کار اصلی امداد و نجات از کجای یک حادثه شروع میشود و در چه مرحلهای به اتمام رسیده و نیروهای امداد و نجات منطقه را ترک میکنند؟
سازمان امداد و نجات چند فعالیت اصلی دارد که جستوجو، نجات، اسکان اضطراری و تغذیه اضطراری را پوشش میدهد. در حوادث غیرمترقبه سازمان امداد و نجات کمک میکند. کمک میکند به حادثه دیدهها و افرادی که به نوعی درمانده شدهاند و نیاز به نجات دارند. مثل زمانی که در برف و کولاک جادهها بسته میشود و افرادی در راه میمانند، یا مثل تصادفات و زلزله و سیل و طوفان.
عمده عملیات سازمان، جستوجو و نجات است. در ابتدا آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است جستوجو و نجات است تا اقدامات اولیه را برای نجات حادثه دیدگان انجام دهیم. همانگونه که در قران کریم و احادیث آمده است که اگر یک انسان را نجات دهید همانند آن است که جامعه را نجات دادهاید؛ این موضوع سرلوحه کار امدادگران و سازمان امداد و نجات است.
روحیه ایثارگری همانگونه که در جنگ تحمیلی وجود داشت در میان امدادگران وجود دارد و روز به روز تقویت میشود. زمانی که اتفاقی میافتد، هر کسی که کار امداد را انجام میدهد جان خود را به خطر میاندازد لذا باید روحیه شهامت و ایثارگری داشته باشد تا بتواند چنین کاری را انجام دهد.
معمولا با توجه به گستردگی پایگاهها و مراکزی که وجود دارد، در کمترین زمان گروه امداد و نجات خود را به محل می رساند. در حوادثی مانند زلزله ابتدا سعی میکنند کار جستوجو و نجات را انجام دهند و بعد از آن شروع به اسکان اضطراری میکنند. در برخی مواقع کار جستوجو ممکن است طولانی شود که در آن صورت، گروههای دیگر همزمان کار اسکان اضطراری را انجام میدهند.
چیزی که اهمیت دارد ارائه خدمت با کیفیت خوب و سرعت قابل قبول و مطلوب است و اینکه رضایتمندی ایجاد کند و خدمات اصلی به حادثه دیدگان ارائه شود. این اتفاق تاکنون افتاده است و این واقعیت وجود دارد و سند آن هم کلام رهبر معظم انقلاب است که در زلزله آذربایجان این موضوع را تایید کردند.
ما هر چه بتوانیم همکارانمان را بیشتر آموزش دهیم و آنها را برای خدمت آمادهتر کنیم، میتوانیم خدماتمان را بهتر ارائه دهیم؛ لذا از اولویت ها و برنامه های ما این است که سطح سیستم آموزش و انتقال تجارب را روز به روز بالاتر ببریم. مانورها، آموزشها و تمرینها بطور مرتب در این خصوص انجام میشود و از افرادی استفاده میکنیم که عاشق این کار هستند. باز هم تاسی میگیریم از حضرت سیدالشهدا (ع).
البته از بسیجهای عمومی هم میتوانیم استفاده کنیم. بسیاری از امدادگران ما داوطلب هستند و اصولا در مواقع بحرانی نوعی بسیج عمومی شکل میگیرد. مردم علاقهمند هستند که در این مسائل کمک کنند اما این کمک باید با اطلاعات اولیه و دانش و آگاهی باشد. فردی که میخواهد کمک کند باید یکسری اطلاعات اولیه داشته باشد. یکی از رسالت های ما این است که حداقل در هر خانه یک امدادگر داشته باشیم؛ یعنی کمکهای اولیه را آموزش بدهیم تا در مواقع لزوم به کمک بیایند.
امدادگرانی هستند که دورههای آموزشی را زیر نظر سازمان گذراندهاند اما سال هاست که کسی سراغی از آنها نگرفته است؛ در حالی که شنیده میشود برخی امدادگران در تمام حوادث حضور دارند. چرا اینگونه است؟
ما یک بانک اطلاعاتی از تمام کسانی داریم که آموزش دیدهاند. حتما برای اینها برنامه داریم؛ هم برای ساماندهی، هم برای استفاده از ایشان و هم برای بالا بردن سطح علمیشان. یعنی با استفاده از این سیستم نرم افزاری، حتی تغییر محل سکونت امدادگران به روز رسانی شده و میتوانیم در مقاطع گوناگون به این افراد دسترسی داشته باشیم.
