای فرار از ازدواج و انجام عمل تغییر جنسیت از ایران خارج شود.
در طی فیلم متوجه می شویم، ترانس سکشوال بودن و تغییر جنسیت برخلاف اسم نه چندان متعارف و موضوع تابویش نه تنها در ایران قانونی است، بلکه برای عمل وام هم به آن تعلق می گیرد. وقتی که اِدی از مشکل عدم تناسب جسم و روحش برای رعنا می گوید و تاکید می کند هنوز عمل نکرده و جسماً دختر است، رعنا او را به خانه اش می برد تا وقتی که از ایران می رود، سرپناهی داشته باشد. زندگی با دختری که رفتارهای پسرانه دارد و ظاهرش را هم تا جای ممکن پسرانه نشان می دهد، گوشه دیگری از مشکلات ترانس سکشوال ها را به نمایش در می آورد. واکنش عصبی و خشن اکرم دوست رعنا به لحظه ای که ادی صورتش را می تراشد همراه با کلوزآپ دوربین روی صورت آدینه، فروریختن احساسات و هویت وی را در مبارزه روزمره اش برای خودافشایی هویت واقعی و روحیش نشان می دهد که از صحنه های تاثیرگذار فیلم است.
منطق روایی فیلم به گونه ای است که مخاطب را وادار به حس همدردی و درک وضعیت دشوار زندگی شخصیت اصلی فیلم یعنی آدینه می کند و از طرف دیگر رعنا که زنی مذهبی و معتقد است، با لمس از نزدیک روحیات و نیازهای معمول و معقول یک روح مردانه در یک بدن زنانه، تبدیل به مدافع وی برای انجام عمل و خروج از ایران می شود. وقتی که پس از دریافت گذرنامه، پدر و برادر آدینه وی را در خیابان پیدا می کنند و در خانه حبس می کنند، این رعنا است که پیدایش می کند و به قصد آگاهی بخشی به پدرش برای صحبت به خانه اش می رود. گرچه حرفهای رعنا تاثیری روی پدر ندارد و همچنان بر تصمیمش برای ازدواج آدینه ایستاده است، اما لحظه خروجش از خانه، گفتگویی تاثیرگذار با بردار آدینه، عماد می کند. گویی که این گفتگو از زبان تمام پدر و مادرهایی است که با فرزندان ترانس سکشوال خود درگیرند. عماد از رعنا سوال می کند "اگه بچه خودتم بود، همین کارو می کردی؟" و رعنا پاسخ می دهد: "اگه بچه خودم بود، قطعا داغون می شدم، اما حمایتش می کردم." و باز از عماد می پرسد: "حالا تو بگو اگه پدرت می خواست به زور شوهرت بده چه حسی داشتی؟" و بدون اینکه منتظر پاسخ بماند، می رود.
و به راستی که والدین فشار زیادی را تحمل می کنند برای پذیرش یا درک این موضوع که دختر یا پسر دیروزیشان که هزاران نقشه برای آینده و عروس و داماد شدنش داشته اند، امروز جنس دیگری از آب درآمده و می خواهد کس دیگری باشد. اما تنها چاره حل آن، نه فرار و طرد فرزند، بلکه حمایت و همراهی با وی است تا بتواند زندگی سالمی داشته باشد. در واقع درک اختلال جنسیتی ترانس سکشوال ها به دلیل اینکه موضوعی کاملاً ذهنی و روانی است، برای اکثر افراد دشوار و غیرقابل درک است. از طرفی تابو بودن آن در جامعه و خانواده ها، باعث سکوت و عدم آگاهی افراد در مورد آن می شود و در نهایت با وجود حمایت های قانونی و شرعی از این افراد، عرف جامعه فشار زیادی بر آنها وارد می کند.
فراجنسیتی ها در ایرانمطابق آمار رسمی در ایران در میان هر 200 هزار نفر تنها یک نفر دارای مشکل اختلال هویت جنسی (TS) است. همچنین آمارهای کلی تر، حاکی از آن است در میان هر 100 هزار نفر، 6 نفر در دنیا از این اختلال رنج می برند. نسبت پسران با دختران درگیر در این مسئله 60 به 40 است که چندان قابل توجه نیست، اما پسران ترانس سکشوال بسیار بیشتر جلب توجه می کنند. همچنین این مسئله در اکثر کشورهای دنیا موضوعی حل شده به لحاظ قانونی است و حمایت های دولتی و مالی نیز می شوند.
در ایران نیز در سال 1364 با فتوای امام خمینی (ره) تغییر جنسیت قانونی شد. ایشان در این باره اعلام کردند: تغيير جنسيت با تجويز طبيب مورد اعتماد اشکال شرعي ندارد …این اولین بار بود که چنین فتوایی در ایران صادر شد و امید جدید و مطمئنی برای درمان ترانس سکشوال ها به روی آنها باز گشت. همچنین حمایت های مالی مختلفی نیز در حال حاضر از این افراد در ایران می شود و به نظر می رسد مهمترین مسئله آنها، همین نگاه جامعه و فشار اجتماع بر سبک زندگی آنهاست.
منبع: مهرخانه