«رئیس جمهور جدید برای مشکل... چه خواهد کرد؟»؛ با پر کردن جای خالی با کلمه مناسب، پرسشی شکل خواهد گرفت که در این روزها به شدت رایج است؛ هر کس به فراخور مسائل پیش روی، کلمهای را در جای خالی گذاشته و پرسش را کامل میکند، ولی به ظاهر برخی کلمات عمومیتر متولی خاصی برای کامل کردن این پرسش ندارند!
به گزارش «تابناک»، هرچند دکتر حسن روحانی روز گذشته و در مراسم تحلیف، لیست وزاری پیشنهادی خود را خواند تا بازار شایعات و گمانه زنیها در این باره برچیده شده و همه چیز ملموستر شود، ظاهرا هنوز خیلی راه مانده تا رئیس سازمان حفاظت محیط زیست معرفی و یا حتی اخبار مبتنی بر گمانهزنی در این باره منتشر شود!
معرفی وزرای پیشنهادی در حالی صورت گرفت که رئیس جمهور میتوانست از دو هفته فرصتی که قانون برای وی قائل شده، بهره بگیرد؛ اما رئیس دولت که میخواهد سریعتر با همراهی اعضای کابینهاش، برنامههای مد نظر برای اصلاح امور را آغاز کند، نه تنها لیست وزرای پیشنهادی را سریع معرفی کرد، بلکه از معرفی رئیس دفتر، معاونان و مشاوران خود نیز دریغ نورزیده تا حاصل جمع همه این مؤلفهها، دیرکرد به شدت نگران کننده در معرفی نشدن رئیس نهادی باشد که کارکرد آن ارتباط بسیار مستقیمی با زندگی مردم دارد.
بسیار روشن است که اهمیت وجودی سازمان محیط زیست، موضوعی نیست که نیاز به شرح و تفصیل داشته باشد؛ اما شاید خالی از اهمیت نباشد که تأکیدی دوباره به برخی مشکلاتی داشته باشیم که گریبانگیر محیط زیست میهنمان شده و به دنبال آن، مستقیم یا غیر مستقیم پای بر گلوی زندگی بسیاریمان گذارده است؛ تأکیدی واژگونه بر اهمیت جایگاه بسیار مهم سازمان محیط زیست از راه برشمردن مشکلات جدی موجود در این عرصه.
در این راستا، بیان برخی مشکلات عمده محیط زیستی که در سالهای اخیر بارها به روایت اخبار و تحلیلها بیان شده و هر یک در زمان شدت گرفتن نقل محافل شده، چه بسا کارساز باشد؛ مشکلاتی همچون شدت گرفتن آلودگی هوا در کلانشهرها، گسترش روزافزون خشکسالی که جز هامون زیبای سیستان و بلوچستان، نگین فیروزهای آذربایجان و بسیاری دیگر از آبگیرهای سطح کشور را به بحران سخت دچار کرده و به مشکلاتی همچون بیابانزایی دامن زده است، معضل بدون چارهای به نام گرد و غبارهای وارداتی از کشور همسایه که زندگی هموطنانمان در غرب، جنوب غربی و حتی مرکز و جنوب کشور را تیره و تار کرده و حتی گاه تا فلج کردن زندگی روزمره پیش رفته است، کشتار موجوداتی که پیشینهای بسیار بسیار کهنتر از هر چه میپندارید در پهنه جغرافیایی کشورمان داشته، ولی همه این پیشینه مانع از خطر رو به گسترش انقراضشان نشده است؛ کاهش چشمگیر مناطق جنگلی و حتی مراتع سرسبز کشور که بر اثر عوامل گوناگون و البته برگرفته از تصمیمات نادرست انسانی رقم خورده است و... .
نگاهی به این فهرست بلند بالا کافی است تا مباحث محیط زیستی به اوج اهمیت خود رسیده و هر چند بار دیگر جای خالی برنامههای مطرح نشده کاندیداهای ریاست جمهوری در کوران سپری شده انتخاباتی یادآوری شود، در پایان و با استقرار رئیس جمهور منتخب، لزوم تغییر در رویکرد دولت برای بهبود شرایط مورد تأکید قرار گیرد؛ اما هنگامی میشنویم حتی مشاوران رئیس جمهور در امور گوناگون معرفی شده یا نام گزینههای احتمالی تصدیگری این پستها به گوش میرسد، ولی نشانهای از معرفی رئیس سازمان محیط زیست نیست، چارهای نخواهیم داشت، جز اینکه بپذیریم به ظاهر مسأله محیط زیست در اولویتهای نخست دولت تدبیر و امید نیست.