موضوعی که مطرح کردید با وجود بانک اطلاعاتی جامع برطرف شده است. از تمام پتانسیل کشور و تمام کسانی که عاشق این کار هستند باید استفاده شود و این بانک اطلاعاتی به همین منظور تشکیل شده و فعال است.
تا چه زمانی باید در محل حضور داشته باشید؟
تا زمانی که عملیات اسکان تمام شود و شرایط از فوریت خارج شود و به حالت عادی برگردد در منطقه حضور فعال داریم و بعد از آن پشتیبان خواهیم بود.
به نظر میرسد که اسکان اضطراری مردم مناطق آسیب دیده یکی از سختترین کارهای پیش روی شما باشد. چه عواملی کار اسکان اضطراری را دشوار میکند؟
همزمان با جستوجو و نجات بحث اسکان اضطراری انجام میشود. اسکان استانداردهای خاصی دارد. تمام مسئولانی که احتمال وقوع حوادث غیرمترقبه در منطقه آنها وجود دارد قبل از حادثه باید مناطق امنی را برای ایجاد کمپ پیشبینی کنند. زمانی که اردوگاه و کمپ پیش از وقوع حادثه پیشبینی شده باشد، هم امداد رسانی و کمک بهتر و راحت تر خواهد بود، هم بهتر میتوان تدارکات لازم را به حادثه دیدگان رساند و هم مسائل سلامت، بهداشت و امنیت سازماندهی شدهتر خواهد بود.
این کار همکاری بین سازمانها و ارگانهای منطقه را میطلبد. پیش از حادثه باید استحکام بناها مورد توجه قرار گیرد و برای آن برنامهریزی شود. مسئولان در شهری که چندین بار سابقه زلزله دارد باید در ساخت و ساز های جدید نواقص گذشته را اصلاح کنند.
تجربه نشان داده که در زمان حادثه، اردوگاهها و کمپهای عمومی بهتر است تا اینکه هر فردی به این بهانه که نگران اسباب و اثاثیهاش است، مقابل خانهاش چادر بزند؛ بماند که برخی خواستار چادر زدن در حیاط خانه خود هستند که میتواند خطر ریزش دیوار و امثال آن را به همراه داشته باشد.
درست مثل هیاتها و مراسم مذهبی که افراد با سلایق مختلف در آنها گردهم آمده و با هماهنگی کارها را انجام میدهند، در شرایط خاص و در زمان حادثه نیز باید این فرهنگ در مردم ما ایجاد شود و با هم هماهنگ باشند، به یکدیگر کمک کنند و دور هم زندگی کردن را برای مدتی تمرین و تحمل کنند. مردم باید حوادث را به عنوان آزمون های الهی ببینند و اگر بتوانند این فرهنگ را در خودشان تقویت کنند، بسیار خوب و مثمر ثمر خواهد بود.
در واقع باید تمرین کنیم تا شرایط اضطرار را بپذیریم. البته باید اخلاق اسلامی را هم رعایت کرده و مسائل شرعی را هم مدنظر قرار دهیم و به طور کلی حواسمان به همه چیز باشد. در این مسیر هرچه سازمان ها و نهادهای مختلف به کمک مان بیایند، کار بهتر پیش رفته و خدمات بهتری میتوان به مردم ارائه داد.
آیا در سند استراتژیکی که در دست اقدام دارید، این موضوع پیشبینی شده است که چگونه سازمانها میبایست تابع یکدیگر قرار گرفته و تدارکات و پیشبینیهایی مانند محل دایر کردن اردوگاه های عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
در قانون مدیریت بحران که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، به تمامی این نکات اشاره شده؛ از جمله اینکه وظایف و تکالیف هر سازمانی چیست و چه عملیاتی را باید انجام دهند.
چیزی که ما در سند برنامهریزی استراتژیک و چشم انداز خودمان مورد توجه قرار دادهایم، شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان خودمان است و فرصتها و تهدیداتی که در بستر آن وجود دارد. بررسی کردهایم که الان در چه شرایطی قرار داریم و اینکه برنامه عملیاتی سازمان چه باید باشد تا بتوانیم به اهداف بلند مدت دست یابیم.
