از زمان آغاز بحران سیاسی و سپس درگیریهای مسلحانه در سوریه، نوع رفتار دولت آنکارا نسبت به این بحران، یکی از موضوعات بحثبرانگیز در عرصه بینالمللی بوده است. در این میان، هرچند ترکیه تلاش داشته با حمایت از مخالفان اسد، چشمانداز نفوذ خود در آینده سوریه را روشنتر سازد، تحلیلگران ترک به طور فزایندهای نسبت به این موضوع تردید نشان میدهند.
به گزارش «تابناک»، یکجانبهگرایی افراطی دولت آنکارا در بحران سوریه و سرمایهگذاری بیش از اندازه این کشور بر روی مخالفان اسد، به نحو فزایندهای تحلیلگران را به این نتیجه میرساند که سیاستهای این دولت در قبال دمشق، سرانجام به ضرر منافعش در منطقه پایان خواهد یافت.
بنا بر این گزارش، «قدری گورسل»، تحلیلگر ترکیهای در مطلبی که در سایت تحلیلی «المانیتور» منتشر کرده، با اشاره به این موضوع، مهمترین اشتباه ترکیه را «گذاردن همه تخممرغهایش در یک سبد» میداند و مینویسد: ترکیه با پشتیبانی صرف از اخوان المسلمین، خود را در نوعی بازی با حاصل جمع صفر گرفتار کرده است.
با این حال، به باور وی، این نوع بازی در سوریه پاسخ نمیدهد؛ بنابراین، برای اینکه ترکیه بتواند همه منافع مورد نظر خود را از بحران سوریه به دست آورد، اخوان المسلمین باید بتواند کامل و مطلق، قدرت را در سراسر ترکیه در اختیار خود بگیرد؛ کاری که احتمال آن نزدیک به صفر است.
از سوی دیگر، سیاستگذاران آنکارا همزمان با گذاردن همه تخممرغهایشان در سبد اخوان المسلمین، بر پایه نوعی اعتماد به نفس کاذب و با بیپروایی تمام، سقوط اسد در کوتاه مدت را قطعی و مسلم میپندارند.
به باور گورسل، یکی از دلایل این که دولت آنکارا چنین دیدگاهی ـ که بسیار با حقیقت فاصله دارد ـ نسبت به سوریه دارد، دستکم گرفتن تواناییهای نهادی مقاومت دولت سوریه علیه مخالفان است؛ وی این امر را قضاوت کاملاً نادرستی میداند.
اما به نظر وی، این تنها بعد ماجرا نیست، بلکه عوامل احساسی و روانی نیز در این تصمیمگیری آنکارا دخیلند.
به این ترتیب، دولتمردان حزب عدالت و توسعه، هنگامی که دیدند انقلابهای عربی منجر به روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر و اسلامگرایان در دو کشور دیگر شده و در سوریه نیز سنیها علیه دولت حاکم شورش کردهاند، دچار نوعی سرخوشی بیسابقه شدند. در این زمینه باید اشاره کرد که حزب عدالت و توسعه، خود نماینده تفکرات اخوانی در ترکیه است.
بنابراین، امید به اینکه یکپارچگی میان کشورهایی با حاکمیت اسلام سنی، بتواند به یک نظم خاورمیانهای جدید در حوزه شرق مدیترانه منجر شود، این سرخوشی را در دولتمردان عدالت و توسعه پدید آورد و ارتباط آنان را با واقعیت قطع کرد. عوامل احساسی و روانی، نقش تعیین کنندهای در پیدایش عناصر سنی، اسلامی و عثمانی در سیاست خارجی ترکیه داشته است.
اکنون، انتظار کلی دولت آنکارا این است که اسد به طریقی در آینده نزدیک از قدرت کنار زده شود.
گورسل تأکید میکند که برای حاکمان ترکیه، معیار موفقیت سیاستشان در قبال سوریه، کنار رفتن اسد است. آنها انتظار دارند با کنار رفتن اسد، سیاستشان با تحسین همگان روبهرو شود. با این حال، تحلیل دقیق اوضاع، نشانگر آن است که انتظار آنها به گونهای مثبت برآورده نخواهد شد.
