بهای جنگ با ایران چقدر است؟

صرف‌نظر از اهداف این جنگ، نتیجه نهایی آن خواهد بود که کشتی‌ها، سربازان و ادوات نظامی بیشتری وارد منطقه می‌شوند و هزینه نظامی بیشتری برای امنیت متحدان لازم خواهد بود. در حالی که هنوز هم بسیاری از این کشور‌ها و متحدان به لحاظ سیاسی بی‌ثبات هستند. از سویی این امر مستلزم شیفت شدن توجه آمریکا از شرق به خاورمیانه است؛ یعنی عدم توفیق در توازن قدرت با چین در آسیا و شرق.

به گزارش «تابناک»، نشریه پروجکت سیندیکیت، امروز در مطلبی به قلم جان آلن گای و جفری کمپ به بررسی هزینه‌های استراتژیک و اقتصادی اقدام به حمله نظامی به ایران کرده است. این تحلیل که با پیش‌فرض تلاش ایران برای رسیدن به سلاح هسته‌ای ارائه شده، دربردارنده مسائلی است که آمریکا در صورت جنگ با ایران با آن‌ها روبه‌رو خواهد شد و هزینه‌های اقدام به گزینه نظامی را بسیار بیشتر از هزینه هسته‌ای شدن ایران برای آمریکا می‌داند.

این گزارش آورده است:

یکی از مهمترین دغدغه‌ها و معضلات باراک اوباما در دور دوم ریاست جمهوری خود موضوع ادامه پیشرفت ایران در برنامه هسته‌ای است. در حالی ‌که دستیابی ایران به تکنولوژی هسته‌ای، می‌تواند به شدت موقعیت استراتژیک آمریکا در منطقه خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داده و تضعیف کند، گزینه‌هایی که منجر به توقف ناخواسته ایران در بحث انرژی هسته‌ای شود نیز پیامدهای استراتژیک و اقتصادی بسیاری برای ایالات متحده به همراه دارد.

ایران با دستیابی به تکنولوژی هسته‌ای خواهد توانست تا تأثیر دوچندانی بر همسایگان خود داشته باشد و امنیت خود را به خوبی تأمین کند. در نتیجه این امر، متحدان آمریکا در منطقه، نیازمند تضمین‌های جدید درباره امنیت خود خواهند بود؛ اما حضور بیشتر آمریکا در منطقه برابر با تحریک گروه‌های افراطی خواهد بود؛ افزون بر آن که مستلزم استفاده از منابع نظامی در جنوب و شرق آسیاست.

برخی از منتقدان محافظه‌کار اوباما بر این باورند که وی با سهل‌انگاری اجازه تولید سلاح هسته‌ای به ایران می‌دهد؛ انتقادی که بسیاری آن را رد می‌کنند. در هر حال هزینه‌های مهار ایران بسیار بالاست و هزینه‌های جنگ حتی از آن هم بیشتر است.

ایران بار‌ها گفته است در صورتی که مورد حمله واقع شود، تنگه هرمز را ـ که نزدیک ۲۰ درصد از نفت جهانی از آن می‌گذرد ـ خواهد بست؛ هرچند برای ایران سخت خواهد بود که در طولانی مدت تنگه هرمز را بسته نگه دارد، می‌تواند به آسانی این آبراه را با موشک، مین دریایی و قایق‌های تندرو نا‌امن سازد.

از سویی ایران می‌تواند خط لوله‌ها در شبه جزیره عربستان را تخریب کند که در نتیجه، عبور نفت از تنگه هرمز را ناگزیر خواهد کرد؛ بنابراین، باید متوجه بود که بسیاری از خطوط استراتژیک انتقال نفت و گاز در تیررس ایران و موشک‌های این کشور است و به ویژه تسهیلات نفتی عربستان در این میان، اهمیت راهبردی بسیاری است. چنین کارهایی می‌تواند منجر به افزایش بهای نفت در مدت زمانی کوتاه و به احتمال در مرز دویست دلار در هر بشکه شود که برای ایالات متحده در هفته بیش از یک میلیارد دلار هزینه خواهد داشت که بهبود اوضاع اقتصادی بد این کشور را تا مدت‌ها با مخاطره روبه‌رو خواهد کرد.

هم‌اکنون آمریکا هنوز درگیر هزینه‌های دو جنگ اخیر است که سهم بسزایی در بحران مالی این کشور دارد؛ بنابراین، اقدام به درگیری در یک جنگ دیگر، می‌تواند کوچک‌ترین کورسوهای امید برای رهایی از بحران را نیز از میان ببرد.

از سویی، افزایش بهای نفت می‌تواند منجر به تهدید اقتصادی اروپا و دیگر کشورهای وارد کننده نفت همچون چین، هند، کره و ژاپن شده و روند بهبود اوضاع اقتصادی این کشور‌ها را معکوس سازد. البته اقتصاد خود ایران نیز که به شدت وابسته به صادرات نفت است در این میان آسیب‌های بسیاری خواهد دید.

این تعارض به گونه‌ای خواهد بود که در صورت بروز آن، تعیین پیروز میدان کاری بسیار دشوار و پیچیده است. آیا آمریکا با از میان بردن تأسیسات هسته‌ای ایران و در صورتی که ایران بلافاصله آنها را بازسازی کند، پیروز خواهد بود؟ اگر چنانچه ایران اقدام به تحریک متحدان آمریکا در منطقه کند، وضعیت چگونه خواهد بود؟

صرف‌نظر از اهداف این جنگ، نتیجه نهایی آن خواهد بود که کشتی‌ها، سربازان و ادوات نظامی بیشتری وارد منطقه می‌شوند و هزینه نظامی بیشتری برای امنیت متحدان لازم خواهد بود. در حالی که هنوز هم بسیاری از این کشور‌ها و متحدان به لحاظ سیاسی بی‌ثبات هستند. از سویی این امر مستلزم شیفت شدن توجه آمریکا از شرق به خاورمیانه است؛ یعنی عدم توفیق در توازن قدرت با چین در آسیا و شرق.

بی‌گمان، رسیدن ایران به سلاح هسته‌ای (آنچه در آن شک و تردید بسیار است)، هزینه بسیاری برای ایالات متحده دارد؛ اما داخل شدن به جنگ با ایران و درگیری با هرج و مرج و آشوب پس از آن هزینه‌هایی بسیار بیشتر در پی خواهد داشت.