برنامه سازمان بر اساس چشم انداز 20 ساله نظام و اساسنامه جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی و متناسب با اهداف هلال احمر و صلیب سرخ جهانی است و ما نیز بر این اساس برنامه استراتژیک خود را نوشتهایم چراکه بر این باوریم که اگر نقاط ضعف و قوت و همچنین تهدیدها و فرصت هایمان را شناسایی کنیم، میتوانیم برنامه داشته باشیم و اگر با برنامه جلو برویم میتوانیم خوب کار کنیم، تا وقتی در عرصههای بینالمللی هم میرویم، آبروی نظام و کشور باشیم. ممکن است این برنامه نقصهایی هم داشته باشد اما قابل تصحیح است. ممکن است در حین عملیات به موارد جدیدتری برسیم و بلافاصله نقایص را برطرف کنیم.
سند چشم انداز و برنامه استراتژیک باید مرتبا به روز شود که اگر این مهم اتفاق بیفتد، باعث میشود خدماتی که ارائه میدهیم علمیتر شده و کیفیت آن بالاتر رود و علاوه بر آن کمک میکند به اینکه پایگاهها و امکانات استانداردتر باشد و افراد نیز علمیتر و کار آمدتر باشند.
زمانی که این سند نهایی شد، آن را به اطلاع عموم خواهیم رساند چراکه به باور ما، خیلی خوب است که سازمانها از رفتار هم مطلع باشند و بدانند هر سازمانی به چه مسیری میرود. در این صورت موازی کاری ها کم خواهد شد و برایند نیروها رو به جلو خواهد بود و در نهایت خدمت خوبی به نیازمندان و آسیب دیدگان خواهد رسید.
پس چه کسی مسئول پیشبینیها و تدارکات پیش از حادثه خواهد بود و مثلا استحکام بنا را خواهد سنجید؟ به عنوان مثال، در دیگر نقاط جهان، مدارس پایگاههایی برای اسکان حادثه دیدگان به شمار میآیند و استانداردهای دقیقتری برای ساخت آنها به کار میرود، اما اینجا اینگونه نیست.
این موضوع درست است اما به این شرط که این اماکن درست بنا شده باشند ولی در زلزله بستک شاهد بودیم که مدارس نیز از بین رفته و بیمارستان هم 40 درصد تخریب شده بود. محلهای عمومی مانند مدارس، مساجد و... قابل استفاده برای خدمات امداد و نجات است مشروط به اینکه سازههای محکم و امنی باشند.
نظارت بر ساخت و سازها و بهسازی بناها از تکالیف سازمانهای دیگر از جمله وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریها است. در بسیاری از کلانشهرها از جمله تهران، پیش بینی مناطق و ساختمان های امن صورت گرفته ولی این امر در شهرستانها کمتر مورد توجه بوده است.
به نظر میرسد که برخی سازمانها پیشبینی لازم و آمادگی حداکثری برای مواقع اضطراری نداشته و امکانات کافی برای شرایط اضطراری پیشبینی نکردهاند. حتی پایگاههای منطقهای تدارک ندیدهاند. وضعیت شما چگونه است؟
در زلزله اخیر ثابت شد که وضعیت انباری ما بسیار خوب بود. رساندن تجهیزات و امکانات هم به موقع و هم سریع بود. ما مشکلی در مورد کمبود کالا نداشتیم و حتی با سرعت و به فاصله یک روز، کمکی که از شهرهای اطراف رسیده بود را جایگزین کردیم. در این مورد سازمان بسیار قوی است.
آیا در نقاط مختلف کشور، پایگاه منطقهای دارید؟
ما در شهرستانها انبارهای امدادی داریم و در مراکز استان نیز پایگاه پشتیبانی همچنین یک سیستم نرم افزاری داریم که تمام تجهیزات و امکانات انبارهایمان را با جزئیات به ما اعلام مینماید.
در زلزله بم و با اجرای تصمیم آسمان باز پروازی، سازمانهای امداد جهانی به سرعت در منطقه حاضر شدند و به ارائه خدمات پرداختند تا سطح توقع مردم از نیروهای امدادی بالاتر برود. البته انتقاداتی به اجرای آسمان باز پروازی شد اما اکنون آسیب دیدگان انتظار دارند که امکاناتی مانند بیمارستانهای صحرایی هرچه سریعتر برپا شده و خدمت رسانی را آغاز کنند. از این بابت چقدر احساس فشار میکنید و چه وضعیتی دارید؟
خوشبختانه وزارت بهداشت و هلال احمر در این زمینه خوب کار میکنند. بیمارستان صحرایی کارایی بسیاری در این شرایط دارد چراکه همین الان در سطح شهر بیمارستان ها تخت خالی ندارند، چه برسد به مواقع حادثه که نیاز بیشتری به خدمات درمانی وجود خواهد داشت.
