روز هفتم جشنواره پیش از آنکه با توجه به فیلم خاصی آغاز شود، نگاه عموم را به تغییرات رخ داده در جدول ردهبندی فیلمها در بخش سیمرغ بلورین مردمی جلب کرد؛ جدولی که با شمارش آرای تازه، به کلی دستخوش تغییر شد و پیش بینی برنده این سیمرغ را تا روز پایان دشوار ساخت.
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که تا پایان روز پنجم جشنواره فیلم قجر، «قصهها» با ٣.١۴ امتیاز، «خط ویژه» با ٣.١٢ امتیاز و «چ» با ٣.١٠ امتیاز در ردههای اول تا سوم رده بندی هستند، خانه سینما که مسئولیت نظرسنجی مردمی را در این جشنواره سی و دوم بر عهده دارد، در پایان روز ششم پس از شمارش ۴٣٧٢٠ برگ رأی مردمی، نتایج تازهای اعلام کرد که شگفتی ساز شد.
بر پایه اعلام نتایج تازه، شیار ١۴٣ با ٣.٢١امتیاز، چ با ٣.١٧امتیاز، قصهها با ٣.١۴امتیاز ردههای اول تا سوم نظرسنجی را تا پایان شب گذشته از آن خود کردهاند و بدین ترتیب خط ویژه اساساً از میان سه فیلمی که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود، خارج شد. البته این نظرسنجی بسیار نزدیک است و احتمالاً در روزهای پیش روی، باز هم دستخوش تغییرات جدی خواهد شد و البته پیش بینی صاحب این سیمرغ را تا آخرین روز بسیار دشوار میسازد.
سیدمحسن هاشمی، مدیر اجرایی ستاد آمار تماشاگران جشنواره فیلم فجر در پاسخ به این پرسش ایسنا مبنی بر اینکه چرا برخی فیلمها یک روز در نظرسنجی رتبه اول را دارند و در روز دوم حتی از میان سه گزینهٔ اول هم خارج میشوند، توضیح داد: همان گونه که پیش از این در الگوریتم محاسبه آرا ـ که الگوریتم بسیار سادهای بود ـ اعلام کردیم، میانگین امتیاز حاصل تعداد آرا در امتیاز گزینههای تماشاگران است که تقسیم بر کل رأیدهندگان آن فیلم میشود.
وی توضیح داد: به این ترتیب، وقتی فیلمی مثل «عصبانی نیستم» در روز اول نمایشش در جشنوارهٔ فجر که ما نظرسنجی میکنیم ۸۰۰ رأی میگیرد، که بیش از نیمی از آرای آن «پسندیدم» و «خیلی پسندیدم» است، طبیعی است که میانگین امتیاز این فیلم هم افزایش پیدا میکند و در عوض فیلمی که در میانه مسیر نظرسنجی است یا تعداد سانسهای بیشتری را از چرخه نظرسنجی پیموده، احتمال دارد سهم گزینه میانهاش افزایش یابد و در عوض سهم گزینههای خیلی پسندیدم آن به نسبت آرا کاهش یافته باشد.
هاشمی ادامه داد: این تغییرات ناشی از این فرایند است، اما آنچه اهمیت دارد و اطمینانبخش است، اینکه همه فیلمها تا ۲۲ بهمن در چرخه ارزیابی و نظرسنجی مردم هستند و همه آنها حداقل ۱۲ نوبت و حداکثر ۱۳ نوبت ارزیابی میشوند. البته با توازن سانسهای مشابه (دو نوبت زیر سانس ساعت ۱۶ و ۶ نوبت از ۱۶ تا ۲۰ و پنج نوبت از ساعت ۲۰) و محلهای مشابه (سینما فرهنگ ۱، پردیس ملت ۱، اریکه ایرانیان، پردیس آزادی ۱، فلسطین و استقلال و تعدادی نمایش دیگر در سمرقند، زندگی، تیراژه، ماندانا، شکوفه، کیان و تماشا) که موجب خوشهچینی عادلانه و متوازن از آرای مردمی را فراهم میکند.
