بحث رفع توقیف برخی فیلمها در حالی مطرح میشود که شواهد حکایت از آن دارد که برخی اشخاص درصدد برآمدهاند با تحریک برخی گروههای مذهبی، درصدد برآمده اند تا در صورت رفع توقیف برخی فیلمها، زمینه مساعد را برای ایجاد تجمع به مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد در دولت یازدهم فراهم سازند؛ اتفاقی که همگان میبایست در قبالش هشیار باشند و پیش از وقوع، در پی رفعش برآیند، چرا که این اتفاق در دولت دهم به قدر کفایت برای سینمای ایران هزینه زا بود.
به گزارش «تابناک»، پس از تغییرات به وقوع پیوسته در وزارت فرهنگ و ارشاد و به خصوص در سازمان سینمایی، بسیاری از اشخاص در حالت دفاعی فرو رفته و حتی از پاسخ به نقدهای وارده نیز امتناع ورزیدند اما این سکوت تنها در سطح رسانه ها بود و ظاهراً در محدوده بازگشایی خانه سینما و عملاً بی حاصل ماندن پروژه موازی سازی برای این نهاد، برخی اشخاص درصدد تغییر بازی برآمده اند تا به نوعی ماه عسل مدیران فرهنگی دولت را زودتر از حد تصور به پایان برسانند.
در همین زمینه گروهی از ایشان در برخی جمع ها ضمن طرح این ادعا که برای دفاع از انقلاب، بر تعطیل خانه سینما (ادعایی که تاسیس خانه سینما 2 خلافش را ثابت میکند) تاکید داشته اند، بازگشایی خانه سینما را اتفاقی خلاف ارزش ها خوانده اند و تاکید کرده اند که اگر حمایت مستمر این گروه ها بود، مدیران مربوطه جرات بازگشایی خانه سینما را نداشته اند و تاکید داشته اند الان وقت یکپارچگی برابر این گروه های ... (اهالی سینما) است اما این تمام ماجرا نیست و در پی زمزمه هایی که مدت طولانی است درباره رفع توقیف و اکران برخی از آثار مطرح شده، این جریان به این ماجرا به عنوان یک نقطه ضربه اساسی توجه کرده است.
ظاهراً در این محافل، با اشاره به گزینه های محتملی که احتمال رفع توقیفشان بیش از سایر فیلمها وجود دارد، این فیلمها برای این گروههای مذهبی، فیلمهای ضدارزشی ارزیابی شده و در واقع در پی آن برآمده اند تا بستر مساعدی فراهم سازند تا در صورت رفع توقیف هریک از این فیلم ها و رسیدن شان به جشنواره فیلم فجر پیش رو و یا اکران عمومی، برخی گروه ها که ممکن است بنابر اعتقاداتشان به صحنه بیایند، تجمعاتی شبیه به تجمعات ابتدای سال در اعتراض به فیلمهای «زندگی خصوصی» و «گشت ارشاد» را مقابل وزارت فرهنگ و ارشاد تدارک ببینند.
در این میان لیست فیلمهایی که بحث رفع توقیفشان در سطح رسانهها پیگیری شده، مشتمل بر ده فیلم بوده اند. «پاداش» و «خیابان های آرام» ساخته کمال تبریزی، «صد سال به این سالها» سامان مقدم، «گزارش یک جشن» ساخته ابراهیم حاتمی کیا، «قصه ها» اثر رخشان بنی اعتماد، «پریناز» به کارگردانی بهرام بهرامیان، «زادبوم» اثر ابوالحسن داوودی، «آسمان محبوب» ساخته داریوش مهرجویی، «خرس» اثر خسرو معصومی و در آخر، حساس ترین فیلم این لیست «زمهریر» قرار دارد که احتمال ایجاد التهاب برایش بیش از 9 فیلم دیگر است که حتی مدیران وقت سینمایی تاکید داشتند اکران وسیعش میتواند منجر به تجمعات شود!
در این میان شاید «گزارش یک جشن» حاتمی کیا، «قصهها» ی بنی اعتماد و «آسمان محبوب» مهرجویی، زمینه اعتراضات مورد اشاره را نداشته باشد اما برای برخی ممکن است تدارک همان اتفاقات پیشین دیده شود و مسئولان فرهنگی دولت و به خصوص سازمان سینمایی میبایست در این زمینه هوشیار باشند که پشت این پیچ، چه اشخاصی منتظر نشسته اند!
نکته جالب اینکه مدیران سینمایی نیز در یک دو راهی قرار گرفته اند چرا که در حالی که چنین آتش تهیه ای برایشان تدارک دیده شده، صاحبین و کارگردانان این فیلم ها در دیدارهایشان با رئیس سازمان سینمایی، یکی از خواسته هایی که صراحتاً یا تلویحاً و یا با واسطه مطرح کرده اند، رفع توقیف فیلم شان بوده و حتی یکی از کارگردان ها در یکی از محافل درباره غیبتش در جشن روز ملی سینما تاکید کرده که منتظر است تا ایوبی برادری اش را ثابت کند!
بنابراین ایوبی میتواند این فیلمها را رفع توقیف کند و حمایت حاتمی کیا، بنی اعتماد، مهرجویی، تبریزی، معصومی را به میان حامیان مدیریتش بیاورد و در مقابل هجمه رسانهای و البته احتمالاً میدانی سنگینی را از سوی مخالفان این فیلمها به جان بخرد و یا خیلی صریح به این فیلم سازان اعلام کند پرونده فیلم های توقیفی در دولت پیشین بسته است و از این پس دستشان برای فیلم سازی باز است که با این شرایط برخی از ایشان ناامید خواهند شد و البته تضمینی هم نیست که فیلم های تولیدی در این دولت نیز مشمول هجمه های رسانه ای و میدانی نشود!
با این شرایط شاید برقراری دیالوگ توسط مسئولان سازمان سینمایی و دیگر مسئولان فرهنگی دولتی از جمله دکتر آشنا مشاور فرهنگی دولت که خوشبختانه چهرههای متشرع هستند با اقشار مذهبی و جوانان انقلابی، برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی در آینده دور یا نزدیک و ایجاد تعامل سازنده، اقدامی عملی باشد که نقشه های بدخواهان سینمای ایران را نقش برآب سازد.
در عین حال از دلسوزان واقعاً معتقد نیز انتظار میرود تابع قانون - ولو خطا باشند- و اگر فیلمی مجوز اکران و پخش دریافت کرد و نقدی به آن داشتند، از طریق حقوقی و نه اردوکشی به اعتراض نسبت به محتوایش بپردازند. فراموش نکنیم سقراط حاضر نشد از زیر حکم اعدام بگریزد و به شاگردانش تاکید کرد که حرمت قانون، بالاتر از همه چیز است و به قانون تن داد و جام شوکران را سر کشید و در دین مان نیز بر تبعیت از قانون و عهد و پیمانهای عمومی تاکید مکرر شده است. سینمای ایران حقیقتاً شرایط وخیمی به خصوص در حوزه اقتصادی دارد و باید به دادش رسید، به جا آنکه بر سر داد زد. اندکی با این سینمای نحیف مهربان باشیم.