وقتی پدر خانه را تمیز کرد، لباسهایی که برای عید برای دانیال خریده بود را تن پسرک کرد و موهایش را آب و شانه کرد. دانیال فکر کرد پدر قرار است او را به مسافرت ببرد و نمیدانست صورت غمگین پدر، خبر از مرگ میدهد. دانیال داشت به شادیهایی که قرار است با پدر داشتهباشد، فکر میکرد که پدر بالش را روی دهانش گذاشت و فشار داد. نفس کشیدن برای دانیال سخت و صورتش سرخ بود و بدنش درد داشت. دانیال دستانش را به شلوار نویی که پدر برایش خریدهبود فشار داد و وقتی سیاهی چشمان معصومش بالا رفت پدر فهمید که کار تمام است.
به گزارش شرق، این تراژدی را نامادری دانیال به ماموران پلیس کیانشهرخبر داد. دو روز پیش زنی جوان در حالیکه به شدت وحشتزدهبود به ماموران مراجعه کرد و گفت دانیال هفتساله کشته شدهاست. وقتی ماموران به خانه این زن رفتند جسد کودک هفتساله را پیدا کردند. کبودی صورت و حالتی که بدن پسرک گرفته بود نشان میداد او را خفه کردهاند. نامادری جوان دانیال گفت: من نمیدانم چه اتفاقی در خانه افتاده است. شب قبل از حادثه شوهرم از من خواست خانه را ترک کنم. میگفت میخواهد به مشهد برود، اصرار کردم همراهش بروم. قبول نکرد و گفت سفری است که باید تنها برود. با اصرار همسرم به خانه یکی از اقوامم رفتم. فردای آن روز حوالی ظهر بود که مرتضی با من تماس گرفت و گفت مساله مهمی پیش آمده و باید او را ببینم. گفتم مگر مسافرت نرفتی، گفت قبل از مسافرت باید من را ببیند. حتی اجازه نداد به خانه بروم و گفت باید قبل از اینکه به خانه بیایی همدیگر را ببینیم. نزدیکی خانه پارکی بود، آنجا با هم قرار گذاشتیم، مرتضی آمد. خیلی ناراحت بود، گریه میکرد و اصلا در حال خودش نبود. همه مدارک شناسایی را با خودش آوردهبود؛ از کارتهای بانکی گرفته تا شناسنامه همراهش بود. گفت میخواهد برود، هرچه پرسیدم چه شده نگفت و بدون اینکه به صدا زدنهای من اعتنا کند، رفت. حالش خوب نبود و به شدت گریه میکرد، از من خواست اگر بدی کرده او را ببخشم. مدارکش را به من داد، گفت دانیال را کشته اما باور نکردم، فکر نمیکردم او را بکشد چون خیلی دوستش داشت. وی ادامه داد: بعد از اینکه شوهرم رفت با عجله به خانه رفتم. نگران دانیال شده بودم. وقتی وارد اتاق شدم دیدم جسدش روی زمین افتاده و مرتضی واقعا او را کشتهاست. بلافاصله بعد از دیدن این صحنه با ماموران تماس گرفتم و ماجرا را گفتم.
پرونده به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و جسد دانیال هم برای مشخص شدن علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی فرستادهشد. ماموران بررسی صحنه جرم نیز گزارش خود را آماده کرده و به بازپرس کشیک ارایه دادند. در این گزارش آمدهاست: خانه بسیار مرتب است، هیچچیز از جایش تکان نخورده و جارو شده است. یک پتو و یک بالش در اتاقی که جسد دانیال پیدا شد وجود دارد که به نظر میرسد دانیال با همان بالش کشتهشدهاست. کنار جسد دانیال نامهای پیدا شد که به نظر میرسد مرتضی متهم پرونده آن را نوشته است. در این نامه آمده: «خیلی ناراحتم، میخواهم خودکشی کنم، کار دیگری نمیتوانم بکنم.»
پلیس در ادامه تحقیقات خود متوجه شد، مرتضی سالها قبل با زنی ازدواج کرده که دانیال حاصل آن ازدواج بودهاست. آنها چند سال قبل از هم جدا شدند و مرتضی با تلاش زیاد حضانت پسرش را برعهده گرفت. مادر دانیال بعد از این جدایی به شمال کشور رفت و با مرد دیگری ازدواج کرد. مرتضی هم با ناهید (همسر فعلیاش) ازدواج کرد. اما از مدتی قبل آنها ارتباط پنهانی خود را آغاز کردند و پیامکهای زیادی برای هم فرستادهاند.
همسر مرتضی در ادامه بازجوییها به ماموران گفت: همسرم به مواد مخدر اعتیاد داشت و کمی عصبی بود، با این حال من دوستش داشتم و با هم درگیر نمیشدیم. رابطه من با دانیال هم خوب بود. گاهی دانیال را دعوا میکرد اما او را هم خیلی دوست داشت. عصبانیت مرتضی زمانی بود که مواد به او نمیرسید، اصلا نمیدانم چرا اینکار را کرد. البته از ماجرای ارتباطش با همسر اولش هم خبر نداشتم و فکر میکردم با او گاهی به خاطر دانیال ارتباط دارد.
روز گذشته پزشکی قانونی نیز اولین نظریه خود را اعلام کرد و گفت: دانیال بر اثر انسداد مجاری تنفسی که با جسمی نرم بستهشده جان خود را از دست داده است. اظهارنظر دقیقتر به بررسیهای بیشتر نیاز دارد که بعد از انجام آزمایشات سمشناسی اعلام خواهد شد.
ماموران پلیس با توجه به مدارک و گفتههای نامادری مقتول تحقیقات خود را برای پیدا کردن پدر دانیال و انگیزه او از قتل آغاز کردند. آنها همچنین مادر مقتول را برای تحقیقات بیشتر احضار کردند. بررسیها در این خصوص در دادسرای جنایی تهران ادامه دارد.