وی خاطرنشان کرد: مثلا فیلم «عصبانی نیستم» در روز پنجم جشنواره با امتیاز ۲/۹۸ در رأیگیری حضور داشت و دیروز به رغم آنکه میزان علاقهمندان این فیلم افزایش یافت و میانگین امتیازش به ۳/۰۹ افزایش پیدا کرد، از آنجا که فیلمهای «شیار ۱۴۳»، «چ» و «قصهها» هم به نسبت روز پنجم جشنوارهٔ افزایش پیدا کرده بودند، این فیلم همچنان جایگاه پیشین (پنجم) را به دست آورده است.
مدیر اجرایی ستاد آرای مردمی فجر در توضیح سخنانش ادامه داد: یک مثال خیلی شفافتر بزنم، فیلم «مهمان داریم» آقای عسکرپور که در روز پنجم، از میان ۳۱ فیلم بخش مسابقه، رتبهاش دهم بود، به دلیل رشد سایر فیلمها، در روز بعد که روز ششم جشنواره باشد دارای رتبه پایینتری شد.
سید محسن هاشمی در بخش پایانی این گفتوگو تأکید کرد: در پایان یک نکته را باید یادآور شوم، مجموعه فراینده جمعآوری آرا و الگوریتم محاسبه آن بسیار شفاف، روشن و از پیش اعلام شده است؛ مثل صندوقهای رأیگیریمان که درون آن شفاف و آرا قابل مشاهده است؛ اما طبیعی است بخشی از رفتارها شامل حضور جمعی عوامل فیلم در سینماها برای جلب آرای مردمی و افزایش سهم گزینه «خیلی پسندیدم» تغییرات مهارنشدهای را با حفظ سلامت برگه رأی (نام سینما، روز) میتواند، سبب شوند. برای نمونه، دستاندرکاران سه فیلم از میان ۷ رتبه برتر به این فضای نه چندان مطلوب دامن زدهاند.
او همچنین گفت: خوشبختانه در این دوره از جمعآوری و شمارش آرای تماشاگران، خانه سینما بدون تعلق خاطر به فیلمها و با احترام به همه فیلمسازان ایران، از آغاز با تنظیم و تدوین آییننامه، دعوت از تهیهکنندگان برای نظارت و نگارش نرمافزار محاسبه میانگین کوشیده است تا شفافسازی و اطمینان بخشی را برای اهدای این جایزه ارزشمند فراهم کند.
روز هفتم با فیلمی ضعیف با نام «خانهای کنار ابرها اکران شد که استانداردهای حداقلی در داستانپردازی و تقریباً تمامی جوانب قابل تصور را نداشت و حقیقتاً ماقبل نقد قرار داشت. سید جلال دهقانی اشکذری در فیلمش، هدایت هاشمی، حامید کمیلی، آفرین عبیسی و نگار عابدی را جلو دوربین برده، ولی این فیلم دارای مضمون ارزشی نیز نتوانست کمترین انتظارات را برآورد.
دومین فیلمی که بر پرده کاخ جشنواره به نمایش درآمد، یکی از آثار جدی این رویداد بود. «امروز» هفتمین فیلم بلند رضا میرکریمی از ساعت ۱۶ در سالن اصلی برج میلاد و در مقابل استقبال شدید مردم اکران شد. یونس راننده تاکسیِ کهنهکار، در پایانِ یک روزِ کاری به زن جوانی کمک میکند تا به بیمارستان برسد؛ غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقاتِ زیادی در انتظارِ اوست و البته شاید او در انتظار اتفاقات بسیاری است.