این تنها یک بخش کار است. به عنوان مثال، در زلزله بستک که 6:43 صبح دوازدهم دی ماه رقم خورد و بزرگی آن 5.6 ریشتر قدرت داشت، شهرستان 80 هزار نفری (16 هزار نفر شهری و 63 هزار نفر روستایی) نیاز به بررسی سریع در کوتاهترین زمان ممکن را داشت. بلافاصله پس از زلزلهEOC ما هم در هرمزگان و هم در تهران فعال شد. دو تیم برای ارزیابی اعزام شد و یک ساعت بعد هشت تیم جستوجو و امداد در محل بودند و به دو تیم اولیه پیوستند و کار را پی گرفتند که سرانجام و در کمتر از چهار ساعت، حوالی ساعت 10 صبح عملیات جستوجو و نجات به اتمام رسید.
بستک دو شهر دارد، سه بخش، هفت دهستان و 124 آبادی. ما تا شعاع 15 کیلومتری شهر را بررسی کردیم و به دهستانهای که حتی دیوارهای خانهها ترک هم برنداشته بود چادر دادیم. در این بررسی، 2500 واحد بازدید شد که 498 واحد خسارتی ندیده و 2002 واحد خسارت دیده بود که 824 واحد آن غیر قابل سکونت و 1178 واحد نیاز به تعمیر داشت.
برای 14 هزار نفر اسکان و امکانات فراهم شد و عملیات اسکان اضطراری نیز کمتر از 17 ساعت به اتمام رسید که از نظر استانداردها عالی است. امکاناتی هم که از انبار پایگاههای اطراف به منطقه فرستاده شده بود، یک هفته بعد جایگزین شد چراکه یک هفته بعد در چارک و کیش زلزله آمد و اگر انبارها را تکمیل نکرده بودیم، نگرانی داشتیم.
فردای آن روز خودم در منطقه حضور داشتم و پس از بازدیدی که به عمل آوردم، دیداری نیز با خانواده شهدای بستک داشتم. ما هر چه داریم از شهدا داریم؛ جوانی که در اینگونه حوادث باید دست این خانوادهها را میگرفت، اگرچه روحا حضور دارد، اما جسما حاضر نیست.
پس از آن آقای نوبخت، معاون نظارت راهبردی رئیس جمهور به محل آمد و دو هفته بعد نیز بار دیگر به همراه کمیسیون عمران مجلس به منطقه رفتیم و از شرایط منطقه بازدید کردیم و همه از خدمات هلال احمر تقدیر کردند.
چه کمکی از سایر نهادها دریافت کردید؟
در این زلزله ما به ادارات هم خدمت رسانی کردیم در صورتی که ایشان باید خودشان در این مواقع به کمک ما بیایند. مسئولان بحران هر ادارهای باید پیشبینی داشته باشند و از قبل باید برای شرایط بحرانی آماده شده و چادر و امکانات اورژانس داشته باشند. ادارات نباید وبالی بر مردم باشند.
البته همه برنامهها و مستندات کار وجود دارد و تنها کافیست به آنها عمل کنند؛ یعنی نیروهای بالقوه باید بالفعل شده و ادارات میبایست پیشبینیهای نوشتاری را عملی کنند. مثلا برای خودشان مانور بگذارند و تمرین کنند و خلاصه به گونهای عمل کنند که در مواقع بروز حادثه، یار مردم باشند. مثل اداره برق بستک که با تمام قوا کنار ما بود و اعلام آمادگی میکرد که هر کجا ما چادر بزنیم و کمپ دایر کنیم، فورا برق را خواهند رساند که جای تقدیر دارد.
با تاکیدی که بر مقوله آموزش دارید، مدارس اهمیت دو چندانی میتوانند در کار شما داشته باشند، هم به عنوان پایگاههایی که باید روی سازه آنها کار شود و هم محل شروع آموزشهای لازم. در حالی که حضور شما در این قسمت کم رنگ است.
دیدگاه ما این است که در هر خانهای حداقل یک امدادگر وجود داشته باشد و در این راستا، مدارس، دانشگاهها، مهدهای کودک و... میتوانند پایگاههای امدادی باشند و علاوه بر دانشآموزان، اقشار دیگری نیز هستند که برای آموزش آنها برنامهریزی میکنیم؛ در حال حاضر سازمان جوانان هلال احمر در حال آموزش در سطح مدارس است.
