با اعلام رسمی کاندیداتوری حسن روحانی و محمدرضا باهنر، روزهای پایانی سال به روزهای پرترافیک خبری تبدیل شده است. شاید بتوان گفت در دو دهه اخیر، این تعداد کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری آن هم از یک جریان فکری در نوع خود، یک رکورد به شمار میرود.
اما در حالی که در جریان اصولگرایی تعدد کاندیدا دیده میشود، دو جبهه سیاسی کشور، یعنی جبهه دولتیها و جبهه اصلاحطلبان هنوز کاندیدای خود را مشخص نکردهاند و رایزنیها در این باره هنوز جریان دارد. حجت الاسلام شریفزاده در گفتوگویی مفصل درباره کاندیدای دولت گفته است، رئیس جمهور به اسفندیار رحیم مشایی تمایل دارد، زیرا هنگامی که رئیس جمهور وی را عطیهای الهی برای خود میداند، مشخص است به چه کسی تمایل دارد.
وی در این مصاحبه میگوید:
من نشنیدم که آقای احمدینژاد قسم خورده باشد از کسی حمایت نکند، ولی قسم خورده است که هیچ برنامهای برای انتخابات رسانه نداشته باشد. در یکی از روزنامهها دیدم که شخصی گفته بود، آقای احمدینژاد هیچ گاه برنامهای برای ریاست جمهوری نمیچینند که از شخصی حمایت کنند. ولی ایشان میتواند نظرش را بگوید. ایرادی ندارد. ممکن است این را هم نگوید، ولی وقتی شما میبینید، در حکمی که ایشان برای دبیرخانه جنبش عدم تعهد زده است، آقای مشایی را یک عطیه الهی برای خودشان معرفی میکنند، آشکار است که به چه کسی تمایل دارد.
اگر مردم آقای مشایی را با آقای احمدینژاد قیاس کنند و بیابند که افکارش همانند افکار آقای احمدینژاد است، آمار استقبال بالا میرود. اگر افکار بلند آقای مشایی برای مردم تشریح شود، اقبال مردم افزون میشود. حتی بسیاری از اندیشمندان به ایشان گرایش پیدا میکنند. در سفری که ایشان به مصر داشت، برخی از استادان مصری با ایشان صحبت کرده و اقرار نموده بودند که ما فکر نمیکردیم ایشان تا این اندازه عمیق باشد. استادان و خبرنگارهای مهم مصری یک تعریف خاص و جالب از آقای مشایی میکنند. لابد آن قدر اندیشه ایشان را عمیق و بلند دیدهاند که تعجب کردهاند.
تمایل احمدینژاد به رحیم مشایی که حجت الاسلام شریفزاده از آن سخن گفته، بلافاصله با تفسیر انتقادی معاون صدا و سیما مواجه شده است. علی دارابی که خود روزگاری جزوه «چرا احمدینژاد» را در حمایت از احمدینژاد نوشت، سرانجام به ستاد رقیب وی پیوست، گزینه انتخاباتی دولت، هر که باشد را زیاد مهم تلقی نمیکند، چون به نظر وی شخص اصلی که همان احمدینژاد است، در صورت موفقیت دولت در انتخابات، امور را در دست خواهد گرفت.
وی در این باره میگوید:
نامزد اصلی این جریان هر کس باشد، از هم اکنون معلوم است همه کاره کسی دیگری است. بناست پوتین معاون اول مدودف شود. حالا پرسش اصلی این است مدودف انتخابات ۹۲ کیست؟ صالحی (وزیر امور خارجه)، الهام (معاون رییس جمهور و سخنگوی دولت)، نیکزاد (وزیر مسکن و شهر سازی)، ثمره هاشمی (دستیار ارشد رییس جمهور)، موسوی (رییس سازمان حج و زیارت)، یا مشایی؟ یا کس دیگری که هنوز نامی از او نیست؟ هر چند مهم است که مشایی نفر اصلی این جریان به ساختمان سفید پاستور برسد، به نظر میرسد برای این جریان مهمتر آن است که پیروز بشود، چرا که همه امور در دست نفر اصلی قرار دارد که حالا به ظاهر نفر دوم است.
اما در کنار دولت هم جبهه اصلاحات، هنوز گزینه نهایی خود را مشخص نکرده است و گفته میشود که آنان منتظر پاسخ سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق کشورمان برای کاندیداتوری است.