میرکریمی به ظاهر میخواهد با نشانههایی به مخاطب القا کند که پرستویی یک رزمنده است که حال راننده تاکسی شده و پای لنگان پرستویی که شاید حتی پای مصنوعی باشد، همین حکایت را در خود جای داده؛ اما هم این نشانه و هم نشانههای دیگر آنقدر ضعیف است که به نوعی تست هوش برای مخاطب تلقی میشود و البته این تست هوش نیز در مقاطعی از فیلم نتیجه نمیدهد، چرا که با منطق در تناقض قرار میگیرد و مخاطب را به این نتیجه میرساند که میرکریمی یک اثر شخصی ساخته است.
تازهترین فیلم بلند میرکریمی بر خلاف یک حبه قند، ریتم کندی داشت و یکی دیگر از دلایلی که مخاطب عام بعید است بتواند با آن ارتباط مناسبی برقرار کند، همین است و حتی اگر فیلم به لحاظ صداگذاری نیز اصلاح شود، بعید است با این قصه و این راننده ساکت که دوست ندارد اندکی مخاطب را در شناخت شخصیتش و فضای داستان یا چند دیالوگ یاری کند، مخاطب را به سالن کشاند و به نظر میرسد، میتوان این فیلم را در قیاس با آثار پیشین همین کارگردان، یک گام به عقب ارزیابی کرد.
به هر حال در جشنوارهای که بیشتر نامهای بزرگ کمتر از حد انتظار ظاهر شدهاند، شاید عجیب نباشد که میرکریمی نیز چنین ظاهر شود و لذت دیدن یک فیلم خوب را از تماشاگر سینما بگیرد. نشست پرسش و پاسخ این فیلم به یاری حضور سعید قطبیزاده در جایگاه مجری ـ منقد، بسیار چالشی و ایدهآل بود و به تحسین و تمجید کارگردان ـ بر خلاف نشست برخی فیلمهای بد ـ نگذشت و این اتفاقی است که انتظار میرود در سایر نشستها نیز تکرار شود، زیرا کارگردانی که فیلم بدی بسازد و تمجید شود، برای تکرار همان مسیر اشتباهی که در آن قرار گرفته، اصرار خواهد ورزید و در پی اصلاح روند فیلم سازیاش و رسیدن به نقطه مطلوب نخواهد رفت.
رضا میرکریمی در نشست پرسش و پاسخ فیلمش، با انتقاد از صدای بیکیفیت سالن برج میلاد که باعث شد برخی از اطلاعات و دیالوگها شنیده نشود، یادآور شد: سر نمایش فیلم «یه حبه قند» هم این اتفاق تکرار شد.
او در ادامه در پاسخ به اینکه چه چیزی در ایده یا فیلمنامه «امروز» وجود داشت که تصمیم گرفت، آن را به یک فیلم بلند تبدیل کند، گفت: در این داستان چیزهای بسیاری بود که به سراغ ساخت آن رفتم، برایم عجیب بود که یک قهرمان برایم آنقدر آرام باشد که حتی به توضیح خیلی از مسائل نیازی نبیند. من به دنبال قهرمانی بودم که اگر میخواهد خلوتی هم داشته باشد، در تعامل با مردم باشد نه اینکه مثل فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» به بیرون از شهر برود.
میرکریمی درباره پیشبینیاش از وضعیت اکران فیلم با توجه به کُند بودن ریتم آن، گفت: من متخصص اکران نیستم، ولی خوشبینم و فکر میکنم «امروز» نسبت به فیلمهای قبلیام بهتر میفروشد. همچنین به نظرم ریتم فیلم خیلی خوب است؛ اما مشکل ما این است که پذیرفتن یک آدم استثنایی برایمان سخت است، چون این آدمها در اطراف ما کم هستند و اگر آنها را بپذیریم، خودمان زیر سؤال میرویم.
