از زمان روی کار آمدن باراک اوباما به عنوان رئیسجمهور آمریکا و سپس تثبیت وی در قدرت، موضوع تغییر در تمرکز راهبردی ایالات متحده از خاورمیانه به شرق آسیا، روز به روز شکل جدی تری به خود گرفته است. در جدیدترین تحلیل در این زمینه، روزنامه «واشنگتن پست» به بررسی زمینههایی پرداخته که نه تنها این تغییر جهت را ضروری ساخته، بلکه به آن فوریت نیز بخشیده است.
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که بحث تغییر جهتگیری راهبردی آمریکا به سمت خاور دور، هر روز جدیتر مطرح میشود، «فرد هیت»، دبیر تحریریه روزنامه «واشنگتن پست» با نگارش تحلیلی، به بررسی ابعاد گوناگون این موضوع پرداخته است.
در این مطلب آمده:
همزمان با این که باراک اوباما درباره سیاست خارجی دوره دوم خود میاندیشد، با گسترش حضور افراط گرایان در شمال آفریقا، تشدید هرج و مرج در سوریه، اختلافات بیش از پیش اسرائیلیها و فلسطینیها، حرکت عراق به سوی جنگ داخلی، فرو رفتن افغانستان در منجلاب فساد و تسریع برنامه هستهای ایران روبهروست؛ اما شاید همه اینها موضوعاتی بسیار ساده باشند. در آسیا، اوضاع میتواند «واقعاً» ترسناک شود.
از زمان ورود به کاخ سفید، اوباما تلاش داشته توجه و منابع آمریکا را به سوی اقیانوس آرام معطوف کند. بزرگترین فرصتها در آنجاست: رشد اقتصادی، نوآوری، پتانسیل سرمایهگذاری بین مرزی و تجارت. اینکه قرن بیست و یکم، قرن اقیانوسیه خواهد بود، به یک کلیشه تبدیل شده است.
اما شاید این کلیشه هنوز مصداق داشته باشد، از قضا، منطقه معجزههای اقتصادی، به محدوده تقابلهای ترسبرانگیز تبدیل شده است. کره شمالی ویدئوهایی را منتشر میکند که نیویورک را در آتش به تصویر میکشد. کشتیهای جنگی چینی، اهداف خود را روی کشتیها و بالگردهای ژاپنی تنظیم کردهاند.
منازعات میان کره جنوبی و ژاپن، کره شمالی و کره جنوبی، چین و فیلیپین، هند و چین تشدید شده است. تایوان همواره نقطه انفجار بالقوه در نظر گرفته میشود. هر یک از این موارد، میتواند موجب کشیده شدن ایالات متحده به درگیریها باشد.
ترسناکترین تحول را میتوان در کره شمالی دید که رهبر جوان آن، مصمم به گسترش زرادخانه هستهای خود تا جایی است که به تهدیدی نه تنها برای کره جنوبی و ژاپن، بلکه برای آمریکا نیز تبدیل شود. گفته میشود، رهبران چین هم از زیادهرویهای وی نگرانند؛ اما از ترس بیثباتی بیشتر، از اعمال نفوذ بر او خودداری میکنند.
اوباما در دوره نخست ریاست جمهوری خود یک خط مشی عقلایی مبنی بر نادیده گرفتن کره شمالی تا حد ممکن را در پیش گرفت؛ اما کیم جونگ اون که گفته میشود، هنوز به سی سالگی هم نرسیده، میتواند راههایی بیابد که این خط مشی اوباما را غیرعملی سازد.
در همین حال، ابراز وجود فزاینده چین، همسایگانش در جنوب شرق و شرق آسیا را ناخرسند ساخته است. چین نسبت به بیشتر بخشهای «دریای جنوب چین» ادعا دارد؛ در صورتی که خط ساحلی این کشور، از خطوط ساحلی ویتنام، مالزی و فیلیپین هم دورتر است. این کشور با ژاپن نیز بر سر یک مجمع الجزایر درگیری دارد؛ افزون بر این، چین به مرور حجم و قابلیتهای نیروهای نظامی خود را نیز افزایش داده است.
اگر این موضوعات، مسائلی پایدار و قدیمی به نظر میرسند، شاید برای این است که رهبران هر یک از کشورهای کلیدی منطقه، متعلق به نسل دوم یا سوم رهبری آن کشورند که بار گذشته را بر دوش میکشند. «شینزو آبه»، نخست وزیر ژاپن، نوه رهبر ژاپن امپراتوری است که پس از جنگ جهانی دوم نیز بار دیگر خود را نخست وزیر طرفدار آمریکا مطرح کرد.
«پارک جئونهای»، رئیسجمهور کره جنوبی، دختر یکی از رؤسای جمهور اسبق این کشور است و مادرش نیز به دست یک عامل کره شمالی به قتل رسیده است. «شی جین پینگ»، رئیس جمهور جدید چین، پسر یکی از همکاران انقلابی «مائو تسه تونگ» است که در نبرد علیه ژاپن در جنگ جهانی دوم نیز مشارکت داشت. «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی نیز نوه «کیم ایل سونگ» است که در دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ با ژاپنیها و در دهه ۱۹۵۰ با آمریکاییها و کره جنوبیها جنگیده بود.
بر این اساس، حدس و گمان درباره زمزمههایی که این رهبران از گذشته در گوش خود حس میکنند، جالب خواهد بود. با این حال، سودمندتر آن است که بر نقطه ضعفهای این کشورها که آنان را از کار بازمیدارد، تمرکز شود.
کره شمالی یک دولت ضعیف است که مدتهاست تهدید و غوغا به تنها راهبرد بقای آن تبدیل شده است. چین یک قدرت در حال ظهور با اقتصادی رو به رشد است، اما اداره شدن آن توسط دولتی تک حزبی، مسائلی را برای آن پدید آورده است. ژاپن در یک دهه گذشته، یکی پس دیگری شاهد تغییر نخست وزیران خود بوده است و این امر، این کشور را زیر وزن اقتصادی و نظامیاش فشرده میکند.
همه این عوامل، زمینه را برای حضور و نفوذ آمریکا ـ که اوباما در قالب «تغییر جهت» به آسیا از آن نام برده ـ فراهم میکند. با این حال، خود ایالات متحده نیز در این زمینه از ضعف سیاسی رنج میبرد. رهبران منطقه، هنگامی که نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد، بار دیگر شمار کشتیهای خود را کاهش میدهد و یا زمانی که وزیر دفاع آمریکا به واسطه کمبود بودجه، دستور ماندن یک ناو هواپیمابر در بندر را صادر کرد، متوجه این ماجرا بودند.
رهبران منطقه اکنون از خود میپرسند، چه کسی پس از «هیلاری کلینتون» و «کرت کمپل»، معاون وزیر خارجه آمریکا، راهبرد تغییر جهت به آسیا را رهبری خواهد کرد. آنها شاهد مخاطرات موجود، از مالی تا قندهار، که توجه اوباما را به خود معطوف کرده، هستند و امیدوارند بحران خطرناکتری در منطقهشان پدید نیاید که این تغییر جهت آمریکا را به حقیقت مبدل کند.