مجید بهمنزاده، عضو جبهه در این باره میگوید: جبهه اصلاحطلبان برای تعیین نامزد نهایی منتظر نظر نهایی خاتمی است و تا پس از عید نیز منتظر میمانیم لذا در حال حاضر تنها خاتمی گزینه مصوب جبهه است.
محمدجواد حقشناس، رئیس ستاد انتخابات ریاستجمهوری جبهه اصلاحطلبان نیز که این روزها تحرکات سیاسی خود را دو چندان کرده و به نمایندگی از اصلاحطلبان در اکثر مناظرات سیاسی رو در روی اصولگرایان قرار میگیرد در این باره گفته است که اصلاحطلبان هنوز درباره کاندیداها موضوع خاصی به تصویب نهایی نرسیدهاند. با این اوصاف به نظر میرسد که کاندیدای نهایی جبهه اصلاحات پس از عید مشخص خواهد شد؛ هرچند تا کنون برخی از چهرههای اصلاح طلب، انفرادی کاندیداتوری خود را اعلام کردهاند.
در جبهه اصولگرایان در حالی که جبهه پایداری همچنان به دنبال نامهنگاری و دعوت از چهرههای مطلوب خود برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری هستند تا بنا بر گفته خود فرد اصلح را برگزینند، به نظر میسد کاندیدای نهایی این جبهه هم پس از عید مشخص خواهد شد.
چندی پیش، یکی از فعالان این جبهه گفته بود که احتمالا رهبر انقلاب در سخنان آینده خود ملاکهای بیشتری درباره کاندیداهای ریاست جمهوری مشخص خواهند کرد و این جبهه با استفاده از این معیارها کاندیدای خود را مشخص خواهد کرد.
در جبهه ۱+۲، که خود اصرار دارند از این پس ائتلاف سهگانه نامیده شود، همچنان شانس حداد عادل برای کاندیداتوری بیش از سایرین است، چرا که روز گذشته جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی هم که از حامیان قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ بود، اعلام کردند که گزینه اول آنان حداد عادل است. این جمعیت اگر چه در ائتلاف حضور ندارند، با این موضع گیری جایگاه حداد را تقویت و جایگاه قالیباف را تضعیف کردند. این اتفاق در حالی افتاد که اتفاقا اگر بنا باشد جبهه پایداری با ائتلاف ۱+۲ به اتحاد برسد، آنان نیز گزینهشان حداد عادل خواهد بود.
اما جدا از مباحث انتخاباتی، بحث بودجه که هم اکنون بحث تصویب سه دوازدهم آن در مجلس شورای اسلامی مطرح و اتفاقا در شورای نگهبان هم رد شده است، موضوع مهم روز است. چرا علاوه بر مباحث مربوط به تصویب بودجه در مجلس، بحث کاهش بودجه دستگاهها نیز از مباحث مهم روز است. روز گذشته کسی که در این باره پاسخگوی خبرنگاران بود، مشاور رئیس جمهور یعنی اسفندیار رحیم مشایی بود که انتقادات موجود درباره کاهش بودجه شورای نگهبان را اینگونه توضیح داد:
من کارشناس بودجه نیستم و در این باره معمولا روال و عددی وجود دارد، چراکه نخستین انتخابات نیست که برگزار میکنیم و شورای نگهبان نیز معمولا حجم کمتری از بودجه را برای انتخابات نیاز دارد.
وی با تأکید بر این که «این نخستین بار نیست که انتخابات در کشور ما برگزار میشود»، گفت: روالی که برای تعیین بودجه در امور انتخابات وجود دارد، همچون گذشته است و شاید تغییرات جزیی داشته باشد و دلیلی ندارد که در بودجه انتخابات تغییرات اساسی اتفاق بیفتد.
مشایی درباره کاهش بودجه دستگاه قضا در سال ۹۲ نیز اظهار کرد: من در این رابطه اطلاع ندارم اما میدانم به طور کلی سیاست در جهت کاهش هزینههاست ولی در مورد دستگاههای مختلف، اطلاعات لازم را ندارم. سیاست به طور کلی در جهت کاهش هزینههاست و تلاش میکنیم بودجه را مستقل از نفت ببینیم و سیاست کلیمان این است که بیشترین استقلال از نفت را دنبال کنیم.