میر کریمی در پاسخ به این پرسش که در این سالها چه بلایی به سر او آمده که این فیلم را ساخته است، گفت: اتفاق بدی برای من نیفتاده و فکر میکنم به روز شدهام و کارم را هم دوست دارم. من هنوز آدم خوشبین و امیدواری هستم و میخواهم فیلمهای زیادی بسازم. آنقدر فیلم متفاوت میسازم که هیچ کس نماند تا یکی از آنها را دوست نداشته باشد.
در بخش دیگری از این نشست، هومن بهمنش (فیلمبردار) با بیان اینکه فیلم «امروز» سینمای مورد علاقه اوست، نسبت به نحوه انتقاداتی که به میرکریمی میشد، واکنش نشان داد و گفت: من شخصا فیلم «یه حبه قند» را دوست ندارم؛ اما «به همین سادگی» را دوست دارم. کاش به جای اینکه امروز میرکریمی را در سیبل بگذاریم، بپرسیم، چه اتفاق اجتماعی برای این فیلمساز رخ داد که همه چیز خوش آب و رنگ «یه حبه قند» را پس از چهار سال رها کرده و به دنبال یک آدم استثنایی رفته است.
در این نشست شبنم مقدمی، بازیگر، مرجان گلزار (طراح صحنه و لباس)، دهقانی (طراح چهره پر دازی) امین هنرمند (آهنگ ساز) و هومن بهمنش (مدیر فیلمبرداری) حضور داشتند.
حال به تماشای بخش عمده نشست نقد و بررسی فیلم «امروز» بنشینیددانلود نشست پرسش و پاسخ «امروز»سومین فیلمی که در روز هفتم به نمایش درآمد، «ردکارپت» به کارگردانی رضا عطاران بود. فیلم فاقد داستانپردازی بود و شاید این به واسطه نوع نگارش اثر بود که عطاران در کنِ فرانسه به اقتضای شناسایی لوکیشنها و پرسوناژهای قابل استفاده، شب به شب سناریو را به نگارش درمیآورده و روز به روز این سناریو ساخته میشده است. دومین فیلم بلند سینمایی عطاران نسبت به «خوابم میاد» ضعف ساختار جدیتری داشت و میتوان آن را در همین فضای سناریونویسی روزانه که داستان را تا سرحدممکن متزلزل میسازد، جست.
فیلم البته قطعاً در خارج از ایران مشتری نخواهد داشت و ارسال به کن نیز احتمالاً سرنوشتی شبیه به چند هزار فیلم دیگر ارسالی به این رویداد را مییابد که حتی به هیأت انتخاب نیز نمیرسند، ولی از منظر اقتصادی بعید است کسی توانسته باشد فیلمی تا این حد ارزان، بدون دکورسازی، بدون گریم، پرداخت دستمزد بازیگران و... بسازد. عطاران در پی سینمای بدنه بوده و بهترین سوددهی یک اثر را در این فیلم تجربه خواهد کرد. از نکات جالب اینکه عادل فردوسیپور نیز برای دیدن این فیلم به برج میلاد آمد و به همراه عوامل این فیلم به سالن رفت و البته با ادبیات عجیب عطاران، اکران فیلم آغاز شد.
با این حال، این فیلم به رغم ساختار ناقصش، به واسطه دیالوگها و عطش مردم به آثار کمیک، جزو فیلمهای پرفروش خواهد بود و در اکران امروز کاخ جشنواره نیز با حضور کودکان، سالخوردگان و دیگر بستگان، جا برای نشستن خبرنگاران نبود؛ گویا اهالی رسانه در این دوره از جشنواره نیز باید عادت کنند تا در بالکن سالن اصلی، آن هم روی پلهها به دیدن فیلم بنشینند تا کودکان محرم مسئولان بتوانند راحتتر آثار جشنواره سیودوم را ببینید..