به باور این تحلیلگر، پیش از پاسخ به این پرسش که «با کنار رفتن اسد، ترکیه با چه مشکلاتی روبهرو خواهد شد؟»، باید به این پاسخ داد که «بهای باقی ماندن بیش از اندازه انتظار اسد در قدرت، چه خواهد بود؟».
در این زمینه، باید اشاره کرد که ترکیه هم اکنون نیز بهای سیاسی و اقتصادی سنگینی را در جدال ۲۱ ماهه برای کنار زدن اسد به شیوههای گوناگون پرداخت کرده است.
گورسل در بیان این هزینهها، به مواردی چون از میان رفتن تقریباً کامل تجارت زمینی ترکیه با خاورمیانه و هزینههای مربوط به بخشهای حمل و نقل، تولید و کشاورزی اشاره میکند؛ افزون بر این، ترکیه با امید به ایجاد یک منطقه حائل، آورگان سوری را در خاک خود پذیرفت، ولی این امید محقق نشد. اکنون ترکیه به تنهایی با بار مالی بیش از ۱۴۰ هزار آواره سوری دست و پنجه نرم میکند.
افزون بر این، تا هنگامی که اسد در دمشق باقی بماند، تلاشهای کردهای سوریه برای دستیابی به خودمختاری ـ که تهدیدی برای آنکارا به شمار میرود ـ به قوت خود باقی خواهد بود. هرچه اسد بیشتر در قدرت بماند، بهایی که ترکیه باید بپردازد بیشتر خواهد بود.
با این حال، گورسل تأکید میکند که نباید گمان کرد با کنار رفتن اسد، مشکلات ترکیه حل میشود؛ بر عکس، این مشکلات متنوعتر، پیچیدهتر و گیج کنندهتر خواهد شد که البته بخش عمدهای از این مشکلات، حاصل سیاستهای نادرست خود ترکیه است.
مهمترین این اشتباهات، در موضوع کردهاست. ظهور کردهای سوریه با رهبری گروهی نزدیک به «پ. ک. ک»، به مسأله ترکیه با کردها، بعدی منطقهای بخشیده است. در این عرصه، ایران، دولت سوریه، بغداد، اقلیم کردستان عراق و بسیاری از عناصر دیگر به موازنه کردی ترکیه وارد میشوند. به این ترتیب، مداخله احتمالی ترکیه در این منطقه، خطر جهانی شدن موضوع را به همراه خواهد داشت.
از سوی دیگر، در صورتی که موضوع کردهای سوریه به شیوهای مسالمت آمیز حل و فصل شده و آنها به خودمختاری دست پیدا کنند، ترکیه تنها کشوری در منطقه خواهد ماند که با داشتن بزرگترین جمعیت کرد، کمترین میزان حقوق سیاسی را در اختیار آنها گذاشته است.
در همین حال، «پ. ک. ک» نیز با سلاحهایی که از سوریه به دست میآورد، به تهدیدی بزرگتر از گذشت برای ترکیه تبدیل خواهد شد.
اما علاوه بر موضوع کردها، گورسل اشاره میکند که ورود آنکارا به درگیری سوریه در حمایت از جمعیتهای سنی این کشور، مشکلاتی را در ارتباط این کشور با دیگر گروههای قومی و مذهبی سوریه پدید میآورد. در این حالت، در صورت وقوع هر گونه خشونت علیه این گروهها، ترکیه نیز مسئول دانسته خواهد شد. خود این حقیقت که سلاحهای گروههای سنی و جهادی، هماکنون از راه ترکیه به دست آنها میرسد، مسئولیتی سیاسی و اخلاقی برای ترکیه درست کرده است.
به علاوه، ترکیه به واسطه فعالیت «جبهه النصره» و دیگر گروههای وابسته به القاعده نیز با دردسرهایی روبهرو خواهد شد.
در پایان، این امر محتمل است که اقلیت کوچک ترکمن ساکن در سوریه، به هدفی برای انتقامگیری از سوریه تبدیل شود.
به این ترتیب، این تحلیلگر ترک نتیجه میگیرد که هرچند حتی هنوز درباره کنار رفتن اسد از قدرت در آینده نزدیک نیز نمیتوان قطعی نظر داد، در صورت وقوع این امر نیز ترکیه زیانهای بسیاری را متحمل خواهد شد که به تمامی ناشی از سیاستهای نادرست خود این کشور است.