مردي كه متهم است با فريب كاركنان بانكي از حساب مشتريان پول برداشت كرده، گرفتار پليس شد.
به گزارش جوان، صبح روز هشت آذر ماه سال قبل مرد ميانسالي به اداره پليس رفت و با طرح شكايتي گفت ميليون‌ها تومان از حساب بانكي‌اش برداشت شده است. وي گفت: شغل من آزاد است و هميشه در حساب بانكي‌ام پول زيادي دارم.
ديروز عصر پيامكي از سوي بانك به گوشي تلفن همراهم ارسال شد كه نشان مي‌داد ۲۰ميليون تومان از حسابم به حساب ديگري منتقل شده است. وقتي اين پيامك را خواندم، شوكه شدم و احتمال دادم اشتباهي پيش آمده اما وقتي صبح امروز به بانك مراجعه كردم، يكي از كارمندان بانك ادعا كرد انتقال پول به درخواست من بوده است. از آنجا كه من چنين درخواستي نداشتم، بعد از بررسي‌ها متوجه شدم مردي با جعل امضا و مشخصات من توانسته مسئولان بانك را فريب دهد و از حسابم برداشت كند. با طرح اين شكايت، پرونده براي رسيدگي در اختيار تيمي از كارآگاهان پايگاه دوم پليس آگاهي قرار گرفت. كارآگاهان چند روز بعد با شكايت مشابهي روبه‌رو شدند كه نشان مي‌داد مرد كلاهبردار به همين شيوه از حساب مشتري بانك ديگري ۲۰ ميليون تومان پول جابه‌جا كرده است.
يكي از كاركنان بانك گفت: صبح روز هفت آذر ماه مردي با بانك تماس گرفت و با دادن شماره حساب، خودش را يكي از مشتريان بانك معرفي كرد. وي تمام مشخصاتش را دقيق گفت و گفت آبرويش در خطر است و امكان حضورش در بانك نيست به همين خاطر خواست تا ۲۰ ميليون تومان به شماره كارت ديگري انتقال دهم. او حتي براي اطمينان برگه‌اي را فكس كرد كه امضا و تمام مشخصاتش با مشخصات صاحب حساب يكي بود. وقتي نمونه امضا را چك كرديم، به خاطر مشتري مداري از حسابش مبلغ ۲۰ ميليون تومان به حساب ديگري منتقل كرديم. وي افزود: متهم صدايش خيلي شبيه صداي صاحب حساب بود و آنقدر قاطعانه و دقيق حرف زد كه ما هرگز به او شك نكرديم.
در ادامه تحقيقات كارآگاهان دريافتند متهم پول‌هاي برداشتي را ابتدا به حساب زن جواني انتقال داده است و بعد از طريق كارت عابر در يك طلا فروشي مقداري سكه و طلا و سپس از يك صرافي دلار خريداري كرده است. پليس در گام بعدي صاحب حساب را كه زن جواني بود، دستگير كرد. وي گفت: من زن آبروداري هستم. چند سال پيش كارت ملي‌ام گم شد و همان موقع به پليس اطلاع دادم و اكنون هم نمي‌دانم كه چه كسي با كارت من حساب بانكي باز كرده است. معماي اين سرقت حرفهاي در حالي براي پليس پيچيده‌تر شد كه بررسي‌ها نشان داد حرفهاي زن جوان درست است و وي در اين سرقت دست ندارد.
بدين ترتيب پليس كه مي‌دانست با يك جاعل و سارق حرفهاي روبه‌رو است، تحقيقات ميداني خود را در شاخه ديگري ادامه داد. سرانجام كارآگاهان با بررسي دوربين‌هاي مداربسته بانك‌ها كه چهره متهمان را شكار كرده بود، موفق به شناسايي دو سارق به نام‌هاي محمود و ناهيد شدند و روز ۲۸ فروردين ماه دو متهم را در مخفيگاهشان دستگير كردند. محمود ابتدا در بازجويي‌ها با تناقض‌گويي قصد فريب پليس را داشت اما وقتي با دلايل و مدارك روبه‌رو شد، به جرم خود اعتراف كرد.
وي گفت: مدتي قبل به اتهامي در زندان بودم و در زندان از طريق متهمان سابقه‌دار آموزش‌هاي لازم را فرا گرفتم. وي درباره نحوه شگردش گفت: براي اجراي نقشه‌ام آن روز به بانك رفتم و چندين مشتري بانك را زير نظر گرفتم كه متوجه شدم مردي قصد دارد چك چندصدميليوني را به حسابش انتقال دهد. به بهانه‌اي به او نزديك شدم و شماره حساب و مشخصات او را به ذهنم سپردم. بعد از اين با دقت امضاي او را بررسي كردم و حتي به صورت مخفيانه از برگه چك عكس گرفتم. در ادامه با كارت ملي سرقتي كه از قبل داشتم، از خواهر خوانده‌ام خواستم تا شماره حسابي را با مشخصات كارت ملي در بانك باز كند به خاطر همين براي فريب مسئولان بانك كپي شناسنامه‌اي را جعل كردم و به اتفاق خواهر خوانده‌ام به بانك رفتم و حساب بانكي را افتتاح كرديم.
وي ادامه داد: وقتي تمام نقشه‌ام را حساب‌شده انجام دادم، با بانك تماس گرفتم و خودم را صاحب حساب معرفي كردم. آنقدر جدي و قاطع حرف زدم كه اجازه حرف زدن و سؤال كردن به آنها را ندادم و براي اطمينان بيشتر برگه‌اي را با مشخصات و نمونه امضاي صاحب حساب به بانك فاكس كردم و به آنها گفتم كه مبلغ ۲۰ ميليون تومان از حسابم را به حساب شخص ديگري انتقال دهند. من با زيركي و هوشياري توانستم مسئولان بانك را فريب دهم و به اين روش از دو بانك از حساب ديگران پول برداشت كردم. وي در پايان گفت: من با همسرم اختلاف داشتم و او در دادگاه مهريه‌اش را درخواست كرده بود به خاطر همين اين نقشه را طراحي كردم و بعد از سرقت با پول آن مقداري سكه و طلا و مقداري هم پول خارجي خريدم و به عنوان مهريه به همسرم پرداخت كردم. ناهيد هم در بازجويي‌ها با اظهار پشيماني گفت: من فريب برادرم را خوردم و اين حساب را با كارت سرقتي افتتاح كردم. دو متهم به دستور قاضي جمشيدي بازپرس شعبه دوازدهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پايگاه دوم پليس آگاهي قرار گرفتند.
جاي بسي سئوال است كه اين كلاهبرداران سابقه دار حرفه اي، جاعلان، سارقان، قاتلان، متجاوزان و ... چرا بايد اينقدر آزادانه در خيابان ها رفت و آمد كنند و با جان و مال مردم بازي كنند؟؟؟؟ پس زندان جاي چه كساني است؟