در نشست «رد کارپت» که در فضایی بسیار صمیمی ۱۸ بهمن ماه در کاخ جشنوارهٔ فیلم فجر برگزار شد، عطاران دربارهٔ شکلگیری فیلم گفن: از دو سال پیش، آقای احمدی ایده فیلم کوتاهی داشت که فردی دوست داشت در «ردکارپت» حضور داشته باشد؛ بنابراین زندگیاش را میگذارد و میرود. این طرح در صحبتهایمان مطرح شد و جلو رفت و در آخر هم به این نتیجه رسیدیم که این ماجرا کشش ساخت یک فیلم بلند را دارد.
عطاران درباره اینکه چرا خودش ایفای نقش اول و کارگردانی را همزمان برعهده داشته است، عنوان کرد: من با شخصیت اصلی که یک هنرور است، خیلی ارتباط برقرار میکردم، چون خودم این مراحل را دنبال کرده بودم. روزی بود که من خودم دنبال امضا گرفتن از آقای شکیبایی و دیگران بودم و آرزو داشتم که آنها مرا برای ایفای نقش در فیلمی معرفی کنند، همین باعث شد که خودم نقش اصلی را بازی کنم.
کارگردان «رد کارپت» همچنین درباره اینکه آیا فیلمبرداری این فیلم مستند گرفته شده یا همه چیز از پیش تعیین شده است، توضیح داد: یکی از ویژگیهای «رد کارپت» این است که ما از ۲۰ بازیگر با دیالوگهای بلند و کوتاه استفاده کردهایم و از میان آنها، شش تن میدانستند که دارند در این فیلم بازی میکنند و بقیه تصاویر مستند هستند.
وی همچنین درباره اینکه آیا ممکن است برخی از صحنههای فیلم ممیزی شود، با لحن شوخی گفت: ما خودمان دیگر پس از این همه سال، ممیز شدهایم و دیگر میدانیم که چه چیزهایی ممیزی هست و نیست؛ مگر آنکه خبرنگاران سوسه بیایند یا بعضیهای دیگر!
وی در پاسخ به پرسشی درباره استفاده از تصاویر دستشویی در فیلمهایش اظهار کرد: من خواب و دستشویی را خیلی دوست دارم و قطعا خیلیها هم همینطور هستند! میخواهید باور کنید یا نه؛ اما اصلا وجود این دستشوییها در فیلم عمدی نیست. تنها وقتی راشها را میبینم، متوجه میشوم که چقدر دستشویی در آن است!
تهیهکننده «رد کارپت» همچنین درباره هزینه و مدت زمان تولید این فیلم بیان کرد: ما حدود چهارده، پانزده روز در فرانسه و هفت، هشت روز در تهران کار کردیم و شاید هزینه تولید فیلممان به اندازه غذای فیلمهای فاخر هم نیست! در کل هزینه تولید «رد کارپت» چیزی حدود ۵۰۰ میلیون تومان بوده است.
حال به تماشای فیلم بخش عمده نشست خبری «رد کارپت» بنشینید.
آخرین فیلمی که در روز هفتم، رنگ پرده سالن اصلی برج میلاد را دید، «پنج ستاره» نخستین ساخته مهشید افشارزاده بود. در این اثر پرستاره که شهاب حسینی، همایون ارشادی، بهنوش بختیاری، سحر قریشی شیرین بینا، لیلا بلوکات، امید روحانی، محمود جعفری و دیبا زاهدی مقابل دوربین رفته بودند، اثر چندان جدی را ندیدیم و در بستر یک ملودرام اجتماعی، اثری تجاری شکل گرفته که شاید هدفگذاریاش نیز گیشه بوده و نه جشنواره سی و دوم فیلم فجر و از این منظر شاید در همین حدود پرداختن به اثر کفایت کرد و منتظر آثار بعدی این کارگردان بود؛ کارگردانی که پتانسیل تهمینه میلانی شدن را دارد. البته باید دید اگر کامبوزیا پرتوی، مشاور فیلم بعدی افشارزاده نباشد، فیلم بعدیاش چه از آب درخواهد آمد!