حوادث غیر مترقبه تنها زلزله نیست. مقابله با آتش سوزی، نحوه برخورد با سیل، طوفان و... هم آموزش میخواهد و در این راستا تلاش داریم که شعار و هدف هر خانه یک امدادگر را محقق کنیم.
آموزش ایمنی در مدارس خلاصه شده به یک جزوه و یک مانور در سال که آیا انجام بشود یا نشود، درست انجام بشود یا خیر و... . چه بسا اگر شما در ایام سال تحصیلی بازدیدی غیر منتظره از مدارس داشته باشید و ایمنی آنها را کنترل کرده و تذکر دهید، کارکرد بهتری داشته باشد. اینطور نیست؟
اگر همه ارگانها و دستگاهها بر اساس تکالیفی که دارند، نه به عنوان مچگیری بلکه به عنوان دستگیری کمک کنند، میارزد. مثلا ما برویم در مدارس آموزش امداد و نجات داشته باشیم، سازمان آتش نشانی آموزش اطفای حریق بدهد و وزارت مسکن در مورد استحکام و ساخت و ساز ورود کند و... نه اینکه به کار هم دخالت کنیم. اگر کمک کنیم و سطح آگاهی ها را بالاتر ببریم ارزشمند است.
آیا این نقد را قبول دارید که جایگاه شما بین مردم کمتر شناخته شده و اگر کسی در معرض حادثهای قرار نگرفته باشد، امداد و نجات را نمیشناسند؟
یکی از اقداماتی که سازمان امداد و نجات انجام داده، راه اندازی خط 112 است که اعلام همگانی شده است. به محض اینکه مردم با مشکلی مواجه شدند و نیاز به کمک داشتند، میتوانند 112 را شمارهگیری کنند و امدادگران به کمکشان میروند. اطلاع رسانی به خوبی انجام میشود. در سطح جادهها در کوهستانها و سواحل امدادگران خوب فعالیت میکنند.
اگر عملکرد ماه گذشته سازمان را ببینید واقعا کولاک کردهاند و زحمت زیادی کشیدهاند و خیلیها را از مرگ حتمی نجات دادهاند. ما حتی در آذوقه رسانی برای احشامی که در روستاهایی که راههایشان بسته شده است کمک کردهایم. نیاز است که سازمان بیشتر شناخته شود و مردم بیشتر در جریان فعالیتهای سازمان قرار بگیرند چون نهادی مردمی است و مردم میتوانند در این سازمان سهیم باشند.
در امداد و نجات جادهای انتقادی که به شما وارد میشود، تاخیر در رسیدگی به مصدومان است که میگویند بخشی از آمار بالای تلفات به این دلیل است؛ آیا دیر رسیدن شما به محل حادثه صحت دارد؟
اینکه ما هنوز به سطح استاندارد جهانی از نظر پایگاههایمان نرسیدهایم یک بحث است اما اینکه گفته می شود دیر میرسند درست نیست؛ خوب میرسند. خیلی سریع هم میرسند اما موضوع آسیبی است که از زمان انتقال تا اولین مرکز درمانی ایجاد میشود. ما بیشترین تلفات را در این زمان داریم. عدم اطلاع و آگاهی کسانی که مصدومان را جابجا میکنند هم آسیب میزند.
بد نیست اشارهای داشته باشم به کنگرهای بینالمللی که به تازگی، در 28 و 29 بهمن در خصوص ایمنی جادهها برگزار کردیم و در آن از کشورهای مختلف، افراد سرشناسی حضور داشتند؛ از نماینده بهداشت جهانی در ژنو گرفته تا استاد دانشگاه مونیخ و نماینده مسئول امداد و نجات آلمان که ابداعاتی در این زمینه به نام وی ثبت شده است، رئیس اتحادیه طب اورژانس آلمان و... .
تمام تلاشمان در برگزاری این همایش این بود که دانش میهمانانمان را در طول یک روز گرفته و سوای آن، روابط و تعاملاتی شکل دهیم که بستر انتقال تجارب فراهم شود؛ اتفاقی که تاکنون رخ نداده بود و امید داریم در آینده رخ داده و ماحصل آن، بهبود عملکردی باشد که هدف ماست؛ به امید خدا.
*رئیس سازمان امداد و نجات