ماجرا هنگامی دردناکتر میشود که بدانیم در سکوت سنگین حکمفرما در این حوزه، نه از نهادهای کارآمد در امر تعیین کابینه همچون مجلس صدایی به گوش میرسد، نه متولیان کنونی نهادهای محیط زیست اعتراضی به این فراموششدگی دارند و نه حتی رسانهها به بررسی ابعاد ماجرا میپردازند تا ماحصل کار به خواب خرگوشی شباهت پیدا کرده و احتمالا زمانی که نخستین عارضههای یکی از دردهای کهنه این عرصه همچون ورود موج جدیدی از گرد و غبار به کشور آشکار شود، ناگهان هجمههای گوناگون آغاز شده و هر کسی در آب گلآلود به دنبال گرفتن ماهی برای خود بیفتد!
این البته روی بد ماجراست، زیرا برخی فعالان محیط زیست بر این باورند که این سکوت حکمفرما در عرصه محیط زیست، نه نشانه بیاهمیت نشان کردن مسائل محیط زیستی نزد روحانی، همکاران و همفکران وی که نشانه اندیشه و تدبیر ایشان در یافتن بهترین گزینه برای سپردن سکان هدایت کشتی به گل نشسته محیط زیست کشور به دستان وی است، زیرا کیست که نداند در روزگار بیاهمیتی گذشته در محیط زیست ـ که چه بسا عمده مشکلات امروز این عرصه را رقم زده است ـ کمتر مدیر توانمندی در این حوزه پرورش یافته که حالا بخواهیم بر سر تصدیگری یکی از ایشان و چشمپوشی بر نام دیگران مناقشه کنیم.
این دست مدعیان، شاهد ادعای خود را معرفی نشدن رئیس سازمان مهم دیگری به نام «انرژی اتمی» میدانند که هرچند زمزمههایی درباره گزینههای احتمالی تصدیگری آن به گوش میرسد، از باب نقش پر رنگ مسائل مرتبط با این سازمان ـ که حتی نقش پررنگی در مناظرات انتخاباتی و در نهایت معرفی گزینه اصلح نزد مردم داشت ـ به آینده موکول شده تا بیشترین استفاده از فرصت برای انتخاب بهترین و جامعترین مدیر در این عرصه صورت پذیرد.
البته قیاس این دو انتخاب (انتخاب رئیس سازمان محیط زیست و رئیس سازمان انرژی اتمی) چه از لحاظ شکلی و چه از لحاظ ماهوی و با مرتب دانستن روندهای متفاوت این دو انتخاب، کاری به غایت عجیب خواهد بود که چه بسا تنها در قالب بحثهای سیاسی حاکم بر جامعه ایرانی ما ممکن باشد؛ اما آنچه روشن است، تفاوت برنامههای کلان قابل طرح در دو عرصه است که در یکی به شدت سیاسی و برگرفته از تصمیمات کلان نظام و تعاملات بینالمللی خواهد بود و بیشتر اثرگذاری غیر مستقیم به همراه خواهد داشت و در دیگری به شدت داخلی بوده و بیشتر اثرات ملموسی در زندگی روزمره مردم خواهد گذاشت؛ اثراتی همچون احساس خفگی ناشی از اوج گرفتن گرد و غبار!
اینجاست که هر چند نشانههای قرار گرفتن مشکلات محیط زیستی در اولویتهای بعدی دولت و نه در جایگاه نخست، آشکارتر از تلاش رئیس دولت و همفکرانش برای یافتن گزینه مناسب برای تصدیگری ریاست سازمان محیط زیست به نظر میرسد، با تصمیم نیک دکتر روحانی در معرفی وزرای پیشنهادی در نخستین روز کاری، ترغیب میشویم که احتمال دوم را محتملتر انگاشته و منتظر بمانیم تا در روزها و هفتههای پیش روی، ناخدای کشتی محیط زیست تعیین شده و همان گونه که در واکنش به عبور جاده از باغ گیاهشناسی نوشهر، همه همراهی کردند، در سالهای پیش روی، بیننده دوران طلایی احیای این سازمان باشیم.