از حواشی روز هفتم اینکه چهل تن از هنرمندان سینما و تلویزیون از ساعت ۱۶ با حضور در بیمارستان ساسان، با عنوان «دیدار سفیران صلح با سفیران صلح» به عیادت جانبازان شیمیایی رفتند.
قطع گاز در پردیس «زندگی» به علت افت فشار، باعث سرد شدن بیش از حد سالنهای نمایش فیلمهای جشنواره فجر و اعتراض تماشاگران شده است. یوسف زند مدیر پردیس «زندگی» ضمن گلایه از مسئولان مرتبط با این موضوع گفته است: ما از دقایق اولیه قطع گاز مجتمع، موضوع را پیگیری کردیم اما متاسفانه تاکنون به نتیجهای نرسیدهایم. طبیعتا باید مسئولان اداره گاز به این نکته توجه کنند که صدها تن برای دیدن فیلمهای جشنواره فجر در این ایام، بلیت خریداری کردهاند و نباید اینگونه برای جشنواره حاشیه درست شود. در سانسهای عصر جمعه، مخاطبان در حالی که میلرزیدند فیلمها را تماشا میکردند که این اتفاق موجب بروز حواشی برای ما شد. امیدوارم این اتفاق باعث نشود که تمام زحمات پنج روز نخست نمایش فیلمها در پردیس «زندگی» به هدر برود.
کاوه سجادی حسینی کارگردان فیلم سینمایی «شب، بیرون» که امروز جمعه ساعت ۱۶ دومین نمایش خود را از بخش «نوعی تجربه» در کاخ جشنواره فیلم فجر خواهد داشت با اعتراض به اینکه فیلمهای این بخش در شرایط مناسبی نمایش داده نشد، به مهر گفته است: هر چند مسئولان جشنواره تلاش کردند تا همه فیلمها در این دوره از جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند، شرایط به گونهای شده که پایان خوشی برای فیلمهای بخش «نوعی تجربه» وجود نداشت.
وی ادامه داد: فیلمها به نوعی تجربه در سالنهای کوچک و معمولی با تماشاگران اندک به نمایش درآمده است. آنها این کار را کردهاند تا بگویند فیلمهایی از این دست تماشاچی زیادی ندارد. این در حالی است که اگر این فیلمها در سالن اصلی جشنواره به نمایش درمیآمد، تماشاچی بسیاری داشت.
سجادی حسینی توضیح داد: برای من به عنوان یک کارگردان برایم مهم است که فیلمم را منتقدان ببینند و میخواستم بدانم برخورد منتقدان چگونه است. «شب، بیرون» در اولین نمایش با فیلم «تمشک» سامان سالور همزمان و همین مسأله باعث شد تا این فیلم دیده نشود. پس از آن و با اعتراض من، دو اکران دیگر به این فیلم اختصاص دادند که یکی از آنها همزمان با نمایش فیلم «امروز» سیدرضا میرکریمی است. نحوه اکران این فیلمها نشاندهنده آن است که چندان به فیلمهای نوعی تجربه توجه نمیکنند، اما من به جرأت میتوانم بگویم که فیلمهای این بخش حداقل از نیمی از فیلمهای «سودای سیمرغ» و «نگاه نو» بهتر است.
کارگردان فیلم سینمایی «شب، بیرون» گفت: متأسفانه چنین شرایط اکرانی باعث شده تا رسانهها نیز کمتر به این بخش توجه کنند و حتی در برنامه «هفت» نیز به این فیلمها اشاره نشده است. گویا مسئولان جشنواره فیلم فجر بخش «نوعی تجربه» را به عنوان صدا خفهکن گنجاندهاند. زمانی که حرف از تجربه میشود باید این آثار دیده شوند، ولی متأسفانه اکران مناسبی برای آنها در نظر گرفته نشده است.
و هماکنون در پایان به دیدن مستند «تابناک» از متن و حاشیه روز هفتم بنشینید.
دانلود مستند روز هفتم جشنواره